ترکیه این روزها به تشدید تحرکات منطقهای پرداخته است. از یک سو حملات نظامی این کشور به سوریه شدت گرفته که در اثر آن دهها غیر نظامی سوری قتل عام شدهاند از سوی دیگر تنشها میان آنکارا و اروپا افزایش یافته چنانکه اردوغان رئیس جمهور ترکیه رسما اروپا را به بازکردن مرزها برای انتقال پناهجویان به اروپا تهدید کرده است.
حال این سوال مطرح میشود که اقدامات آنکارا نشات گرفته از چیست و چرا اردوغان به تشدید رفتارهای رادیکالی روی آورده است؟ بخشی از رفتارهای سران ترکیه بر گرفته از وضعیت داخلی این کشور است. در حالی اردوغان با استفاده از فضای ایجاد شده از کودتای ماه ژوئن به سرکوب مخالفان پرداخته اما ترکیه در داخل با چند بحران اساسی مواجه است که طرح اردوغان برای رویاهای سلطهگرایانهاش یعنی تبدیل نظام سیاسی از پارلمانی به ریاست جمهوری را ناکام گذاشته است. وضعیت بد اقتصادی، ادامه بحرانهای امنیتی و نارضایتی مردم از فضای امنیتی در کشور عملا جایگاه مردمی اردوغان را کاهش داده است. در عرصه سیاست خارجی نیز در حوزه سوریه به رغم وعدههای آمریکا مبنی بر همراهی با ترکیه در تجزیه سوریه و قدرت یابی متحدان ترکیه، عملا این طرح ناکام ماند و آنکارا نتوانسته طرح سلطه بر مناطقی از این کشور را محقق سازد. در عراق نیز طراحی آنکارا به بهانه مشارکت در عملیات موصل ناکام مانده و نتوانسته حمایت از گروههای تروریستی را محقق سازد و عملیات موصل در حال برهم زدن معادلات ترکیه در این کشور است.
در همین حال آنکارا به رغم رویکرد به رژیم صهیونیستی وعربستان نتوانسته اهدافش برای کاهش فشارها بر اخوانالمسلمین در مصر را اجرایی سازد و قاهره همچنان به سیاستهای ضد اخوانی که مغایر با منافع آنکاراست ادامه میدهد. با توجه به این شرایط میتوان گفت که اردوغان در عرصه داخلی و خارجی با ناکامیهای شدیدی مواجه شده و آینده سیاسی وی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. با توجه به این وضعیت اردوغان با رویکردهای رادیکالی با محوریت تشدید سرکوب داخلی و نیز تحرکات نظامی در منطقه و حتی سرشاخ شدن با اروپا بر آن است تا از یک سو افکار عمومی را از شرایط مذکور دور سازد و از سوی دیگر امید دارد تا با این تحرکات بتواند ناکامیهای خود را جبران و حتی امتیازاتی را کسب نماید.
به عبارتی دیگر میتوان گفت که تحرکات آنکارا نه از روی توان و موقعیت برتر اردوغان در داخل و خارج ميباشد بلکه نشات گرفته از شرایط بحرانی آن است که موجب شده تا اجبارا به سیاستهای رادیکالی روی آورد در حالی که روند تحولات نشان میدهد تشدید این رفتارها نیز کمکی به وی نکرده و همچنان وضعیت بحرانی آن در آینده ادامه خواهد یافت.