سهمخواهی اصلاحطلبان از رئیسجمهوری به گونهای حاد شده است که دیروز عبدالله نوری درسخنان تند و تیزی از روند چینش کابینه دوازدهم اظهار ناراحتی و نگرانی کرده است، از طرف دیگر تابش نماینده اصلاحطلب مجلس نیز گفته است که روندی که اخبارش به ما رسیده نگرانکننده است و مورد رضایت ما نیست.
این اظهارات در حالی بیان میشود که رئیسجمهوردر کمال آرامش و طمأنینه و به دور از هرگونه حاشیهسازی در حال بررسی برای تکمیل دولت دوازدهم است. آنچه که مسلم است حسن روحانی در سال ۹۲ با شعار و استراتژی "تدبیر و اعتدال" پا به عرصه انتخابات گذاشت و در چینش دولت یازدهم نیز مشی اعتدالی خود را حفظ نمود هر چند که عملکرد کابینه فراز و نشیبهای فراوانی داشت.
در این دوره از انتخابات حسن روحانی نه تنها از مشی گذشتهاش عدول نکرد بلکه بر ترویج و ادامه اعتدال در همه امور تاکید بیشتری داشت. پس، این حق قانونی رئیسجمهور است که کابینه و وزرای دولتش را براساس این استراتژی انتخاب کند.
اینکه آقای نوری اظهار میدارد: "اصلاحطلبان نباید با ایشان رودربایستی داشته باشند" چه مفهومی جز سهمخواهی از کابینه دوازدهم را به ذهن متبادر میسازد؟
یا اینکه میگوید: "اصلاحطلبان نسبت به انحراف و فاصله گرفتن دولت از خواست و نظر اکثریت مردم حساس هستند" چه مفهومی جز سهمخواهی را به ذهن خواننده و شنونده تداعی میکند؟
به راستی آیا نباید پرسید دولتی که هنوز تشکیل نشده و کارش را شروع نکرده است چگونه از مسیرش منحرف شده و از خواست مردم عبور کرده است؟ آیا آقایان مدعی این سخنان "دستگاه نیتسنج دارند!!"
اصولا آقای نوری چرا خود را سخنگوی ۲۴ میلیونی میداند که به روحانی رأی دادهاند؟ چه کسی گفته است این مردم همگی اصلاحطلب بودند و زیر پرچم اصلاحطلبان سینه زدهاند؟ آیا این گفتار شیخ اصلاحطلبان "قصاص قبل از جنایت نیست؟"
مردمی که در ۲۹اردیبهشت به روحانی رأی دادند خواسته و مطالباتی داشته و دارند که در مانیفست و برنامههای هیچ کدام از احزاب اصلاحطلب و اصولگرا نبوده و نیست و معلوم نیست که چرا آقایان تلاش دارند این مردم و خواست آنها را به نفع خود "مصادره به مطلوب" نمایند؟!
مردمی که به روحانی رأی دادند؛ قبل از اینکه دنبال سیاستزدگی و سیاسیکاری باشند، دنبال تأمین معیشت و اشتغالشان بوده و هستند، که این مهم در سایه امنیت؛ تدبیر و تعادل به دست میآید، نه در چارچوب هوچیگری و قیل و قالهای سیاسی.
تعجب نگارنده از این است چرا دوستان اصلاحطلب فراموش میکنند که حسن روحانی صرفاً یک اصلاحطلب نیست، چرا نمیخواهند سابقه ۴۵ساله حضور او در کسوت روحانیت و عضویت در شاخصترین تشکل سیاسی، مذهبی اصولگرایی یعنی "جامعه روحانیت مبارز" را به دست فرموشی بسپارند؟
آقای روحانی یک اصولگرای تمام عیار و مؤمن است که قرائتش از منش اصولگرایی متفاوت است و این نوع نگاه چیزی از اندازهها و قوت حسن روحانی در تقیدش به آداب و احکام دین و منش اعتدالی او در جبهه اصولگرایی کم نمیکند.
اینکه عبدالله نوری، رئیسجمهور منتخب مردم را متهم به رودربایستی با اطرافیانش میکند با کدام منطق علم سیاست همخوانی دارد که رئیس یک دولت را متهم به مماشات و سازشکاری با اطرافیانش کنیم که این خود نوعی توهین به منتخب مردم به شمار میرود.
عبدالله نوری در سخنرانی خود میگوید؛ "چنانچه آقاي روحاني با اطرافيان خود رودربايستي داشته باشد، اصلاحطلبان نبايد با ايشان رودربايستي داشته باشند. بايد صريح و منطقي و البته محترمانه سخن بگويند و هر نكتهاي را كه لازم باشد، در راستاي مصالح كشور و خود ايشان بيان كنند."
آقای نوری در اینجا برای اینکه متهم به سهمخواهی نشود کلمه "کشور" را نیز به حرفهایش سنجاق میکند تا زهر سهمخواهی مستقیم اصلاحطلبان از روحانی را بکاهد وگرنه دقت و تمعق در کلام او چیزی جز تلاش برای سهمخواهی اصلاحطلبانه را به ذهن خواننده متبادر نمیکند.
اینکه آقای نوری میخواهد رئیسجمهور منتخب خواست و مطالبه ۱۶ میلیون نفری که به رقیب ایشان رأی دادند و ۷ میلیون نفری که در انتخابات شرکت نکردند، فراموش کند، نهایت بیمنطقی سیاسی است که این طیف وسیع از جامعه در کابینه و برنامههای آن سهمی نداشته باشند.
لذا به نظر نگارنده اصلاحطلبان که مدعی حمایت و رأی آوری آقای روحانی هستند صاف و پوستکنده بگویند که انتظاراتشان برای راهیابی افراد اصلاحطلب در کابینه چیست و تا چه اندازه میخواهند تمامیتخواهی خود را به روحانی تحمیل کنند؟
اما نکته مهم و مغفول در این میان این است که رئیسجمهور روحانی، آنقدر باهوش و باکیاست است که وارد اینگونه بازیهای سیاسی نشود و به انفعال نرود. یقیناً روحانی منافع کشور و مردم را در نظر میگیرد و کابینهاش برآیند یک استراتژی اعتدالی در راستای منافع ملی، امنیت ملی، آرمانهای انقلاب و آحاد مردم است نه خواسته اصلاحطلبان یا اصولگرایان.
در ضمن فراموش نکنیم حسن روحانی ۲۵ سال سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی و دهها سال دبیری شورای عالی امنیت ملی را در رزومه کاری خود دارد و از عقبه خیلیها که این روزها سردمدار سهمخواهی وزارت شدهاند اطلاع کافی و وافی دارد و او خود بهتر میداند که چه میکند؟ او میخواهد این چهار سال آخر در کمال آرامش کشتی توفانزده اقتصاد را سالم به ساحل نجات برساند.
نویسنده: فرهاد خادمی