در اقدامی قابل تامل دیوان کیفری بینالمللی پنجم فوریه در بیانیه مطبوعاتی صلاحیت این دادگاه برای رسیدی به امور اراضی فلسطینی را تایید و تاکید کرد که اختیارات منطقهای دادگاه کیفری بینالمللی درباره وضعیت فلسطین بر اساس معاهده رم شامل اراضی میشود که اسرائیل از سال ۱۹۶۷ اشغال کرده است یعنی غزه، کرانه باختری و قدس شرقی. در همین حال این دادگاه در ادامه تاکید کرد پیوستن فلسطین به معاهده رم اقدام درستی بود و از آنجایی که فلسطین رعایت بندهای این معاهده را پذیرفت، این حق را دارد همانند هر کشوری در مسایل مربوط به اجرای معاهده با طرف دیگر رفتار کند. حال این سوال مطرح است که چرا این رای از سوی دادگاه کیفری صادر شده است؟ هر چند که چنانکه این دادگاه مطرح کرده، عضویت در آن مولفهای مهم برای تحقق این امر است اما نگاهی به سوابق دادگاه نشان میدهد که مولفهای جز عضویت باید زمینه ساز این وضعیت شده باشد. حال این سوال مطرح است که چرا دادگاه این امر را پذیرفته است و چه تاثیری بر آینده فلسطین دارد؟ این نکته که تحرکات دیپلمایتک عامل این اقدام دادگاه بوده است هر چند که در ظاهر امری درست می نمایند اما تجربه دیپلماسی تشکیلات خودگردان نشان میدهد که آنها توان اجرای چنین اقداماتی را ندارند که نمود آن را در سازمان ملل و شورای امنیت و دادگاه حقوق بشر می توان مشاهده کرد. بر این اساس عنصری دیگر را برای این امر باید در نظر گرفت که برگرفته از تحولات منطقه و جهان است.
هر چند وضیعت بحرانی آمریکا در عرصه داخلی و ناتوانی آن برای ایفای نقش در معادلات جهانی در این امر تاثیر گذار است اما بیش از هر چیز اصل مقاومت محور این تصمیم دیوان کیفری بین المللی است. در کنار غزه در کرانه باختری و قدس نیز تحرکات فلسطینیها در مسیر مقاومت شدت گرفته است که با همراهی و استقبال جهانی نیز همراه شده است. اکنون افکار عمومی جهان در ضدیت با روند سازش کشورهای عربی و اشغالگری صهیونیستها در کنار فلسطین قرار گرفته است. در این شرایط و در حالی کشورهای اروپایی و آمریکا درگیر بحرانهای داخلی هستند، دادگاه کیفری برای پاسخگویی به افکار عمومی چنین رایی را صادر کرده است. با توجه به این مسئله و سوابق نهادهای جهانی که در نهایت مسیر پرونده فلسطین را به بیراهه کشانده اند چنانکه گزارش گلدستون چنان بوده، راهکار فلسطینیها برای تحقق اهدافشان در این دادگاه ادامه مقاومت است که همواره مولفهای برای تحقق اهداف ملت فلسطین باشد. عدم رویکرد به مقاومت زمینه ساز تکرار رفتارهای تبلیغاتی همچون شکل گیری کمیتههای تحقیقاتی درباره جنگهای غزه می شود که در نهایت نیز دستاوردی برای فلسطین نداشته و صرفا مولفهای برای جلوگیری از انتفاضه آنها شده است.
نویسنده: فرامرز اصغری