داوری و تحلیل هر پدیدهای، تنها زمانی عقلانی و منطقی است که با جمعبندی جنبههای متفاوت و متنوع آن نتیجهای از برآیند همه آنها ارائه کند و برعکس قضاوتهای احساسی و غیرعلمی معمولا یکسویه و به اصطلاح «صفر یا صدی» است. مجموعه تلویزیونی «پایتخت ٥» علیرغم همه انتقادهایی که به طور طبیعی میتوان به آن داشت - و اتفاقا چون کار بزرگ و اثرگذار و جذاب و مهمی است این انتقادها مطرح میشوند - یکی از رویدادهای فرهنگی و اجتماعی نوروز ٩٧ است.
این مجموعه تلویزیونی در ادامه موفقیت فصلهای قبل، در این فصل خاص دارای تمایزات و ویژگیهایی بوده که موجب توجه بیشتر مخاطبان عام - از طیفهای متنوع، بل کاملا متناقض - به آن شده است.
مؤسسه «اوج» در طراحی هوشمندانه و بسیار درست خود از این فرصت ارزشمند رسانهای بهره گرفته و در مجالی بینظیر (از جهت گستردگی توجه مخاطب) پیام خود درباره مسأله سوریه و تهدید داعش را مطرح ساخته است؛ چنانکه تاکنون هرگز این پیام به این زیبایی و این اندازه اثرگذار مطرح نشده بود.
یک برنامه خانوادگی بسیار جذاب و درست، بیآنکه صحنههای خشونتآمیز داشته باشد توانسته تلخی و سیاهی حضور داعش در منطقه را به تصویر بکشد و با تحلیلی جامع و همهجانبه ضرورت نمایش صحنههای رنگارنگ ترکیه در کنار صحنههای خشک و بیرنگ سوریه آشکار میشود. بدین ترتیب تجربهای دلنشین و خاطره انگیز مانند «پایتخت ٥» رقم میخورد که شاید بتوان گفت - هرچند دادههای علمی دقیقی برای این تصور ندارم - که نسبت به سالهای قبل مخاطب بیشتری دارد و توانسته بینندگان زیادی را در ساعت ده هر شب از شبکههای ماهوارهای به دیدن شبکه یک سیما بکشاند.
البته فرصت و امکانات مؤسسه «اوج» را امثال من نداریم، اما باید به مؤسسه «اوج» تبریک گفت که بر خلاف بسیاری مؤسسات دیگر که صاحب بودجهها و امکانات فراوان هستند، توانسته از امکانات خود به درستی استفاده کند.
و نیز باید به جناب سیروس مقدم و سرکار خانم الهام غفوری و تیم همدل و همراهشان تبریک گفت که هنر درخشان خود را در مردمیترین شکل و فراگیرترین سطح قابل تصور عرضه کردهاند و به توفیقی دست یافتهاند که کمتر گروه هنری تا امروز از آن برخوردار شده است.
و باید به محسن تنابنده عزیز تبریک گفت که شخصیت «نقی» را چنان آشنا و نزدیک و باورپذیر و ماندگار ساخته و پرداخته است که گویی همه میشناسیم و سالها با او زندگی کردهایم.
نویسنده: حجت الاسلام محمدرضا زائری - کارشناس فرهنگ و رسانه