صحبتهای رئیسجمهور محترم در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات، ادامه همان خط سیری است که طی سالهای اخیر بر روی آن پای فشرده و قطعا با همین روند هم ادامه خواهد داد.
اما در خلال این سخنان نکاتی وجود دارد که اگر به طور دقیق در مورد آن توضیح داده نشود و اگر این ادبیات «جملههای کوتاه» به درستی تبیین نشود، موجبات ایجاد اشتباه در ذهن مخاطب میشود.
به عنوان مثال آقای روحانی روز گذشته گفت «هرکس کوتاهترین مسیر را برای عزت و توسعه ایران انتخاب میکند، انقلابی است»
این جمله، بخشی از تعریف رئیسجمهور از واژه «انقلابی» است. در کنار این جمله تعاریف دیگری هم وجود داشت که نشان میداد، بعد از دوگانه افراطی - میانهرو، اینبار مشاوران تصمیم گرفتهاند تا از واژه «انقلابی» تعریف جدیدی ارائه دهند. پیش از این هم شاهد توهین به نیروهای انقلابی تحت عنوان «تازه انقلابی» و «شبه انقلابی» بودهایم، اما اینکه برخیها تصمیم گرفتهاند، با تعریف جدید از انقلابی بودن، پای در مسیر انحرافی بگذارند کمی (و شاید خیلی بیشتر) خطرناک است.
جمله مورد اشاره شاید در ابتدا اشکال خاصی نداشته باشد، اما اگر کمی به عقبتر برگردیم و سخنان رئیس جمهور در جلسه شورای اداری استان مرکزی (۳ آبان ۹۵) را مرور کنیم، متوجه میشویم که میشود باطن این جمله را یافت. در آن جلسه آقای روحانی با اشاره به بحث همیشگی مذاکرات و برجام گفته بود: «طرف مقابل پیچیدگی و دشمنی دارد، اما باید حواسمان جمع باشد و بتوانیم راه کوتاه، مستقیم و کمهزینه را انتخاب کنیم. سیاست خارجی به همین معنی است که باید راهی کم هزینه پیدا کرد.»
نکتهای که در تیترهای برجسته پایگاه اطلاعرسانی رئیسجمهور در کنار گزارش آن جلسه آمده بود هم اینچنین است: «سیاست خارجی یعنی تحقق اهداف ملی از مسیر کمهزینه تر»
حالا با یک حساب سرانگشتی و در کنار هم قرار دادن جمله دیروز و دوهفته پیش رئیسجمهور میتوان دریافت که هر که سیاست خارجی (شما بخوانید مذاکره) را انتخاب کند انقلابی است. حالا اگر مهمترین مذاکره سالهای اخیر ایران را بررسی کنیم به چه نتیجهای میرسیم؟ برجام با همه خلل و فرجش میشود میدان انقلابیگری و طبیعتا هرکه انتقاد یا مخالفتی با این سیاست سهساله دولت داشته باشد، برچسبی جز «ضد انقلابی» بودن نصیبش نمیشود.
به همین راحتی میتوان به وهن واقعیات رسید. کسی با مذاکره (از سر اقتدار و نه خندههای دیپلماتیک) مشکلی ندارد، اما یادمان نرود رهبران همین «انقلاب» همواره بر «ما میتوانیم» و «توجه به ظرفیتهای داخلی» برای پیشرفت کشور تاکید داشتهاند، اما به یکباره اینچنین وانمود میشود که نه تنها راه پیشرفت در بیرون از مرزهاست و باید چشممان به دست دشمنان باشد که اساسا اینچنین رفتاری معنای انقلابیگری است.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که رئیسجمهور محترم روز گذشته باز هم به موضوع برجام و تحریمها به شکل ویژهای پرداخته و گفت: «اکنون این تحریم را برداشتهایم. برخیها ناراحتند میگویند چرا تحریمها برداشته شده و عصبانی هستند. صد تا تحریم برداشته شده و چند تا تحریم باقی مانده و آن صد تا را نمیبیند و تنها آن سه تا را میبینند. نمیدانم علتش چیست. چشم و گوش باز است و آدم واقعا دچار حیرت است. چطور میشود آدم حقایق را نبیند و درک نکند، فکر میکنند اگر بگویند ما در این چند سال موفق بودهایم دولت نفع میبرد.»
