افغانستان سرزمینی است که چندین دهه است که روی آرامش ندیده است. شاید بتوان گفت از زمانی که انگلیسیها این سرزمین را از ایران جدا کردند تا حائلی باشد برای اشغالگری و استعمارگریشان در هند تا کنون این سرزمین دیگر نتوانسته روی امنیت و آبادانی ببیند. دو با اشغالگری و جنایت انگلیسیها، اشغالگری ارتش سرخ شوروی و از سال ۲۰۰۱ تاکنون حضور نیروهای آمریکا و ناتو در کنار جنگ داخلی و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی شرایطی نابسامان با آیندهای مبهم را پیش روی این کشور قرار داده است.
در ادامه تحولات افغانستان نکته قابل توجه رویکردها و اقدامات دولتمردان این کشور و گروه طالبان برای رسیدن به راهکار سیاسی جهت پایان نزاعها و درگیریهای درونی است. رویکردی که بسیاری آن را مولفهای برای تقویت ثبات و امنیت در این کشور میدانند. حال این سوال مطرح است که راهکار تحقق این مهم چیست و طالبان و دولت کابل چگونه میتوانند به نتیجه مطلوب دست یابند؟ برای پاسخ به این پرسش بررسی روند تحولات سیاسی و امنیتی افغانستان امری ضروری است. نگاهی واقع بینانه نشان میدهد که مهمترین معضل در امنیت و ثبات افغانستان نیروهای خارجی و اقدامات اشغالگران است چه زمانی که انگلیسیها بودند و چه در دوران ارتش سرخ شوروی و چه در زمان حضور نیروهای آمریکایی. این واقعیتی انکار ناپذیر و البته تلخ است که در سالهای اخیر نیروهای آمریکایی اقدامی در جهت تحقق صلح و امنیت در افغانستان و حل بحرانهای سیاسی آن صورت ندادهاند و به اذعان سازمان ملل خود از کانونهای اصلی کشتار غیر نظامیان و استمرار بحران امنیتی و اقتصادی افغانستان هستند. نکته قابل توجه آنکه آمریکاییها در کنار انگلیس، امارات و عربستان به رغم ادعای میانجی گری میان طالبان و دولت کابل، هرگز گامی برای این روند برنداشته و عملا عامل استمرار اختلافات شدهاند چنانکه طالبان و دولت افغانستان بارها از بی اعتمادی به آمریکا گفتهاند.
این کشورها حتی اجازه ورود سایر کشورها به عرصه صلح افغانستان را ندادهاند که مخالفات با برگزاری این نشستها در روسیه و چین نمودی از این رفتار است. گزارشها نشان می دهد آمریکا در حال اعزام و اسکان نیروهای داعش در افغانستان که خود بحرانی جدید برای این کشور رقم خواهد زد. حال این سوال مطرح است که راهکار افغانستان برای خروج از این وضعیت چیست؟ بخشی از این راهکار در تعامل گستردهتر میان جریانهای افغانی است که میتواند معادله افغانی – افغانی را تقویت کند.
راهبرد مهم دیگر دست شستن از وعدههای آمریکا و رویکرد به آنانی است که صادقانه برای صلح و امنیت افغانستان تلاش می کنند. جمهوری اسلامی ایران همواره در جهت تحقق صلح در این کشور همت گماشته است چنانکه دیدار ملابرادر سرکرده طالبان با ظریف وزیر خارجه ایران را در همین چارچوب می توان ارزیابی کرد. رویکردی که بسیاری آن را نشات گرفته از دلسردی افغانستان از وعدههای پوشالی آمریکا و اعتماد آنها به جمهوری اسلامی به عنوان کشوری تاثیرگذار و صادق در حل بحرانهای منطقه دانستهاند که همواره در جهت صلح و ثبات منطقه گامهای عملی بسیاری برداشته که نمود آن را در مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق و حمایت از فلسطین در برابر اشغالگران و متجاوزان میتوان مشاهده کرد.
نویسنده: فرامرز اصغری