ولایت و ولایتمداری واژهای است که در فرهنگ انقلابی به کرات به کار برده میشود. این سوال همواره مطرح بوده که مفهوم ولایتمداری چیست و چگونه میتوان آن را اجرایی ساخت؟ برخی اینطور مطرح میکنند که ولایتمداری یعنی اینکه امور انقلابی و ارزشی را به صورت فردی و جمعی انجام دهیم، حال امام دورانمان فرمودهای در این زمینه داشته باشند یا نداشته باشند. عدهای نیز میگویند ولایتمداری آن است که با فاصله از رهبری زمان قرار داشته و بعد از آنکه رهبری کاری را انجام دادند وارد میدان شویم.
شاید هر کدام از این تعابیر تا حدودی درست باشد اما یک نکته کلیدی در باب ولایتمداری مطرح است و آن اینکه حرکت پیش و پس از رهبری مغایر با ولایتمداری است ولایت یعنی آنکه آنان که پیش رفتهاند بازگردند و آنان که جا ماندهاند پیش بیایند.
همگان در یک صف واحد گوش به فرمان رهبر باشند. وقتی این اصل به عنوان شاکله ولایتمداری شاخص باشد آنگاه دیگر تفسیرهای خودرای از مفهوم ولایتمداری صورت نمیگیرد. این امر موجب میشود تا از یک سو رفتارهای خودسرانه موجب دلسردی و نارضایتی و خدایی نکرده بیاعتمادی مردم به اصل ولایت نشود و از سوی دیگر مانع از آن میگردد که افراد براساس منافع خود به تفسیر ولایتمداری بپردازند. یعنی هر جایی که به نفع آنان باشد از ولایت و رهبری خرج کنند و هر جایی که منافعشان حکم نکند به فرامین رهبری بیتفاوت و یا خدایی ناکرده در برابر آن قرار گیرند.
اگر چنین رویکردی در میان مسئولان و آحاد جامعه ایجاد شود که ولایتمداری یعنی نه یک گام عقبتر و نه یک گام جلوتر از رهبری آنگاه است که در سایه این ولایتمداری میتوان بر مشکلات کشور غلبه کرد چنانکه نمود این امر را در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، دستاوردهای علمی و هستهای و دفاعی میتوان مشاهده کرد.
نویسنده: مهدیس پارسا