اول) كمرنگي خون كودكان غزه
بالاخره با يك روز تاخير، برخي رسانهها به جنايتهاي رژيم منحوس صهيونيستي پرداختند. بالاخره يادشان افتاد بعضي آدمها، بيشتر وقتها حرفهاي تكراري ميزنند و اگر يك روز عكس و تيتر نشوند، به جايي بر نميخورد و ميشود به موضوعات مهمترين پرداخت. آنقدر رفتار برخي رسانههاي به اصطلاح اصلاحطلب در سانسور خبري وقايع غزه و كشتار زنان و كودكان واضح و كارگرداني شده بود كه خودشان هم متوجه شدند، اينبار خيلي رو بازي كردهاند و خيلي بد باختهاند.
رسانههايي كه پيش از اين براي جلوگيري از قصاص يك قاتل، تيترها و گزارشها و سرمقالهها نوشتند، يادشان نبود خون كودكان بيگناه فلسطيني كمرنگتر از خون آن قاتل نبود. آنها آنروز براي پايان زندگي يك قاتل، اشك ميريختند و امروز خودشان را درمقابل كشتار وحشيانه صهيونيستها به نديدن زدند.
دوم) گروهان دشمن در سنگر رسانه
متاسفانه گروهاني از لشكر حاميان امريكا و استكبار در برخي رسانههاي ما مشغول به كار هستند. همانها كه ماموريت يافتهاند تا چهره دشمن را بَزك كنند و طوري در ميان مردم جا بيندازند كه دشمني ما با امريكا از ابتدا غلط بود. همين ماموران مخفي در رسانهها گويي وظيفه دارند تا خونهاي به ناحق ريخته فلسطينيان را از چهره كريه اسرائيل پاك كنند.
البته قطعا در همين رسانهها مديران و مسئولان و دبيراني حضور دارند كه پاي آرمانهاي نظام و انقلاب ايستاده و ميايستند. كساني كه عليرغم همه اختلافات سياسي، ميدانند بر سر چه مسائلي نبايد معامله كرد. با دسته نفوذيها كاري نداريم، اما مسئولان دلسوز اين رسانهها قطعا بايد هوش و حواس خود را بيش از گذشته جمع كنند و اجازه ندهند، دشمنان نظام اسلامي خاكريز آنها را فتح كنند.
رهبر معظم انقلاب در نهمين شب از ماه مبارك رمضان و در ديدار مسئولان نظام به جريانهاي سياسي و مطبوعاتي نيز توصيههايي داشتند. يكي از توصيههاي ايشان به اين جريانها اين بود كه: «حرفهای دشمنان را هم مرتّب تکرار نکنند. بنده هرروز مبالغ زیادی روزنامه نگاه میکنم - مثل خیلی از چیزهای دیگری که زیاد میخوانم - گاهی یک حرفهایی، یک تیترهایی در روزنامهها [میآید] که باب فلان روزنامهی آمریکایی است؛ اتّفاقاً گاهی هم در همان روزنامههای آمریکایی و غیر آمریکایی هم هست که آنها هم گاهی برای ما میآید مراقب باشید؛ اینجور درست نیست.»
اين سخنان رهبري عطف به همان سخنان ايشان در روز ملي جوان و در مصلاي تهران دارد. آنجا كه ايشان فرمودند: «متأسّفانه امروز میبینم همان دشمنی که بهوسیله تبلیغات خود، همّتش این بود که افکار عمومی یک کشور را به سمتی متوجّه کند، بهجای رادیوها آمده در داخل کشور ما پایگاه زده است! بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمنند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بی.بی.سی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند!
حال سوال اينجاست چرا رهبر انقلاب پس از حدود ۱۴ سال باز هم همان هشدارها را با بياني ديگر مطرح ميكنند؟ در مطبوعات ما چه رخ داده و ميدهد كه ايشان اين رفتار نادرست را به برخي گوشزد ميكنند؟
در همان سخنراني سال ۷۹، رهبر انقلاب به نكته ظريفي اشاره دارند كه متاسفانه اين روزها نيز در حال تكرار است:
«ده عنوان، پانزده عنوانروزنامه، گویا از یک مرکز هدایت میشوند؛ با تیترهای شبیه به هم در قضایای مختلف. قضایای کوچک را بزرگ میکنند و تیترهایی میزنند که هرکس این تیترها را میبیند، خیال میکند که همه چیز در کشور از دست رفته است!»
چرا اين اتفاق را اين روزها هم بايد در تعداد زيادي از روزنامهها مشاهده كنيم؟ چرا تيتر و عكسهاي هماهنگ و بعضا باب ميل غربيها را بايد روي كيوسكها به تماشا بنشينيم؟
سوم) وظيفه ما
وظيفه همه ماست كه بيش از پيش به آنچه ميگوييم و مينويسيم دقت كنيم. مراقب باشيم دشمنان ايران حرف خود را در دهان ما نگذارند. مواظب باشيم قلم ما براي آنها يا عوامل داخليشان نلغزد و رسالت خود را فراموش نكنيم.
بايد مراقب باشيم كه شارلاتانيزم مطبوعاتي دوباره قد علم نكند. براي تميز دادن آنچه مينگاريم، كافي است به روزنامههاي همان دوران زنجيرهاي برگرديم. آنچه آن روزها ثبت شده و نقشي كه مطبوعات آن زمان در به مخاطره انداختن امنيت ملي، كاهش اعتماد عمومي، تخطئه احكام اسلام و زير سوال بردن آرمانهاي انقلاب اسلامي داشتند، به وضوح قابل رويت است و افسوس آنكه وقتي در مقام مقايسه برميآييم، همان اتفاقات به نوعي ديگر در حال تكرار است.
آقايان مدير و مسئول و دبير، بايد حواسشان را جمع كنند. رسانه با رسانا باشد نه آنكه هرآنچه از پشت پرده بر او امر ميكنند را مجري باشد و رسانايي بودنش را از آن بگيرند.