کمی به خودمان بیاییم و حواسمان را بیشتر جمع کنیم، اینگونه با این دست فرمان که پیش میرویم به کجا قرار است برسیم؟
گم شده این روزهای ما اخلاق است. اخلاقی که رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص)متخلق به آن بوده و هستند و ائمه اطهار (ع) نیز، اما چرا در جامعه ما چنین نیست و این ویژگی اساسی کمرنگ است؟
رفتارها و کردارهای اشتباهی که در جامعه رخ میدهد، چه از سوی مسئولان و چه از سوی مردم، اتفاق خوبی نیست.
ظاهراً همه هم به این وضعیت اذعان دارند اما راهکاری ندارند، چرا که از زبان خود مسئولان میشنویم، قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی اعتقاد دارد « جنبه اقدامات سلبی بر اقدامات ایجابی در حوزه فرهنگ غلبه کرد. این یکی از دلایل مهم مشکلات امروز ما است.» که اعتقاد درستی است.
یا ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم در واکنش به نوع برخورد با آن پیر مردی که در بازار ماهی فروشان رشت میرقصد و می خواند و عدهای دور او جمع شده و دست میزنند و شاد هستند گفته:« به ما انتقاد میشود چرا درباره کوروش حرف میزنیم. همانطور که ملاکهای چندگانه از شادی دارند. اگر کسی یا پیرمردی در یک بازار شادی کرد و فولکلور خواند، اگر در مقطع ایامالله و ۲۲ بهمن باشد، میگوییم آفرین! در راستای انقلاب اسلامی شادی میکند و تشویق میکنیم، اما اگر در آن مقطع زمانی نبود، همان شادی از نظر ما متهم است.»
البته در باره آن پیر مرد 70 ساله که به «صادق بوقی» معروف است باید گفت، چه کاری باید انجام میشد تا نوع برخورد با او در افکار عمومی و رسانهها به ویژه فضای مجازی بازتاب داشته باشد و کارزاری شکل بگیرد در حمایت از آن پیر مرد و علیه نظام و انقلاب!
نگارنده اگر به جای آن مأموری بود که با رقص و شادی آن پیرمرد و همکارانش در بازار برخورد سلبی و او را بازداشت و چند مغازه هم تعطیل کرد، گونه دیگری رفتار میکرد. در کنار آن جمع میایستاد، حتی با آنها شادی میکرد و سپس با زبان مهربانی و درخواست منطقی از آن پیر مرد میخواست که به رقص و شادمانی پایان دهد. قطعا آن پیر مرد و جماعت اطرافش میپذیرفتند و دیگر چنین فضایی شکل نمیگرفت که هر گوشه کشور را که نگاه میکنیم، به همان شکل و شمایل میرقصند و شادی میکنند و هیچ واکنشی هم نمیتوان نسبت به آنها داشت. آیا میتوان همه آنهایی که اکنون در حمایت از آن پیرمرد معرکه راه انداختهاند بازداشت کرد؟
این بخشی از آن اشتباهاتی است که هزینه دارد و همچنان هم ادامه دارد تا جایی که وزیر کار و رفاه اجتماعی کشور در نشست با دانشجویان از حقوق 50 میلیون تومانی خود میگوید، آنگاه افزایش 57 درصدی حقوق کارگران را عامل افزایش تورم میداند اما با این وجود اشارهای به حقوق ناچیز کارگرن و حذف ارز ترجیحی 4200 تومانی و افزایش نرخ آن به 28 هزار تومان ارز نیمایی و افزایش قیمت ارز آزاد به 50 هزار تومان که مسبب اصلی تورم کنونی است، نمیکند.
اینگونه سخن گفتن آیا باعث رنجش افکار عمومی به ویژه کارگران و بازنشستگان نمیشود؟
اکنون اکثر کالاها بر اساس ارز آزاد محاسبه میشود، اما آیا کارمندان و کارگران و بازنشستگان دلاری حقوق میگیرند؟
یا در بحبوحه انتخابات مجلس شورای اسلامی که یک مقطع حساس پس از اغتشاشات و آشوبهای سال گذشته است و کشور نیازمند حضور پر شور و مشارکت بالای مردم در انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی و خبرگان است، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در لایحه برنامه هفتم توسعه افزایش سن بازنشستگی را تصویب میکنند که واکنشهای منفی زیادی در پی داشت و حتی باعث شد برخی از نمایندگانی که به این مصوبه رأی داده بودند اعلام برائت کنند اما چه فایده!
و یا کشف یک فساد اقتصادی دیگر که به مبلغ 3 میلیارد و 700 میلیون دلار است که رقم بسیار بالایی است، دو طرف در حال متهم کردن یکدیگر هستند در حالی که اصل ماجرا به حاشیه رفته است.
خوب است به خود بیاییم و اندکی به شرایط کشور بیندیشیم و با رفتاری اخلاق مدارانه به مدیریت کشور بپردازیم و مسئولیتهای محول شده را که امانت در دست مسئولان است بهتر و در خور مردم ایران اسلامی ادا کنیم.