به جز شعارهای مستتر در این سخنان، شاید بد نباشد برای بار صدو سوم به رئیسجمهور یادآوری کنیم که کسی از برداشته شدن تحریمها ناراضی نیست. اما چرا هیچگاه به طور دقیق و بر اساس اسناد معتبر گفته نمیشود که کدام تحریمها در ظل «آفتاب تابان» برجام از بین رفت؟ چرا همیشه به شعار و تهدید بسنده میشود؟ چرا واقعیات را به مردم نمیگویید؟
هیچکس از اینکه گرهای از مشکلات مردم عزتمند و مقاوم ایران باز شود ناراحت و نگران نمیشود. تجربه و تاریخ و اسناد هم که نشان داده بخشی از «کاسبان تحریم» اتفاقا در صف مدعیان حمایت از دولت آقای روحانی هستند و در روزگار تحریم تا توانستهاند جیبهای خود را گشاد و پر کردهاند. همین آدمها با یک تغییر تاکتیک تبدیل به «کاسبان برجام» یا «امانتدار بزرگ» شده و میشوند. آنها که از تحریم «نان» خوردهاند، بلدند چگونه به تنور برجام هم نان خود را بچسبانند. اما مردم عادی و پابرهنهها نه در آن زمان «عایدی» داشتند، نه حالا که هزار وعده خوبان یکی وفا نکند.
شاید لازم باشد یک نکته دیگر را هم به آقای رئیس جمهور محترم یادآوری کرد. کمتر از پنج ماه قبل مسئولان نظام میهمان سفره افطاری رهبری بودند و اتفاقا یکی از نزدیکترین «گوش»ها به «دهان» رهبری، قوه شنوایی رئیسجمهور محترم بود. در آن عصر خرداد ماه مگر رهبری نفرمودند: «وظیفهی طرف مقابل این بود که تحریمها را برطرف کند، برطرف نکرده؛ تحریمها برطرف نشده. بخشی از تحریمها را اینها به یک نحوی برداشتهاند، منتها در عمل برداشته نشده.»
مگر تاکید نکردند: «من خواهش میکنم کسانی که دستاندرکارند توجّه کنند، دقّت کنند؛ مدام نگوییم تحریمها برداشته شده»
مگر در آن دیدار رهبری بدعهدیهای طرف مقابل را شمارش نکردند؟ از حل نشدن مسئلهی معاملهی بانکهای بزرگ، قضیّهی بیمهی نفتکشها، قفل بودن بدهیهای دلاری برخی کشورها و... نگفتند؟ چه میشود که باز رئیسجمهور محترم، علیرغم اذعان همکاران خود در دولت نظیر وزیر امور خارجه و معاونانش، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس سازمان انرژی اتمی و... همچنان میخواهد به زور به جامعه بقبولاند که برجام دستاورد داشته و طرف مقابل هم بدعهدی نکرده است؟ آیا مسئولان دولتی هم کاسب تحریم هستند یا نمیخواهند در هوای خوب! پس از برجام تنفس کنند؟
کاش آقای روحانی دست کم به حرف حامی سفت و سخت خود گوش میکرد و از سیاهه دستاوردها رونمایی میکرد تا همه منتقدان شرمنده شوند و دهانشان را مُهر بکوبند.
آقای هاشمی در اردیبهشت ماه امسال گفته بود «اگر دولت لیست دستاوردهای برجام را منتشر کند، مخالفین نزد خانوادههایشان نیز به واسطه دروغهایی که گفته اند شرمنده میشوند.» اما چرا آقای رئیسجمهور اینهمه مراعات منتقدان بیشناسنامه، بزدل، بیسواد، نفهم، شبه انقلابی، دروغگو، هتاک، لات و... را میکند و نمیگذارد آنها «شرمنده» شوند، جای تعجب دارد.
اینهمه نجابت و توهین نکردن به شخصیت منتقدان جای سوال دارد که چرا دولت راستگویان با دروغگویان اینهمه مهربانی میکند؟