درآستانه کودتای ۲۸ مرداد، بار دیگرامریکا در ادامه سلسله اقدامات خود علیه مردم کشورمان، این بار گروه «گروه اقدام ایران» ر ا تشکیل داد. مایک پامپئو وزیر خارجه امریکا در سخنانی از تشکیل این گروه در درون ساختار وزارت خارجه آمریکا خبر داده و هدف از تشکیل آن را هماهنگی تمامی اقدامات مرتبط با ایران عنوان کرد.
وی در کنفرانسی خبری با اشاره به اینکه ریاست این گروه بر عهده برایان هوک، مسئول برنامهریزی سیاستهای وزارتخارجه آمریکا خواهد بود، گفت: برایان هوک که قبلاً مشاور جان بولتون بوده، نماینده ویژه امور ایران و مسئولیت وی تلاش برای اجرای راهبرد فشار حداکثری دیپلماتیک و اقتصادی ضد ایران است.
پامپئو تاکید کرد: از زمانی که رئیس جمهوری به خروج از برجام تصمیم گرفت، برایان نقش مهمی برای اعمال فشار حداکثری اقتصادی و سیاسی علیه ایران داشته است.
به گفته پامپئو، هوک با کشورهای خارجی به خصوص اتحادیه اروپا درباره ایران مذاکره می کند و تنها به وزیر خارجه امریکا در این باره گزارش میدهد.
وزیر خارجه آمریکا افزود: راهبرد آمریکا در قبال ایران به یک راهبرد چندملیتی با مشارکت کشورهایی است که خطر ایران را درک میکنند.
وی با بیان اینکه هدف از این راهبرد افزایش فشار بر ایران برای تغییر رفتار کشورمان در داخل و خارج از کشور است، با طرح اتهاماتی علیه ایران اظهار داشت: تهران طی چهار دهه مسئول رفتار خشونتبار بیثبات کننده ضد ایالاتمتحده و همپیمانان و شرکای ما ... بوده است.
جالب آنجاست علیرغم این اظهارات و اقدامات خصمانه علیه ایران ، وزیر خارجه آمریکا بازهم از اعلام آمادگی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور کشورش در خصوص آمادگی برای مذاکره بدون پیششرط با ایران خبر داد.
از سوی دیگر هوک نیز در این نشست خبری از مذکره با ۲۰ کشور درباره ایران سخن گفت و تشریح کرد : رایزنیهایی برای فشار بیشتر بر ایران در جریان است.
وی افزود: گروه اقدام ایران یک گروه از پرسنل دائمی به عنوان هسته دائمی تشکیل می شود و افراد دیگری هم به آن ملحق خواهند شد.
هوک در پاسخ به این پرسش که مذاکره با آمریکا بر اساس فرمایشات اخیر حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب ممنوع است و امریکا چگونه می خواهد با ایران مذاکره کند، گفت: حالا دیگر مسئولیت بر روی شانه مقامهای ایرانی است.
وی همچنین درباره احتمال تشابه ماموریت کارگروه ایران با کارگروهی که در سال ۲۰۰۱ تحت عنوان "آینده عراق" در وزارت خارجه امریکا تشکیل شده بود مدعی شد : کارگروه ایران با "پروژه عراق" تشابهی ندارد.پروژه "آینده عراق" که در اکتبر سال ۲۰۰۱ (دو سال پیش از لشکرکشی آمریکا به عراق و سرنگونی صدام حسین) در وزارت خارجه آمریکا کلید خورد به برگزاری جلسات و کنفرانسهایی با حضور متحدان آمریکا و مخالفان دولت صدام حسین پرداخت.
ریشه تشکیل گروه
تشکیل گروه اقدام علیه ایران در راستای راهبرد پامپئو علیه ایران صورت میگیرد که وی آن را در نشست ۳۱ اردیبهشت ماه امسال در بنیاد محافظه کار «هریتیج» تحت عنوان «پس از توافق؛ استراتژی جدید پیرامون ایران» اعلام کرد.
پامپئو در این نشست ۱۲ شرط برای توافق جدید با ایران تعیین کرد.
راهبرد جدید پامپئو پس از آن اعلام شد که ترامپ روز ۱۸ اردیبهشت ماه واشنگتن را از توافق هسته ای با ایران خارج و تحریم های رفع شده به مدد این توافق را دوباره بازگرداند.
این درحالی است که پیشتر گفته میشد که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، ضامن اجرایی برجام است.
در نتیجه این اقدام ترامپ، تحریمهای آمریکایی که به واسطه برجام رفع شده بود، در دو نوبت بازمیگردد؛ اولین نوبت در اواسط مرداد ماه بود که تجارت با دلار، فروش طلا و صنعت خودروی ایران را هدف گرفت و دومین موج از بازگشت تحریمها هم، در اواسط آبان ماه خواهد بود که تحریم بانک مرکزی و صنعت نفت ملی ایران را هدف گرفته است.
سورپرایزی که عادی شده
این اقدامات دولت امریکا در حقیقت به منزله سورپرایزی برای مردم ایران است که به شکل عادی در آمده است و دیگر نمیتواند تاثیری بر مردم داشته باشد. در حقیقت آمریکاییها هر روز یک سورپرایز علیه ملت ایران دارند و این اقدام بخشی از اقدامات ستیزهجویانه علیه مردم ایران بشمار می رود.
کاظم انبارلویی در این باره گفت: آمریکاییها آرایش جنگ اقتصادی خود را هر روز کاملتر میکنند.
