سیاست خارجی ترکیه طی روزهای اخیر با تحولات قابل توجهی همراه بوده است چنانکه ریاست جمهوری ترکیه طی بیانیهای خبر داد که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه تلفنی با سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی گفتوگو کرد.
در همین حال در اقدامی قابل تامل مصر و ترکیه، دیروز مذاکرات سیاسی با هدف عادیسازی روابط دیپلماتیک میان دو طرف را در قاهره آغاز کردند در حالی که از زمان کودتای ۲۰۱۳ علیه دولت محمد مرسی این روابط قطع شده بود و دو طرف سفرای خود را فراخوانده بودند. حال این سوال مطرح است که چرا ترکیه چنین رویکردی را در پیش گرفته است؟
بخشی از این تغییر رفتاری را میتوان برگرفته از چالشهای اقتصادی ترکیه دانست که در دوران کرونا شدت گرفته است. آنکارا با رویکرد به کشورهای عربی امیدوار است از سرمایه این کشورها برای بهبود اقتصادش بهره گیرد چنانکه اخیرا اخباری منبی بر حضور ترکیه در جنگ یمن در حمایت از سعودی و امارات نیز منتشر شده است.
نکته دیگر آنکه این رویکرد بی ارتباط با تحولات روابط قطر با سایر کشورهای عربی نمیباشد. بهبود مناسبات میان قطر و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پس از سه سال بحران مولفهای برای تغییر رفتار ترکیه است. نکته دیگر آنکه تعاملات ترکیه با اروپا و آمریکا طی ماههای اخیر با بحران مواجه شده است که هزینههای سیاسی و اقتصادی برای ترکیه دارد لذا آنکارا با رویکرد به منطقه و مولفههای جایگزین به دنبال جبران خسارات چالشهای ایجاد شده در روابطش با غرب است.
البته باید در نظر داشت که بخشی از روابط ترکیه و مصر برگرفته از تحولات مدیترانه و لیبی است و آنکارا سعی دارد تا با همگرایی با مصر، ائتلاف میان رژیم صهیونیستی، یونان و قبرس در مدیترانه را با چالش مواجه سازد. به عبارتی دیگر می توان گفت که رویکرد ترکیه و کشورهای عربی مذکور به تغییر رفتار نه برگرفته از رویکرد تنش با همسایگان صفر بلکه برگرفته از ناکامی سیاستهای منطقهای ترکیه است که اجبارا آن را به این رویکردها سوق داده است.
در همین حال اقدام عربستان در رویکرد به ترکیه را ادامه تحرکات اخیر سعودی در قبال منطقه می توان بررسی کرد که ادعای آمادگی برای گفت و گو با ایران، بهبود مناسبات با عراق سوریه را میتوان در این چارچوب ارزیابی کرد که ناشی از بحرانهای داخلی و جهانی خاندان سلمان است که برای ادامه حضورش در قدرت به دنبال نمایش چهرهای مثبت از خویش نزد افکار عمومی جهان است.
نویسنده: فرامرز اصغری