آیتالله ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران در سفری رسمی به دعوت شی جین پینگ همتای چینی خود به پکن سفر کرده است. این سفر به عنوان نشانهای بر توسعه همه جانبه روابط دو کشور در حالی صورت میگیرد که یکی از اصلیترین محورهای تعاملات طرفین را مسائل اقتصادی تشکیل میدهد.
بر اساس آمار گمرک مبادلات تجاری چین با ایران با رشد ۱۱ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه شده و به ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار رسیده است. مبادلات ایران و چین در ماههای ژانویه تا نوامبر سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۱۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار اعلام شده بود. دو کشور که از سوی غرب با تحریم مواجه هستند تلاش دارند تا با رویکردی واحد در قالب اقتصاد چند لایه در کنار رفع نیازهای طرفین، ابعاد جدیدی از همگرایی منطقهای را ایجاد نمایند. استقلال سیاسی، قدرت امنیتساز، نیروی انسانی تحصیلکرده، هزینه پایین تولید، ذخایر انرژی، موقعیت ترانزیتی و زیرساختهای صنعتی تنها بخشهایی از ظرفیتهای ایران هستند که میتواند منجر به تقویت مشارکت راهبردی ایران و چین شود.
طرح یک جاده یک کمربند که برگرفته از اصل تعاملات اقتصادی با نگاهی شرق گرایانه است که در نهایت به سایر نقاط جهان نیز گسترش خواهد یافت اصلی مهم در تحقق این طراحی است. اهمیت این طرح در اقتصاد جهانی چنان است که غرب تمام ابزار خود را برای مقابله با آن به کار گرفته است که تحرکات آنها در تایوان، جنگ اوکراین و ایجاد فضای اغتشاش و آشوب در ایران نمودی از این طراحی است. ایران ابتکار کمربند- راه را نه تنها به عنوان یک کریدور بینالمللی بلکه بستری برای توسعه و ایجاد یک تحول تمدنی و صنعتی در امتداد این مسیر میداند از ظرفیتهای عظمیی برای مشارکت در این طرح برخوردار است که میتواند در کنار تامین نیازهای اقتصادی ایران در عرصه داخلی، در حوزه منطقهای بویژه در میان اعضای شانگهای و سطح جهانی نیز نقش آفرینی ایران را گسترش دهد.
در همین حال تهران و پکن با تهدیدات سیاسی و امنیتی به نسبت مشابهی برخوردار هستند چنانکه غرب از یک سو به دنبال تجزیه و چند پاره سازی دو کشور است و از سوی دیگر نیز تروریسم تحمیلی در منطقه تهدیدی برای طرفین قلمداد میشود که میتواند از محورهای مذاکراتی سران دو کشور باشد. در همین حال نگاهی واقع بیانه به عرصه بینالملل بیانگر تغییرات بنیادی در ساختار کلان است که نظم نوینی را رقم زده است. نظم نوینی که در آن غرب دیگر محور تصمیم سازی و تصمیم گیری نمیباشد و کشورهای نوظهوری با تکیه بر داشتههای درونی و تعاملات فراگیر میان یکدیگر توانستهاند در مسیری چند جانبه گرایانه گم بردارند. در این چارچوب نیز نقش کشورهایی همچون چین، هند، ایران، روسیه ، برزیل، آفریقای جنوبی و.... قابل توجه است که با رویکرد استقلال خواهانه و مقهور خودبرتر پنداری غرب نشدن در حال گسترش مناسبات فی مابین هستند.
در این میان تکیه بر ارزهایی به جز دلار و یورو، افزایش مراودات و هم افزایی فنی و صنعتی و اقتصادی، رایزنیهای سیاسی و تعاملات امنیتی و گسترش روابط دو جانبه به چند جانبه میتواند زمینه ساز تسریع در این روند شود. غرب که به ادعای افرادی همچون بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا باغی است که سایرین درندگانی برای نابودی آن هستند، رویکردی نژادپرستانه و ضد انسانی علیه سایر کشورها دارند، نشان دادهاند که توان حل بحرانهای جهانی را ندارند چنانکه امروز این کشورها خود با بحرانهای شدید اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند و نسخهای برای برون رفت از این وضعیت ندارند و صرفا با دمیدن در جنگ اوکراین به دنبال سرپوش نهادن و تاخیر انداختن در فروپاشی نظام سرمایهداری هستند. در این شرایط همگرایی میان جبهه چند جانبه گرایی جهانی امری ضروری است تا جهانی نوین را به دور از یک جانبه گرایی غرب که جز اشغال کشورها و تحریم و تهدید علیه سایرین نتیجهای نداشته محقق سازند. در این چارچوب ایران و چین که توافق راهبردی ۲۵ ساله را امضا کردهاند می توانند نقشی موثر و تاثیرگذار ایفا نمایند چنانکه این همکاری در دوران کورانا توانست بدون وابستگی به غرب دستاوردهای بزرگی را رقم زند که در سایر حوزهها نیز میتواند محقق شود و سفر رئیس جمهور به چین نقطه عطفی در تحقق این مهم خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری
بر اساس آمار گمرک مبادلات تجاری چین با ایران با رشد ۱۱ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه شده و به ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار رسیده است. مبادلات ایران و چین در ماههای ژانویه تا نوامبر سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۱۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار اعلام شده بود. دو کشور که از سوی غرب با تحریم مواجه هستند تلاش دارند تا با رویکردی واحد در قالب اقتصاد چند لایه در کنار رفع نیازهای طرفین، ابعاد جدیدی از همگرایی منطقهای را ایجاد نمایند. استقلال سیاسی، قدرت امنیتساز، نیروی انسانی تحصیلکرده، هزینه پایین تولید، ذخایر انرژی، موقعیت ترانزیتی و زیرساختهای صنعتی تنها بخشهایی از ظرفیتهای ایران هستند که میتواند منجر به تقویت مشارکت راهبردی ایران و چین شود.
