کلمات با یکدیگر ارتباط مفهومی پیچیدهای دارند یعنی هر کدام می توانند در ذهنها جای یکدیگر را بگیرند. پس لازم است هر کدام از مفاهیم و کلمات در جای خود تعریف و تفسیر شود تا از اختلاط آنها جلوگیری شود. یکی از این کلمات و مفاهیم ، پرکاری همراه با فکر و برنامه ریزی است که ما در فرهنگ اسلامی آن را مدیریت جهادی می نامیم.
در مدیریت اسلامی اولویت این است که مدیر در خط اول کار و تلاش باشد به این معنا که او فقط مسئول سیاست گذاری و تصویب قوانین و نیز ابلاغ آنها به آحاد جامعه نیست بلکه او موظف است، در مواقع خطر جایی باشد که دیگران با دیدن او عمق احساس مسئولیت وی نسبت به جامعه و وظیفهای که بر عهده گرفته است، درک کنند. این نگاه مدیریتی به شرایط بحران در رفتار امیرالمؤمنین علی (ع) مشهود است ایشان در جنگ ها خود را مانند یک رزمنده ساده با دشمن مواجه می کردند، در عین اینکه در برنامه ریزی و هدایت جناحین لشکر نیز نقش اساسی را بازی می کردند. در واقع وقتی کار گره می خورد خود ایشان برای گشودن این گره اقدام می کردند که نمونه بارز این رفتار عمل ایشان در جنگ جمل است.
اگر امام علی (ع) در آن موقع حساس تاریخی وارد عمل نمیشدند حتماً کار جمل فیصله پیدا نمی کرد ولی نگاه مدیریت لیبرالیستی که حتما در تضاد با نگاه مدیریت اسلامی است، خصوصاً در نوع ایرانی آن که با تنبلی گره خورده است، این رویکرد را نمیپذیرد و آن را تخطئه مینماید. آن هم با نقاب واقع بینی و فرار از عوام فریبی. لیبرالها وقتی میبینند مدیری خود در صحنه است عمل او را پوپولیستی، عوام فریبی و «شو آف» معرفی میکنند. در حالی که تاریخ گواهی میدهد پیامبر(ص) در بسیاری از جنگ ها که آنها را غزوه می نامند حضور مستقیم و عملیاتی داشتند و همانگونه که عرض شد سیره ی امیر مؤمنان علی (ع) نیز چنین بوده است. نقطه ی مقابل این رویکرد در جاهایی است که فرمانده فقط فکر می کند باید سیاست گذار باشد در حالی که فرمانده دور از جبهه حتما سیاست گذار خوبی نیز نخواهد بود.
شاید بتوان یکی از علل شکست های ایران در جنگ با روسیه ی تزاری را همین دور بودن مرکز تصمیم سازی و تصمیم گیری از میدان جنگ دانست. حال باید دید علت اینکه عدهای بجای اینکه در میدان و میان مردم باشند سعی دارند با محکوم کردن دیگران به شو آف ، از زیر مسئولیت فرار کنند چیست؟ یکی از علتهای این رویکرد تنبلی است، زیرا برخی از افراد بر خلاف بیان امام علی (ع) که در نامه خود به مالک اشتر حکومت را فرصت خدمت معرفی می کنند و نه لقمهای برای خوردن، عکس این جریان را حاکم کردهاند پس ضرورتی برای تلاش نمیبینند .از سویی دیگر این رویکرد موجب می شود که کم کاری این افراد دیده نشود در واقع به جای رقابت سالم برای نگه داشتن قدرت اعمال رقیبی را که امروز در صحنه نیست و تریبونی نیز در اختیار ندارد کم ارزش جلوه میدهند و با این کار کم کاری خود را بی اهمیت میسازند. اما از بیان این نکته نیز نباید غفلت کرد شو آف واقعیتی انکار ناپذیر در عرصه اداره ی افکار عمومی است. مثلاً وقتی که طرح های از پیش آماده شده یا طرح هایی که بخش عمده ی آن توسط دیگران انجام گرفته است، افتتاح می کنیم حتما شو آف کردهایم اگر پروژههای کوچک را چندین بار و با سر و صدای بسیار افتتاح میکنیم حتماً کار ما شوآف بوده است. پس نباید مفاهیم را با هم خلط کرد و با این کار از ارزش عمل شخص وظیفه شناس کم کرد.
نویسنده: فرهاد ملا امینی - دبیر مجمع پیروان مهدی موعود عج