موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری فیلم «هزارپا» را برای توضیح در شبکه نمایش خانگی خریده است! صبر کنید. هنوز جا برای بیرون زدن شاخها وجود دارد. نکته جذابتر توجیهات جناب مدیر موسسه است که دیگر جایی برای گاز نگرفتن انگشت تحیر باقی نمیگذارد:
«اولاً درست است که ما اولویتمان خرید این آثار ارزشی است ، اما گاهی اوقات بخاطر کنترل مسائل مالی، پای قرارداد با فیلمهایی که مضامین دیگر هم دارند مینشینیم. البته که نه هر فیلمی! مثلا پارهای وقتها ما بخاطر حمایت از یک فیلمی که بعنوان مثال درباره دفاعمقدس است، ناچاریم آن را خریداری کنیم ولی آن فیلم در فروش رقم قابل توجهی را بدست نمیآورد، حتی ممکن است ضرر هم بدهد. جای خالیاش را من چگونه باید پر کنم؟! هزینههایی که موسسه ما دارد، پرسنل ما دارند و بقیه موارد. با خرید همین نوع آثاری که شاید موضوع و محتوایش دغدغه ما نباشد، اما در گیشه موفق بوده و در شبکه نمایش خانگی هم با استقبال خوبی مواجه خواهد شد. پس موسسه ما بخاطر حیات خودش و حتی حمایت از همان آثاری که دغدغهاش را داریم هم ناچار است به خرید برخی از این نوع آثار. چون اگر من نتوانم موسسه را برپا نگهدارم، قطعا ملغی میشود و آن فیلمهایی هم که مدنظرمان بوده بدون حامی میشوند. دوماً چه کسی گفته این فیلم، فیلم بدی است؟! چه ایرادی دارد؟! چه مشکلی دارد؟! من با احترام به نظر دوستان منتقد معتقدم فیلم بدی نیست، که اگر بد بود مردم به پای آن نمینشستند.»
بله دوستان. «شاخ نو مبارک». میبینید به همین راحتی میشود یک داستان را آنجور که دوست داریم تعریف کنیم. چون موسسه زیرمجموعه حوزه هنری (که تکلیف بودجهاش مشخص است) به خاطر حمایت از فیلمهای ارزشی ضرر میکند و آخر برج حقوق پرسنل را چگونه بدهند؟! خب پس باید فیلمهای «لرزشی» و... را هم به سبد خود اضافه کند که سرِ ماه شرمنده زن و بچهی کارکنان نشود. در واقع آن «دغدغه» کارکرد همان کمیته فنی پرسپولیس در زمان علی پروین را دارد! یعنی «کشک» فیلم میتواند به لحاظ محتوایی با سیاستهای حوزه همخوان نباشد، اما چون در گیشه موفق بوده و فروش شبکه نمایش خانگیاش هم تضمین است، پس بهتر است از موضوع «انقلابی» به سنگر «دیپلماتیک» زیرآبی برویم. تازه آقای مدیر گفته فیلم، فیلم بدی نیست، ایراد و اشکال هم ندارد، چون اگر بد بود مردم نمیدیدند!
این همه تناقض را کجای دلمان بگذاریم؟ آقای مدیر! آن مجموعهای که شما یکی از زیرمجموعههایش هستید، زمانی فیلمهای مختلف را به دلیل عدم همخوانی با سیاستهایش تحریم میکرد و اجازه اکران آن در سینماهای پرشمار حوزه در سراسر کشور را نمیداد. کلی هم حرف میشنید و مورد لعن و نفرین فیلمسازان و عوامل قرار میگرفت، اما زیر بار اکران نمیرفت.
آن موقع چرا کسی به خرجها و هزینههای سینماها فکر نمیکرد؟ چرا حوزه به این فکر نمیکرد که سینمادارهای حوزه حقوق پرسنل را چگونه باید تامین کنند؟ آن موقع کسی از ضرر سالنهای خالی ناله نمیکرد؟
نه «عزیز دل برادر»؛ موضوع ربطی به این داستانها ندارد. حرف اصلی «کاسب»کاری است. کاش حداقل برای این کاسبی روی فیلمی که پر از شوخیهای جنسی است، اسم فیلم خوب نمیگذاشتید و با به رخ کشیدن میزان فروش اکران تائیدش نمیکردید. کاش عذر بدتر از گناه نمیآوردید
راستی یک پیشنهاد: لطفا اولین نسخهی با کیفیت اچ.دی و صدای دالبی نمایش خانگی «هزارپا» را برای مدیران سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری البته به همراه خانواده در یکی از سالنهای حوزه اکران کنید. دوست داریم ببینیم آقایان کلاهشان را تا کجا بالاتر میگذارند.
نویسنده: مهدی رجبی