گم شده این روزهای ما اخلاق است. اخلاقی که رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص)متخلق به آن بوده و هستند و ائمه اطهار (ع) نیز، اما چرا در جامعه ما چنین نیست و این ویژگی اساسی کمرنگ است؟
رفتارها و کردارهای اشتباهی که در جامعه رخ میدهد، چه از سوی مسئولان و چه از سوی مردم، اتفاق خوبی نیست.
ظاهراً همه هم به این وضعیت اذعان دارند اما راهکاری ندارند، چرا که از زبان خود مسئولان میشنویم، قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی اعتقاد دارد « جنبه اقدامات سلبی بر اقدامات ایجابی در حوزه فرهنگ غلبه کرد. این یکی از دلایل مهم مشکلات امروز ما است.» که اعتقاد درستی است.
یا ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم در واکنش به نوع برخورد با آن پیر مردی که در بازار ماهی فروشان رشت میرقصد و می خواند و عدهای دور او جمع شده و دست میزنند و شاد هستند گفته:« به ما انتقاد میشود چرا درباره کوروش حرف میزنیم. همانطور که ملاکهای چندگانه از شادی دارند. اگر کسی یا پیرمردی در یک بازار شادی کرد و فولکلور خواند، اگر در مقطع ایامالله و ۲۲ بهمن باشد، میگوییم آفرین! در راستای انقلاب اسلامی شادی میکند و تشویق میکنیم، اما اگر در آن مقطع زمانی نبود، همان شادی از نظر ما متهم است.»
البته در باره آن پیر مرد 70 ساله که به «صادق بوقی» معروف است باید گفت، چه کاری باید انجام میشد تا نوع برخورد با او در افکار عمومی و رسانهها به ویژه فضای مجازی بازتاب داشته باشد و کارزاری شکل بگیرد در حمایت از آن پیر مرد و علیه نظام و انقلاب!
نگارنده اگر به جای آن مأموری بود که با رقص و شادی آن پیرمرد و همکارانش در بازار برخورد سلبی و او را بازداشت و چند مغازه هم تعطیل کرد، گونه دیگری رفتار میکرد. در کنار آن جمع میایستاد، حتی با آنها شادی میکرد و سپس با زبان مهربانی و درخواست منطقی از آن پیر مرد میخواست که به رقص و شادمانی پایان دهد. قطعا آن پیر مرد و جماعت اطرافش میپذیرفتند و دیگر چنین فضایی شکل نمیگرفت که هر گوشه کشور را که نگاه میکنیم، به همان شکل و شمایل میرقصند و شادی میکنند و هیچ واکنشی هم نمیتوان نسبت به آنها داشت. آیا میتوان همه آنهایی که اکنون در حمایت از آن پیرمرد معرکه راه انداختهاند بازداشت کرد؟
این بخشی از آن اشتباهاتی است که هزینه دارد و همچنان هم ادامه دارد تا جایی که وزیر کار و رفاه اجتماعی کشور در نشست با دانشجویان از حقوق 50 میلیون تومانی خود میگوید، آنگاه افزایش 57 درصدی حقوق کارگران را عامل افزایش تورم میداند اما با این وجود اشارهای به حقوق ناچیز کارگرن و حذف ارز ترجیحی 4200 تومانی و افزایش نرخ آن به 28 هزار تومان ارز نیمایی و افزایش قیمت ارز آزاد به 50 هزار تومان که مسبب اصلی تورم کنونی است، نمیکند.
اینگونه سخن گفتن آیا باعث رنجش افکار عمومی به ویژه کارگران و بازنشستگان نمیشود؟
اکنون اکثر کالاها بر اساس ارز آزاد محاسبه میشود، اما آیا کارمندان و کارگران و بازنشستگان دلاری حقوق میگیرند؟
یا در بحبوحه انتخابات مجلس شورای اسلامی که یک مقطع حساس پس از اغتشاشات و آشوبهای سال گذشته است و کشور نیازمند حضور پر شور و مشارکت بالای مردم در انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی و خبرگان است، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در لایحه برنامه هفتم توسعه افزایش سن بازنشستگی را تصویب میکنند که واکنشهای منفی زیادی در پی داشت و حتی باعث شد برخی از نمایندگانی که به این مصوبه رأی داده بودند اعلام برائت کنند اما چه فایده!
و یا کشف یک فساد اقتصادی دیگر که به مبلغ 3 میلیارد و 700 میلیون دلار است که رقم بسیار بالایی است، دو طرف در حال متهم کردن یکدیگر هستند در حالی که اصل ماجرا به حاشیه رفته است.
خوب است به خود بیاییم و اندکی به شرایط کشور بیندیشیم و با رفتاری اخلاق مدارانه به مدیریت کشور بپردازیم و مسئولیتهای محول شده را که امانت در دست مسئولان است بهتر و در خور مردم ایران اسلامی ادا کنیم.
محمد صفری