جان کری وزیر خارجه، اشتون کارتر وزیر دفاع و مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در جلسه استماع که در کمیته روابط خارجی سنا برگزار شد به تشريح طرحهاي آمريكا براي اقدام عليه داعش پرداختند.
اين طرح از آن جهت داراي اهميت است كه براساس آن آمريكا ميتواند براي سه سال در هر نقطهاي از جهان كه صلاح بداند با داعش مقابله نمايد. بسياري از ناظران سياسي و نظامي بر اين عقيدهاند كه آمريكا با اين طرح در سراسر جهان عمليات نظامي اجرا ميكند و به نوعي مجوزي براي نظاميگري جديد اين كشور ميباشد.
نكته بسيار مهم آنكه آمريكا با اين مصوبه عملا خود را فراتر از نهادهاي بينالمللي و سازمان ملل معرفي ميكند. بر اساس قوانين بينالمللي براي هر اقدام نظامي در جهان نياز به مجوز اين سازمان ميباشد و در غير اين صورت تجاوز به حريم ساير كشورها بوده و خاطي بايد مجازات شود. آمريكاييها با تصويب چنين طرحهايي در كنگره عملا چنان وانمود ميكنند كه از تمام جهان برتر ميباشند و هيچ محدوديتي براي آنان وجود ندارد. اين امر يعني ادامه توهم يكجانبهگرايي آمريكا در حالي كه براساس قوانين جهاني حملات بدون مجوز آمريكا همان تروريسم بين دولتي است كه تهديدي براي صلح و امنيت جهاني است.
حال اين سوال مطرح ميشود كه چرا آمريكا در مقطع كنوني اين طرح را در كنگره مطرح كرده و چه اهدافي را دنبال مينمايد؟ پاسخ به اين پرسش را در تحولات عراق و سوريه ميتوان جستوجو كرد. ارتش و نيروهاي مردمي در اين كشورها توانستهاند دستاوردهاي بسياري در مبارزه با تروريسم داشته باشند در حالي كه آمريكا در اين روند نقشي نداشته است.
استراتژي آمريكا بر اين است كه با كمترين هزينه بيشترين دستاورد را داشته باشد. اكنون آمريكا با تصويب اين طرح در كنگره و احتمالا برخي اقدامات ظاهري در بمباران واضع تروريستها تلاش خواهد كرد تا چنان وانمود سازد كه عامل پيروزي عراق در مبارزه با تروريسم بوده است. واشنگتن با اين اقدام در كنار پنهانسازي نقش خود در تقويت تروريسم در منطقه ، از خود چهره يك ناجي به نمايش ميگذارد تا توجيهكننده تحركات نظامي آن در منطقه باشد.
به هر تقدير ميتوان گفت كه هر چند نشست كنگره ابعاد ديگري از تقابل ميان جمهوريخواه و دموكرات را آشكار ساخت اما در نهايت تصميم نهايي آن براساس اصل دخالت نظامي آمريكا در جهان بوده است كه بيانگر يكسان بودن ديدگاه دموكرات و جمهوريخواه در عرصه نظاميگري است. سياستي كه تجربه نشان ميدهد نه تنها به صلح و امنيت جهان كمكي نميكند چنانكه نمود عيني آن را در افغانستان و عراق ميتوان مشاهده كرد.