طرح یک جاده یک کمربند که برگرفته از اصل تعاملات اقتصادی با نگاهی شرق گرایانه است که در نهایت به سایر نقاط جهان نیز گسترش خواهد یافت اصلی مهم در تحقق این طراحی است. اهمیت این طرح در اقتصاد جهانی چنان است که غرب تمام ابزار خود را برای مقابله با آن به کار گرفته است که تحرکات آنها در تایوان، جنگ اوکراین و ایجاد فضای اغتشاش و آشوب در ایران نمودی از این طراحی است. ایران ابتکار کمربند- راه را نه تنها به عنوان یک کریدور بینالمللی بلکه بستری برای توسعه و ایجاد یک تحول تمدنی و صنعتی در امتداد این مسیر میداند از ظرفیتهای عظمیی برای مشارکت در این طرح برخوردار است که میتواند در کنار تامین نیازهای اقتصادی ایران در عرصه داخلی، در حوزه منطقهای بویژه در میان اعضای شانگهای و سطح جهانی نیز نقش آفرینی ایران را گسترش دهد.
در همین حال تهران و پکن با تهدیدات سیاسی و امنیتی به نسبت مشابهی برخوردار هستند چنانکه غرب از یک سو به دنبال تجزیه و چند پاره سازی دو کشور است و از سوی دیگر نیز تروریسم تحمیلی در منطقه تهدیدی برای طرفین قلمداد میشود که میتواند از محورهای مذاکراتی سران دو کشور باشد. در همین حال نگاهی واقع بیانه به عرصه بینالملل بیانگر تغییرات بنیادی در ساختار کلان است که نظم نوینی را رقم زده است. نظم نوینی که در آن غرب دیگر محور تصمیم سازی و تصمیم گیری نمیباشد و کشورهای نوظهوری با تکیه بر داشتههای درونی و تعاملات فراگیر میان یکدیگر توانستهاند در مسیری چند جانبه گرایانه گم بردارند. در این چارچوب نیز نقش کشورهایی همچون چین، هند، ایران، روسیه ، برزیل، آفریقای جنوبی و.... قابل توجه است که با رویکرد استقلال خواهانه و مقهور خودبرتر پنداری غرب نشدن در حال گسترش مناسبات فی مابین هستند.
در این میان تکیه بر ارزهایی به جز دلار و یورو، افزایش مراودات و هم افزایی فنی و صنعتی و اقتصادی، رایزنیهای سیاسی و تعاملات امنیتی و گسترش روابط دو جانبه به چند جانبه میتواند زمینه ساز تسریع در این روند شود. غرب که به ادعای افرادی همچون بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا باغی است که سایرین درندگانی برای نابودی آن هستند، رویکردی نژادپرستانه و ضد انسانی علیه سایر کشورها دارند، نشان دادهاند که توان حل بحرانهای جهانی را ندارند چنانکه امروز این کشورها خود با بحرانهای شدید اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند و نسخهای برای برون رفت از این وضعیت ندارند و صرفا با دمیدن در جنگ اوکراین به دنبال سرپوش نهادن و تاخیر انداختن در فروپاشی نظام سرمایهداری هستند. در این شرایط همگرایی میان جبهه چند جانبه گرایی جهانی امری ضروری است تا جهانی نوین را به دور از یک جانبه گرایی غرب که جز اشغال کشورها و تحریم و تهدید علیه سایرین نتیجهای نداشته محقق سازند. در این چارچوب ایران و چین که توافق راهبردی ۲۵ ساله را امضا کردهاند می توانند نقشی موثر و تاثیرگذار ایفا نمایند چنانکه این همکاری در دوران کورانا توانست بدون وابستگی به غرب دستاوردهای بزرگی را رقم زند که در سایر حوزهها نیز میتواند محقق شود و سفر رئیس جمهور به چین نقطه عطفی در تحقق این مهم خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری