منطقه حساس و استراتژيک آسياي غربي، به خاطر ويژگيهاي منحصر به فرد خود، از اهميت ويژهاي برخوردار است. اين اهميت، هم براي کشورهاي منطقه و هم براي ديگر کشورهاي دنيا همواره مورد توجه بوده است.
کشورهاي بيرون از منطقه هميشه سعي داشتهاند تا با نفوذ و تأثير خود در ميان حکومتهاي منطقهاي، مديريت غرب آسيا را در دستان خود داشته باشند تا بتوانند از شرايط جغرافيايي و اقتصادي آن بيشترين بهره را ببرند.
پيش از اين و قبل از انقلاب اسلامي آمريکا با حضور خود در منطقه و تاثير مستقيم بر رژيم شاه، او را به عنوان ژاندارم منطقه، معرفي کرد و با حمايتهاي خود توانست حضور خود را در غرب آسيا و خليجفارس گسترش دهد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، همپيمان استراتژيک آمريکا در ايران، از صحنه سياسي حذف شد، ايران اسلامي با استقلال خود دکترين آمريکا در منطقه را به چالش جدي کشيد و اکنون پس از فراز و نشيبهاي بسيار و گذشت بيش از ۳۵ سال از پيروزي انقلاب، به يک قدرت منطقهاي تبديل شده است که هيچ کشوري در منطقه و حتي فرامنطقه توان مقابله و رويارويي با جمهوري اسلامي ايران را ندارد.
ايران با پشتوانههايي قوي از جمله مردم پايبند به نظام اسلامي، ولايت فقيه و ايستادگي مقابل هر آنچه که در اين ۳۵ سال گذشته عليه کشور تدارک ديده شد، توانست به اين درجه از پيشرفت دست يابد.
الگوي ايران اسلامي از همان آغاز پيروزي انقلاب، مردم ديگر کشورهاي اسلامي منطقه را هم به خود آورد، تا آنها هم تلاش کنند با خيزشهاي اسلامي، حکومتهاي سرسپرده و وابسته خود را برکنار و حکومتي مستقل با الگوي ايران برپا کنند.
از همان زمان پيروزي انقلاب، مهمترين راهبرد جمهوري اسلامي ايران مبارزه با رژيم نامشروع صهيونيستي و غاصب فلسطين بود و اکنون هم همان سياست دنبال ميشود.
غفلت از اين موضوع، براي جهان اسلام تبعات جبرانناپذيري را در پي داشته است که سردمداران غفلت از آن، سران مرتجع کشورهاي عربي بوده و هستند.
سران اين کشورها هيچگاه به طور جدي و اولويت اول خود به موضوع حمايت از فلسطين و مبارزه با رژيم صهيونيستي نپرداختهاند، در مقابل به خاطر دستورات ارباب خود آمريکا، به مسائل ديگر از جمله مقابله با جمهوري اسلامي ايران توجه بيشتري داشتهاند.
عربستان سعودي اکنون در خوشبينانهترين حالت به عنوان يک رقيب در منطقه در برابر ايران قرار دارد و ايران را به عنوان مانعي بر سر راه خود براي رسيدن به اهدافاش ميداند.
عربستان سعي دارد حوزه نفوذ خود را افزايش دهد و از نفوذ ايران بكاهد و به همين خاطر با استفاده از ظرفيت حمايتهاي گسترده و همهجانبه آمريکا، براي سرنگوني دولت بشار اسد، از گروههاي تروريستي تکفيري در سوريه اقدام ميکند. اين حمايتها اکنون پس از گذشت بيش از ۳ سال به ثمر نرسيده است. عصبانيت سران عربستان از تحقق نيافتن پيشبينيهاي خود درباره آينده سوريه به خاطر نقشآفريني جمهوري اسلامي ايران در اتفاقات اين کشور است.
ايران در مقاطعي سعي داشته است تا روابط دو کشور، از سردي بيرون بياد و حداقل در يک شرايط عادي رو به بهبودي پيش برود، اما همواره اقداماتي که حاکمان سعودي عليه جمهوري اسلامي ايران در سطح منطقهاي و فرامنطقهاي انجام دادهاند، مانعي بزرگ بر سر راه آن بوده است.
