امر به معروف و نهی از منکر از پیشینه طولانی برخوردار است و اختصاص به شریعت اسلام ندارد، بلکه در ادیان و شرایع آسمانی دیگر نیز مورد توجه و تأکید بوده است. (۱) این قانون الهی در شریعت اسلام جایگاه ویژهای دارد، و آیات متعددی از قرآن کریم به آن اختصاص یافته است. (۲) امر به معروف و نهی از منکر روش پیامبران و شیوه صالحان و فریضه بزرگ الهی است که سایر فرایض به وسیله آن به پا داشته میشود و در پرتو آن راهها امن، کسبها حلال، حقوق افراد تامین و زمینها آباد میگردد، از دشمنان انتقام گرفته میشود و کارها در مسیر صحیح قرار میگیرد. هدف خلقت، رسیدن به کمال در سایه سار عبودیت و عروج از نردبان معرفت در راستای لقای خالق هستی است، اما این طی طریق بدان معنا نیست که خداوند سبحان رفع موانع و هموار ساختن راه بندگان به سوی او را وظیفه سالکان طریق حق برنشمارد.
بیشک کارآمدی هر نهاد اجتماعی و هر نهاد دینی به این مسئله منوط است که به نهادی قانونمند تبدیل شود. بحث قانون در مورد امر به معروف و نهی از منکر اولین سابقهاش به بعد از انقلاب اسلامی هنگام تدوین قانون اساسی برمیگردد. اصل هشتم قانون اساسی نهاد جدیدی تاسیس کرد که در تاریخ کشور در بعد قانونگذاری بیسابقه است.این اصل مقرر کرد که «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.» تعیین کیفیت امر به معروف و نهی از منکر در این اصل یعنی اینکه سازمان و نهادی متکفل این دو فریضه بشود. در بین قوانین موجود در کشور جز این اصل قانون اساسی هیچ بحث تصریحشدهای راجع به نهاد متولی این دو فریضه وجود ندارد که لازم است برای آن چارهاندیشی شود.
اساسا امر به معروف و نهى از منكر، به معناى داشتن حساسيت قوى نسبت به حضور منكرات و عدم حضور معروفها است. مسلمان متعهد يا آن كس كه زندگى اجتماعى فعالى دارد، كسى است كه همواره در پى تحقق هنجارهاى دينى و آرمانهاى آن در جامعه است و آنچه مايه تضعيف آنها مىشود، از ميان برود. از اينرو خود را موظف مىداند تا بههوش باشد و براى تحقق معروفها بكوشد و در جهت نابودى منكرات عمل كند. اين حساسيت گسترده و عميق ـ بر حسب لزوم ـ گاه بهصورت پند و اندرز است و گاه در قالب اقدام عملى و ارائه جلوه درستى از معروف. گاه نيز ضرورت اقتضا مىكند كه براى حفظ جامعه اسلامى و يا نشر آرمانهاى دينى ـ كه خود از برترين معروفها است ـ سلاح برگيرد و به دفاع از آرمان خود برخيزد. پس جهاد نيز يكى از نمونههاى امر به معروف و نهى از منكر است. يكى از معروفهاى اجتماعى و يكى از وظايف دولت، تأمين حقوق همه شهروندان خود است. امر به معروف و نهى از منكر نيز با گسترهاى كه دارد، در پى تأمين اين هدف است. فلسفه حكمرانى آن است كه ستمديدگان از هرگونه ستمى ايمن باشند و حدود الهى بر زمين نماند. بدينترتيب، با اختياراتى كه دولت در جهت مصالح مردم دارد، بايد در اين مسير حركت كند و حقوق عامه را تأمين نمايد. اساسا معيار صلاح و پاكى امت و اجتماع آن است كه حق هر ذىحقى به او برسد.
امر به معروف و نهى از منكر، براى بقا و سلامت جامعه نقش سلسله اعصاب را دارد و به مسئولان و تصميمگيران مىگويد كه دركجا چه نقصى وكمبودى مشاهده مىشود، تا تصميمات لازم اتخاذ شود. حال اگراين كاركرد را از امر به معروف بگيريم، عملا مسئولان جامعه را از شناخت وضعيت واقعى اجتماع محروم ساخته و درهاى اطلاعات درست را برروى آنان بستهايم. از سوى ديگر كارگزاران و كارمندان دولتى، عموما به اين گرايش دارند كه همه چيز را خوب و اوضاع را بر وفق مراد وانمود كنند. نتيجه اين وضعيت آن است كه در درازمدت نواقص موجود در جامعه و كاستىها شدت مىيابد و ناهنجارىها جاى هنجارهاى سالم را مىگيرد و تنها هنگامى حكمرانان متوجه وضعيت حقيقى جامعه مىشوند كه ديگر نمىتوان كارى كرد. مهمترين كاركرد اجتماعى امربه معروف و نهى از منكر، تأمين حقوق همگان، اصلاح عامه، بازداشتن بدكاران، ممانعت از تجاوز به محرومان، حفظ نظام اجتماعى سالم، برقرارى عدالت و نگهداشت نظام ارزشى و اخلاقى جامعه است. اگر اين فريضه ترك شود، بهتدريج صالحان مست قدرت مىشوند و تباه مىگردند، يا شريران بر مسند قدرت مىنشينند و آنگاه دعاى نيكان مستجاب نمىشود؛ چرا كه خودكرده را تدبير نيست.