سیاستی که جمهوری اسلامی ایران در قبال برجام در پیش گرفته، باعث شده تا تحرکات سیاسی غرب افزایش یابد.
از زمانی که یک قطعنامه از سوی آمریکا و اروپا در شورای حکام علیه ایران صادر شد، تصور آنها بر آن بود که جمهوری اسلامی کوتاه خواهد آمد،اما واکنش ایران نشان داد که قرار نیست به طرف مقابل باج بدهد.
از آن زمان تاکنون برای نشان دادن نرمش و حسن نیت که آن را هم باید در راستای خدعه و نیرنگ غرب دانست، در دستور کار قرار گرفته و علاوه بر بیان این که خواهان توافق بر سر برجام هستند،جوزب بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران آمد تا از عزم اروپا و آمریکا بای رسیدن به توافق هستهای با جمهوری اسلامی سخن بگوید.
تاکنون هر آنچه که از سوی آمریکا و اروپا پیش گرفته شده است، کار را به بن بست رسانده در حالی که ایران با وجود خنثی سازی تحریمهای آمریکا و اروپا، خواهان رسیدن به حق خود است، حقی که سالها است از سوی غرب پایمال شده و میلیاردها دلار از اموال کشور با راهزنی و دزدی بلوکه شده است.
غرب سیاست با دست پس زدن با پا پیش کشیدن را در پیش گرفت، سیاستی دوگانه و دو پهلو که حتی در زمان مذاکراتی که به برجام ختم شد نیز وجود داشت.
غرب از یک سو نمیخواهد اجازه دهد ایران به فناوری صلح آمیز هستهای دست یابد و از سوی دیگر در چارچوب مذاکرات و توافق، مایل نیست ایران به داراییهای بلوکه شده خود برسد و مبادلات و مناسبات اقتصادی عادی داشته باشد.
این سیاست غرب به معنا آن است که نمیخواهد به ایران امتیاز بدهد، هر چند نام آن را نباید امتیاز گذاشت بلکه حقوقی است که سالها است پایمال شده است.
بورل به ایران آمد چرا که مذاکرات مستقیم ایران و ۴+۱ چند هفتهای است معلق شده و همین اتفاق آنها را سراسیمه کرده و باعث شده تا او را به ایران بفرستند و باز هم با وعدههای پوچ مذاکرات از سر گرفته شود.
آنچه که مسلم و روشن است، این است که خواسته به حق و قانونی ایران واضح است، به ازای محدودیت فعالیتهای صلح آمیز هستهای خود، میخواهد به زورگویی و ظلم غرب پایان دهد اما هیچ نشانهای از سوی آنها برای این منظور دیده نمیشود.
حسن نیت و کوتاه آمدن از زیاده خواهی غرب، توافق را زنده خواهد کرد، اما آمریکا و اروپا به نظر نمیرسد که بخواهند به توافق با ایران دست یابند.
با توجه به سیاستی که غرب در پیش گرفته، ایران باید بر روی اصول و خواستههای خود پافشاری کند و حتی در مقاطعی که غرب با تهدید و قطعنامه سعی دارد ایران را وادار به تمکین کند، تهاجمی رفتار کرده و با اتخاذ تصمیماتی در زمینه فعالیتهای صلح آمیز هستهای به طرف مقابل فشار وارد کند.
در چند روز گذشته تهران مرکز سفر رو رایزنی مسئولان و مقامات چندین کشور مهم منطقه بوده است، از رئیس جمهور قزاقستان تا وزیر خارجه روسیه که همگی نشان از توان سیاسی و دیپلماسی بالای جمهوری اسلامی ایران دارد.
ایران کشوری مهم و تأثیر گذار است و نمیتوان آن را در معادلات منطقهای و بین المللی نادیده گرفت، هر کشوری که بخواهد با ایران قطع رابطه کند یا سطح روابط را کاهش دهد، زیان خواهد دید و پس از چندی خواهان مذاکره و بهبود روابط خواهد شد.
بیش از ۱۰ سازمان ملی در آمریکا در نامهای به جو بایدن رئیس جمهور این کشور، از او خواستند «مدیریت و شجاعت سیاسی» نشان دهد و توافق هستهای ایران را نجات دهد.
اندیشکدهها و نظریه پردازهای غربی خواهان احیای برجام هستند، اما این برجام با برجام قبلی تفاوتهای زیادی دارد که مهمترین آن تضمین لازم از سوی آمریکا و اروپا برای پایبندی به تعهدات است.