وی ادامه داد: تشکیل «گروه اقدام ایران» یک عمل نمادین در سالگرد کودتای ۲۸ مرداد است که امریکاییها اعلام کنند ما در برخورد با نظام اسلامی و براندازی آن عزممان راسخ است.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: هماکنون در وزارت خزانهداری آمریکا بیش از ۴۰۰ کارمند در اندازه یک ژنرال جنگ نظامی نشستهاند و برای اخلال در نظام اقتصادی کشور برنامهریزی و اقدام میکنند.
وی گفت: از نیمه مرداد یک فصلی از تحریمهای اقتصادی که عمدتا مالی، پولی و بانکی است به منظور هدف قرار دادن قدرت خرید مردم و اخلال در نظام مالی ایران با کشورهای که طرف معامله هستند، از سوی آمریکا به ملت ایران تحمیل شده است.
دم خروس یا قسم حضرت عباس
به نظر میرسد که دولت امریکا در صدد است تا کماکان از اهرم تحریمهای اقتصادی، برای مهار و مدیریت رفتار ایران بخصوص درمنطقه استفاده کرده و از این راه بتواند به منافع خود دست یابد.
این همان عاملی است که بارها از سوی مقامات کشورمان به عنوان "عدم پایبندی اساسی" امریکا، نسبت به تعهدات برجامی مطرح شد.
روشن است که آمریکا در شرایط کنونی نه میتواند و نه می خواهد به سوی ایران لشکرکشی کند، لشکرهای این کشور از سال ۲۰۰۱ در منطقه حضور داشته و پایگاه های نظامیاش در خاورمیانه با تمام قدرت حضور داشتند و اگر امریکا قصد مقابله نظامی با ایران را داشت تا کنون تحرکی از خود نشان داده بود.
همانگونه که مقامات عالی رتبه نظام پیشتر اعلام کرده اند جنگی که امروز آمریکا علیه ایران دنبال میکند اتاق فرماندهیاش در خزانهداری آمریکا است و بنا هم بر آن است تا همین نقشه همچنان ادامه پیدا کند. آمریکا با این هدف تلاش میکند تا موج نظام ستیزی را از داخل ایجاد و همزمان با آن سیاست ایران ستیزی را در منطقه خاورمیانه تشدید بخشد.
همچنین دولت در پی آن است تا همه حضور چند دهه ایران در منطقه را که در چارچوب حفظ امنیت ملی ایران و منطقه قابل تفسیر است با ایجاد تردید و شبهه در داخل به کج راهه ببرد و با یک تیر دو نشان بزند.
از سوی دیگر در این برنامه امریکا در صدد است تا روابط ایران و اروپا را تخریب کند و از سوی دیگر روند اجرایی حقوقی و قضایی در داخل ایران را غیرقانونی نشان دهد و با استفاده از شرایط حقوق بشری،به صورت نظام ایران خاک بپاشد.
درحقیقت مایک پامپئو به این معناست که آمریکا تلاش می کند خود را منجی مردم ایران نشان داده و با تشویق مردم برخوردها و اعتراضات آنها را تحریک و دعوت به شورش های خیابانی در داخل کشور علیه نظام کند.
جالب است که پامپئو از گفتوگو با نظام ایران صحبت می کند کسی نیست که از او بپرسد که قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را ؟ و اگر دولت ایران دیکتاتور است و شما منجی مردم ایران چه گفتگویی با یکدیگر دارید ؟
در حال حاضر سیاست خارجی ترامپ تلاش برای فروپاشی داخلی ایران است تا کشورمان را تبدیل به یک کشور کوچک و تحت کنترل با درگیری های داخلی کرده و در نهایت آن را به کشوری خنثی و بدون تاثیر در منطقه و سطح بین اللمل مبدل کند و پس از آن هرگونه که می خواهد با جمهوری اسلامی ایران رفتار کند.
اقدام و مقابله دولت
این درحالی است که رئیس جمهور اعلام کرده برای مقابله با نتایج سوء اقتصادی این اقدام، اقداماتی را در حوزه تجاری و بانکی در پیش گرفته است.
تدوین ۳ ویرایش از گروهبندی کالایی وارداتی برای دریافت ارز با نرخهای متفاوت و رفتن به سمت «رمز ارز» (CryptoCurrency) برای رد شدن از سد تحریمهای بانکی، از جمله این اقدامات است.
ارز دیجیتال دارای پشتوانه کالایی، ایده «هوگو چاوز» رئیسجمهور فقید ونزوئلا بود که این کشور توانست با وجود امضاء فرمان ترامپ برای تحریم این ارز رمزپایه، بازهم تأمینکنندگان عمده مواد غذایی برزیل را برای تبادل تجاری مجاب کند.
اما این تنها راه نیست . قطعاً باید روی برنامه های امریکا برای آسیب به اقتصاد داخلی تمرکز کرده و هر چه سریعتر رویکردهای اصلاحی را اعمال کند.
دولت همچنین لازم است تا همزمان با اصلاح ساختارهای اقتصادی، تکمیل پروژه هدفمندی یارانه ها٬ و توسعه بازارهای مالی را در نظر گرفته و با فعال سازی بازار سرماینه نقدینگی سرگردان مردم را به چرخه تولید بازگرداند.
دولت باید اجازه ندهد تا وابستگی نفتی او که در دول اول تحریمها در سال ۹۰ – ۹۱ به اقتصاد کشور لطمه وارد کرد بار دیگر تکرار شود استراتژی دولت باید به افزایش ظرفیت پالایشگاهی و تولید فرآورده هایی که تحریمپذیر نیست و درآمدهای بیشتری هم دارد، برود.
از سوی دیگر مردم نیز باید توجه داشته باشند که این آغاز جنگ روانی برای تأثیر گذاشتن روی افکار عمومی و مردم است و در عینیت، اتفاق خاصی برای اقتصاد داخلی رخ نداده است.
آنها باید در این میدان آماده و آگاه باشند و اجازه سو استفاده دشمنان را ندهند.