این روزها سالگرد روزی است که نقشی مهم در سرنوشت فلسطین و حتی غرب آسیا داشته و زمینه ساز چالشها و البته درسها و عبرتهای بسیار برای ملت فلسطین و جهان اسلام بوده است. در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ «یاسر عرفات» رئیس وقت سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) تحت نظارت «بیل کلینتون» رئیس جمهور آمریکا تن به امضای قراردادی با «اسحاق رابین» نخستوزیر رژیم صهیونیستی داد. این قرار داد همان اسلو است که براساس آن آمریکا ادعا داشت که روند صلح خاورمیانه را محقق میسازد و پایان بخش درگیریها خواهد بود. اکنون ۲۴ سال از آن زمان میگذرد در حالی که کارنامه فلسطین بیانگر حقیقتی ورای این ادعاها است. در طول این سالها صهیونیستها همچنان به اشغال کرانه باختری و قدس ادامه دادهاند در حالی که صدها هزار فلسطینی بازداشت و یا آواره شدهاند.
براساس اسلو باید قدس منطقهای مستقل تحت نظارت سازمان ملل میبود و اشغالگری صهیونیستها نیز پایان مییافت در حالی که مسئله بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن نیز باید محقق میگردید. این روند نه تنها محقق نشده بلکه صهیونیستها از تمام ابزار خود برای اشغال سرزمین فلسطینیها و کشتار آنان بهره گرفته چنانکه حداقل سه جنگ ۲۲، ۸ و ۵۱ روزه را علیه فلسطینیها به پا کرده است. جنگی که در آن از تمام سلاحهای ممنوعه از جمله فسفر سفید و سلاحهای شیمیایی و حتی اورانیوم ضعیف شده استفاده کرده بگونهای که سازمان ملل رسما از نسل کشی در این سرزمین خبر داده است.
در طول این سالها یک اصل مهم دیگر نیز مشاهده شده و آن اینکه آمریکا نه تنها اقدامی برای پایان بحران فلسطین و احقاق حقوق آنها صورت نداده بلکه تمام برنامههای آن در قالب حمایت از رژیم صهیونیستی بوده چنانکه کمک سالانه ۳ میلیارد دلار را به سالانه ۸/۳ میلیارددلار افزایش داده است. در هیچ کدام از مجامع جهانی اجازه محکومیت این رژیم را نداده و حتی به خاطر آن جنگهای منطقهای از جمله تروریسم جاری در منطقه را اجرا کرده است. برآیندها نشان میدهد که آمریکا هرگز یک میانجی بیطرف نبوده چنانکه سازمان ملل نیز رفتاری مغرضانه در قبال فلسطین داشته و هرگز به تکلیف و وظایف خود در قبال این سرزمین عمل نکرده است که یک دهه محاصره غزه خود سندی بر این رفتارها است.
در نقطه مقابل فلسطینیها هر زمان به سمت مقاومت روی آوردهاند توانستهاند دستاوردهای بسیاری رقم زنند که انتفاضه دوم مسجد الاقصی در سال ۲۰۰۰ و نیز شکست صهیونیستها در جنگهای ۲۲، ۸ و ۵۱ روزه نمودی از این دستاوردها است. در طول این سالها این امر برای ملت فلسطین مسلم شده است که نه اسلو و نه هیچ توافق دیگری در قالب روند سازش نمیتواند دستاوردی برای آنان به همراه داشته باشد و تنها راه تحقق آرمانها و حقوق آنان تکیه بر داشتههای خود در قالب مقاومت است که همواره شکست و ناکامی صهیونیستها و حامیانشان را رقم زده و فلسطین را به مسئلهای برای افکار عمومی جهان مبدل کرده که شکل گیری ناوگانهایی مانند کشتی مرمره برای شکستن محاصره غزه نمودی از این رفتار است که برگرفته از ایستادگی و مقاومت ملت فلسطین است.
علی تتماج