نویسنده : محمد صفری
از زمانی که یک قطعنامه از سوی آمریکا و اروپا در شورای حکام علیه ایران صادر شد، تصور آنها بر آن بود که جمهوری اسلامی کوتاه خواهد آمد،اما واکنش ایران نشان داد که قرار نیست به طرف مقابل باج بدهد.
از آن زمان تاکنون برای نشان دادن نرمش و حسن نیت که آن را هم باید در راستای خدعه و نیرنگ غرب دانست، در دستور کار قرار گرفته و علاوه بر بیان این که خواهان توافق بر سر برجام هستند،جوزب بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران آمد تا از عزم اروپا و آمریکا بای رسیدن به توافق هستهای با جمهوری اسلامی سخن بگوید.
تاکنون هر آنچه که از سوی آمریکا و اروپا پیش گرفته شده است، کار را به بن بست رسانده در حالی که ایران با وجود خنثی سازی تحریمهای آمریکا و اروپا، خواهان رسیدن به حق خود است، حقی که سالها است از سوی غرب پایمال شده و میلیاردها دلار از اموال کشور با راهزنی و دزدی بلوکه شده است.
غرب سیاست با دست پس زدن با پا پیش کشیدن را در پیش گرفت، سیاستی دوگانه و دو پهلو که حتی در زمان مذاکراتی که به برجام ختم شد نیز وجود داشت.
غرب از یک سو نمیخواهد اجازه دهد ایران به فناوری صلح آمیز هستهای دست یابد و از سوی دیگر در چارچوب مذاکرات و توافق، مایل نیست ایران به داراییهای بلوکه شده خود برسد و مبادلات و مناسبات اقتصادی عادی داشته باشد.
این سیاست غرب به معنا آن است که نمیخواهد به ایران امتیاز بدهد، هر چند نام آن را نباید امتیاز گذاشت بلکه حقوقی است که سالها است پایمال شده است.
بورل به ایران آمد چرا که مذاکرات مستقیم ایران و ۴+۱ چند هفتهای است معلق شده و همین اتفاق آنها را سراسیمه کرده و باعث شده تا او را به ایران بفرستند و باز هم با وعدههای پوچ مذاکرات از سر گرفته شود.
آنچه که مسلم و روشن است، این است که خواسته به حق و قانونی ایران واضح است، به ازای محدودیت فعالیتهای صلح آمیز هستهای خود، میخواهد به زورگویی و ظلم غرب پایان دهد اما هیچ نشانهای از سوی آنها برای این منظور دیده نمیشود.
حسن نیت و کوتاه آمدن از زیاده خواهی غرب، توافق را زنده خواهد کرد، اما آمریکا و اروپا به نظر نمیرسد که بخواهند به توافق با ایران دست یابند.
با توجه به سیاستی که غرب در پیش گرفته، ایران باید بر روی اصول و خواستههای خود پافشاری کند و حتی در مقاطعی که غرب با تهدید و قطعنامه سعی دارد ایران را وادار به تمکین کند، تهاجمی رفتار کرده و با اتخاذ تصمیماتی در زمینه فعالیتهای صلح آمیز هستهای به طرف مقابل فشار وارد کند.
در چند روز گذشته تهران مرکز سفر رو رایزنی مسئولان و مقامات چندین کشور مهم منطقه بوده است، از رئیس جمهور قزاقستان تا وزیر خارجه روسیه که همگی نشان از توان سیاسی و دیپلماسی بالای جمهوری اسلامی ایران دارد.
ایران کشوری مهم و تأثیر گذار است و نمیتوان آن را در معادلات منطقهای و بین المللی نادیده گرفت، هر کشوری که بخواهد با ایران قطع رابطه کند یا سطح روابط را کاهش دهد، زیان خواهد دید و پس از چندی خواهان مذاکره و بهبود روابط خواهد شد.
بیش از ۱۰ سازمان ملی در آمریکا در نامهای به جو بایدن رئیس جمهور این کشور، از او خواستند «مدیریت و شجاعت سیاسی» نشان دهد و توافق هستهای ایران را نجات دهد.
اندیشکدهها و نظریه پردازهای غربی خواهان احیای برجام هستند، اما این برجام با برجام قبلی تفاوتهای زیادی دارد که مهمترین آن تضمین لازم از سوی آمریکا و اروپا برای پایبندی به تعهدات است.
نویسنده : محمد صفری