مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیر خود در "بیانیه گام دوم انقلاب" با اشاره به این مساله که وابستگی به اقتصاد در جرگه بزرگترین عیوب است فرمودند: «مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.»
معظمله در فرمایشات خود برای چندمینبار راهحل این مشکلات و برونرفت از را تکیه بر اقتصاد مقاومتی عنوان کرده و فرمودند: «راهحلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همهی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود.» به فرموده معظمله: «درونزایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّی گری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راهحلها است.»
نگاه ویژه
قدر مسلم بررسی خط به خط فرمایشات مقام معظم رهبری به خوبی نشان میدهد که معظمله توجه ویژهای به موضوع اقتصاد داشته و دارند و تاکید مکرر ایشان در دیدارهای مختلفی که با متولیان و مسئولان دولت دارند خود دلیلی براین ادعاست.
مقام معظم رهبری تا پیش از این در ابلاغ سیاستهای بالادستی نظام اعم از برنامه توسعه ششم و سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی چگونگی تکیه کردن براین مساله و نقشه راه برونرفت از تمام مشکلات فعلی را متصور شدند اما با بررسی مشکلات کنونی و تشدید روزافزودن آن و همچنین روندی که در طول این سالها برای حل این مساله طی شده است در مییابیم که دلیل تاکید مکرر معظمله به این نکته باز میگردد که در طول این سالها این مهم آنطور که باید از سوی متولیان مورد توجه واقه نشده است که اگر شده بود امروز حتی اگر به قله مقصود هم نرسیده بودیم؛ حداقل ممکن در مسیر این موفقیت گامهای نهایی را بر میداشتیم.
همانطور که مقام معظم رهبری در فرمایشات خود عنوان کردهاند: «اقتصاد یک نقطهی کلیدیِ تعیینکننده است. اقتصاد قوی، نقطهی قوّت و عامل مهمّ سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیّات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعهی اسلامی نیست، امّا وسیلهای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید.»
اما متاسفانه اتکا بیش از حد درآمدهای کشور به نفت و عدم توجه به ظرفیتهای موجود علیرغم شعارهایی که از سوی متولیان سرداده میشود منجر به آن شده تا در رویارویی با تحریم مجدد و کم شدن میزان فروش نفت ایران عرصه بر مردم و دولت تنگ شود و این همان نکتهای است که تا پیش از این بارها و بارها از برلزوم توجه به آن تاکید شده بود.
دوری از اقتصاد تک محصولی
با توجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری اگر بنا داریم تا این معضل همیشگی که همانا اقتصاد تکمحصولی است رها شویم در کنار تکیه بر اقتصاد مقاومتی باید نسبت به برنامهریزی مدون و منسجم اقدام کنیم تا درپی آن بتوانیم راهکارهای برونرفت از این شرایط و جایگزینی سایر محصولات در کنار نفت را بیابیم چیزی که متولیان همواره از آن دم میزنند اما در عمل میسر نشده است.
قدر مسلم دوری از اقتصاد تکمحصولی با تکیه بر اقتصاد مقاومتی بدان معناست که بتوانیم اقتصاد کشور را در مقابل تهدید اقتصادی خارجی مقاوم کنیم و به گونهای عمل کنیم که تداوم و تشدید تحریمها تا این حد اقتصاد ما را تحتالشعاع قرار ندهد که متاسفانه برآِند امر نشان میدهد که اثرگذاری بسیاری داشته است و این دقیقا به این نکته باز میگردد که متولیان دستاندرکار در اجرایی کردن مساله اقتصاد مقاومتی بیش از هر چیز تنها به تشکیل کمیته و ستاد اقتصاد مقاومتی توجه کردهاند و عزم جزمی را برای عملیات اجرایی این مهم نداشتهاند.
کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی براین اعتقادند که اگر تمرکز بیشتری بر نقشه راه که همانا عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی داشتیم قطع به یقین با وجود تحریمهای اقتصادی ما در حال حاضر به نوعی درگیر جنگ اقتصادی هستیم و با وجود اقتصاد مقاومتی این چنین در داخل دچار نابسامانی اقتصاد نمیشدیم که یک روز بازار ارز کشور متلاشی شود و روز دیگر بازار کالاهای اساسی که عمدتا معیشت مردم درگیر آن است را اینگونه آشفته نمیدیدیم.
بیشک تلاش برای از هم پاشیدگی اقتصاد، از اهداف دشمن است و اگر به این سمت حرکت میکردیم در پایان این جنگ اقتصادی با اتکا بر اقتصاد مقاومتی میتواینم پاربرجا و محکمتر از قبل در مسیر موفقیت گام برداریم.
به اعتقاد کارشناسان و تحلیلگران اقتصاد دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصادی پاسخگو و در عین حال غیرشکننده نیازمند آن است که بتوانیم به نوعی استقلال در همه زمینهها دست یافته و درپی آن به خودکفایی برسیم و این میسر نمیشود مگر با عزم جدی متولیان برای اجرا آن و همراهی مردم برای رسیدن به نقطه شکوفایی اقتصادی.
به گفته تحلیلگران اقتصادی اگر در طول این سالها سهم مردم در اقتصاد بیشتر و تصدیگری دولت کمتر میشد قطع به یقین یک گام بزرگ به سمت اقتصاد مقاومتی که معنای آن تابآوری اقتصاد در مقابل تنشهایی خارجی است تحقق مییافت اما متاسفانه چنین نشده است. به هر شکل آنچه مسلم است برونرفت از این شرایط و حرکت در مسیر درست؛ اتکایی جز اقتصاد مقاومتی ندارد و در تحقق آن بار مسئولیت مسئولین و دستاندرکاران به مراتب بیش از مردم است و اگر با وجود چنین رهنمود و نقشه راهی نتوانیم به نسبت به اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی و ثبات و تقویت اقتصاد اقدام کنیم دلیلی ندارد جز سوءمدیریت متولیان و دولتمردان و همچنین عزم جدی که باید برای اجرا داشته باشند و در تمام این سالها نداشتهاند.
نویسنده: سارا علیاری