ديداري که ظريف و فيصل در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل انجام دادند، بسياري از صاحبنظران، تحليلگران و رسانهها را به اين تحليل و نظر واداشت که روزهاي تاريک روابط دو کشور رو به پايان است و اين ديدار ميتواند سرآغاز روابطي بهتر ميان دو کشور باشد.
رئيسجمهور هم، در يکي از برنامههاي سفر خود به نيويورک، گفت: «عربستان سعودي کشوري مهم در منطقه است. روابط ما با عربستان سعودي در حد انتظار مردم ما نيست. من معتقدم که روابط ميتواند گرمتر شود. من معتقدم که رياض در حال نزديک شدن به ما است و اين نتيجه شرايط منطقه و پيشرويهاي داعش است. به اعتقاد من روابط ما در ماههاي آينده گرمتر خواهد شد.»
سقف خواستههاي عربستان سعودي در ماجراي سوريه حذف بشار اسد، متحد منطقهاي جمهوري اسلامي ايران است. عربستان قصد دارد تا با ابزار گروههاي تکفيري در سوريه به اين هدف دست يابد. علاوه بر اين که اين خواسته عربستان است، آمريکا و رژيم صهيونيستي در صف اول مقابله با بشاراسد براي سرنگوني او قرار دارند.
آل سعود ابزار مناسبي براي اجراي اين هدف است. که البته تاکنون محقق نشده و به همين خاطر سناريوي تازهاي به نام ائتلاف ضدداعش با محوريت آمريکا و نوچههاي او در منطقه شکل گرفته است. اين ائتلاف براساس تحليلهاي کارشناسان و صاحبنظران، منتهي به از بين رفتن داعش نخواهد شد. چون هدف اصلي اين ائتلاف، برکناري دولت قانوني بشار اسد است.
به همين خاطر است که، سعودالفيصل وزير خارجه عربستان سعودي در گفتوگويي که با شبکه سيانان آمريکا انجام داده گفته است؛ «نيروهاي خارجي در سوريه از جمله نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و حزبالله بايد از سوريه خارج شوند.»
مقامات ايران بارها اعلام کردهاند که کمکهاي مستشاري جمهوري اسلامي به سوريه انجام شده و ميشود و هيچ نيروي نظامي عملياتي از سوي ايران به سوريه اعزام نشده است. ارتش و مردم سوريه در اين ۳ سال گذشته توانستهاند به خوبي در مقابل گروههاي جنايتکار تروريستي که از سوي عربستان حمايت همهجانبه ميشوند، مقاومت کنند و حمايتهاي مستشاري ايران هم توانسته تأثير خود را بر روند شکست تکفيريها بگذارد.
همين اتفاق باعث شده تا فيصل چنين سخني بگويد درحالي که کشور او حامي اصلي تروريستهايي است که در سوريه و عراق جنايت ميکنند.
اين ظرفيت و کمکهاي مالي و تسليحاتي که به چنين گروههاي تروريستي آموزش ديده،داده ميشود، اگر در راستاي مقابله و مبارزه با رژيم صهيونيستي صرف ميشد، جهان اسلام تاکنون از شر اين غده سرطاني خلاص شده بود، اما هيچگاه موضوع فلسطين براي سران کشورهايي همچون عربستان، اهميت نداشته است. در مقابل آلسعود همواره با ايران مخالفت کرده و حتي در بسياري مواقع دشمنيهايي را هم از خود بروز داده است.
اين سخنان شبيه سخنان و مواضع کامرون در مجمع عمومي سازمان ملل است که ايران را متهم به حمايت از تروريسم کرد. درحالي که انگليس خود از حاميان اصلي تروريستهاي سوريه است تروريستهايي که با تفكر وهابي رشد کردهاند، فرقه وهابيت ساخته و پرداخته انگليس در عربستان است.
فرقهاي که اکنون با تشکيل شاخههاي تروريستي گوناگون منطقه را درگير خود کرده و باعث شده است تا ديگر کشورهاي دنيا با ادعاي مبارزه با تروريسم وارد منطقه شوند.
گرچه ميان ايران و عربستان در منطقه چالشي بيش از رقابت وجود دارد، اما همين عنوان رقابت را به کار ميبريم. رقابتي که به خاطر سياستهاي ايران در حمايت از مردم منطقه باعث پيروزي آن خواهد شد.