به رغم آنکه مقامات آمریکایی بارها ادعا کردهاند که برجام دیگر در اولویت آمریکا نمیباشد و همزمان نیز سیرکهای ضد ایرانی با افرادی معلوم الحال که تنها نقطه اشتراک آنها تشدید تحریمها علیه ایران است در اروپا و آمریکا به راه انداختهاند و در حالی که در ادامه سیاسی کاری آژانس ادعاهای غنی سازی نزدیک نود درصد را سر میدهند که در سخنانی متفاوت با این رویه انریکه مورا مذاکرهکننده ارشد اتحادیه اروپا در مذاکرات هستهای عنوان میکند که تنها راه تعامل با برنامه هستهای ایران احیای توافق هستهای است. این مواضع در حالی از سوی مورا مطرح میشود که از یک سو اروپا و آمریکا در سخنان متعددی مدعی در اولویت نبودن مذاکرات شدهاند و از سوی دیگر در اعترافی قابل توجه برنز رئیس سازمان سیا عنوان میکند ایران به دنبال ساخت بمب هستهای نیست. حال این سوال مطرح است که چرا اروپا اصرار دارد که پرونده برجام به رغم آنکه به ادعای آنها هیچ مذاکرهای صورت نمیگیرد همچنان مفتوح باشد؟
نخست آنکه متاسفانه بویژه پس از امضای برجام اقتصاد کشور به شدت شرطی زده مذاکره شده است بگونهای که هر سخنی در باب مذاکره و یا عدم آن زمینه ساز تغییرات ارزی و چالشهای اقتصادی برای کشور میشود. این مسئله امروز نیز در وضعیت ارزی کشور مشاهده میشود که یکی از عوامل افزایش بهای ارز در کنار برخی اشتباهات اقتصادی داخلی نشات گرفته از مواضع و ادعاهای غرب در باب در اولویت نبودن مذاکره و تشدید تحریمها در آینده تشکیل میدهد. مسئلهای که رسانههای غربی بویژه فارسی زبانان لندن نشین ماموریت نشر آن در ابعاد گسترده با محوریت ناامید سازی ایرانیان از اینده اقتصادی کشور به دلیل آنچه خصومت بیشتر غرب علیه تهران مینامند را عهده دار شدهاند.
نکته دوم آنکه غرب در حالی همچنان سه اصل حذف توان هسته ای، موشکی و پهادی و موقعیت منطقهای ایران را و البته با مکملهایی همچون قطع روابط ایران، روسیه و چین به عنوان قدرتهای جهان چند جانبهگرایی دنبال میکند که در کنار ایجاد فضای اغتشاش و اشوب در داخل، فشارهای اقتصادی و دامن زدن به التهابهای اقتصادی، اتهام زنیهای پهپادی و امنیتی با محوریت جنگ اوکراین و... مولفه نهایی برای نقد کردن این اقدامات را میز مذاکره میدانند لذا به رغم ادعاهای در اولویت نبودن مذاکره همچنان حفظ میز را در دستور کار دارند.
نویسنده: قاسم غفوری
نخست آنکه متاسفانه بویژه پس از امضای برجام اقتصاد کشور به شدت شرطی زده مذاکره شده است بگونهای که هر سخنی در باب مذاکره و یا عدم آن زمینه ساز تغییرات ارزی و چالشهای اقتصادی برای کشور میشود. این مسئله امروز نیز در وضعیت ارزی کشور مشاهده میشود که یکی از عوامل افزایش بهای ارز در کنار برخی اشتباهات اقتصادی داخلی نشات گرفته از مواضع و ادعاهای غرب در باب در اولویت نبودن مذاکره و تشدید تحریمها در آینده تشکیل میدهد. مسئلهای که رسانههای غربی بویژه فارسی زبانان لندن نشین ماموریت نشر آن در ابعاد گسترده با محوریت ناامید سازی ایرانیان از اینده اقتصادی کشور به دلیل آنچه خصومت بیشتر غرب علیه تهران مینامند را عهده دار شدهاند.
نکته دوم آنکه غرب در حالی همچنان سه اصل حذف توان هسته ای، موشکی و پهادی و موقعیت منطقهای ایران را و البته با مکملهایی همچون قطع روابط ایران، روسیه و چین به عنوان قدرتهای جهان چند جانبهگرایی دنبال میکند که در کنار ایجاد فضای اغتشاش و اشوب در داخل، فشارهای اقتصادی و دامن زدن به التهابهای اقتصادی، اتهام زنیهای پهپادی و امنیتی با محوریت جنگ اوکراین و... مولفه نهایی برای نقد کردن این اقدامات را میز مذاکره میدانند لذا به رغم ادعاهای در اولویت نبودن مذاکره همچنان حفظ میز را در دستور کار دارند.
نویسنده: قاسم غفوری