«در تولید محصولات کشاورزی امروز رشد قابل توجهی را شاهدیم و سالانه به طور متوسط ۵ میلیون تن افزایش تولید محصولات کشاورزی داشتهایم؛ و در مجموع ۲۸ میلیون تن محصولات کشاورزی از ابتدای دولت ما تاکنون افزایش یافته است. » این عبارت بخش کوتاهی از سخنان رئیس جمهور در مجمع بانک مرکزی است .سخنانی که نشان از وضعیت مطلوب تولید محصولاتی خبر می دهد که با معیشت مردم درگیر است و به قولی این محصولات استراتژیک و تولیدات آن علاوه بر امنیت غذایی ،امنیت اقتصادی کشور را نیز دچار چالش کند. «امسال به جای اینکه جشن خودکفایی بگیریم باید ۵ میلیون تن گندم وارد کنیم» این جمله بخشی از صحبت های رئیس اسبق جهاد کشاورزی است. وزارت خانه ای که امروز با سرپرست و بدون وزیر هدایت می شود و در میان صحبت های سرپرست آن نیز می توان نگرانی های ناشی از وابستگی در عرصه محصولات استراتژِکی مانند گندم را یافت.
توانا و ناچار
وزیر اسبق جهاد کشاورزی که این سخنان خود را در همایش سالانه نهادهای ذیل دفتر رهبری مطرح کرده است با اعلام این مساله مدعی شده است که؛اساس سیاست اقتصاد مقاومتی تحقق شعار "ما میتوانیم" است در حالی که عملکردها نشان میدهد در بخش گندم که قبلا خودکفا شدیم و حتی صادر کننده گندم بودیم اما امسال مجبور میشویم ۵ میلیون تن گندم از خارج وارد کنیم.
به باور وی سیاست اقتصاد مقاومتی و اصول موضوع آن اینگونه است که باید با توجه به نیروهای داخلی شعار "ما میتوانیم" را محقق کنیم. برخی از دستگاههای دولتی اعتبار دریافت میکنند اما بعد از پایان سال فقط اعداد و ارقامی را گزارش میدهد که معلوم نیست تحقق پیدا کرده باشد.
وزیر اسبق جهاد کشاورزی با طرح این مساله که در تولید گندم خودکفا شده بودیم و حتی به صادرات هم رسیدیم مدعی است که تولید کاهش یافته و امسال بناست ۵ میلیون تن گندم وارد کنیم و این در حالی است که تولید گندم را میتوانیم انجام دهیم و باید صادرکننده گندم باشیم و اینکه میگوییم میتوانیم حرف امام خمینی و صحبت ۳۰ سال مقام معظم رهبری است. به باور اسکندری با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری گفت: باید به اقتصاد کشور قوی باشیم و وابستگی به نفت تمام شود و کشور را به قدری قدرتمند کنیم که دشمنان حتی جرات تهدید نداشته باشند. براساس آنچه مطرح شد حال سوال اساسی این است که چطور به مرز خودکفایی رسیدیم و چرا نتوانستیم این عرصه و جایگاه را حفظ کنیم.
آیا سیاست های غلطی را در پیش گرفته بویدم و یا ایانکه سیاست ها درست را غلط اجرا کردیم . دست آخر هم این شک و شبهه پدیدمیآید که اصلا به خودکفایی نرسیده بودیم و تنها درگیر بازی آمار و ارقام بوده ایم.
همچنان خودکفاییم
شاید بخشی از این سوالات را بتوان در صحبتهای حسین مدرس خیابانی، قائم مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت جستجو کرد که می گوید: « شک نکنید که خودکفایی ما در تولید گندم جهت تامین مصرف جاری کشور به قوت خود باقی است و اتفاقی در این خصوص نیفتاده است.»
وی براینباور است که «به خاطر شرایط خاص کشور و قرار گرفتن در شرایط جنگ اقتصادی لازم است ذخایر استراتژیک داشته باشیم و بنابراین به منظور تامین ذخایر استراتژیک کشور اقدام به واردات گندم خواهیم کرد.»
مدرس خیابانی با بیان اینکه در شرایط جنگ اقتصادی باید آذوقه و کالای اساسی ذخیره کرد، می گوید: «موجودی کالاهای اساسی در جنگ اقتصادی به مثابه موجودی مهمات و تسلیحات در جنگ نظامی است، به همین خاطر حتما باید در شرایط جنگ اقتصادی از ذخایر مطمئن کالاهای اساسی برخوردار باشیم.» این موضوع که نمی توان پاسخ تمام ابهامات را در سخنان مدرس خیابانی یافت شاید گفته هایی باشد که حجتی وزیر سابق جهاد کشاورزی در محافل مختلف ازجمله اتاق بازارگانی درمورد آن اظهار نظر کرده است. ۳۰ مهر ماه سالجاری بود که حجتی وز در پاسخ به سوالات هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران در خصوص موضوع واردات گندم به کشور و گلایه یکی از اعضای اتاق بازرگانی نسبت به عدم اطلاعرسانی شفاف نسبت به این موضوع گفت:«متاسفانه ما علیرغم آنکه در سال جاری تولید گندممان افزایش داشت به دلایلی نتوانستیم گندم را حتی به میزان سال قبلتر که با خشکسالی هم مواجه بودیم خریداری کنیم. وزیر سابق جهادکشاورزی با تاکید براین جمله که «من نمیخواهم این موضوع را خیلی باز کنم » به تشریح برخی دلایل در این زمینه پرداخت و گفت: « یکی از دلایل اصلی آن، این بود که کشاورزان در برخی استانها، گندمهای تولیدیشان را به ما نفروختند و حتی میزان خرید ما به اندازه کشت آبی آنها هم نبود که این موضوع در استانهای غربی و شمالغربی بیش از سایر استانها بود.» آنچه حجتی نسبت به ابراز آن اقدام نکردبی شک همان جعبه سیاه واردات گندم است که اگر بازگشایی شود قطع به یقین می تواند پاسخ بسیاری از سوالات را هویدا کند. وارد نکنید در شرایطی که اخبار ضد ونقیضی درخصوص دلایل این اتفاق مطرح می شود و در برخی مواردکشاورزان و عدم تمایل آنها به فروش گندم مدنظر قرار می گیرد ؛ اوایل دی ماه سالجاری ؛گندمکاران در نامه ای به رئیس جمهور خواسته خود را دریک جمله عنوان کرده و نوستند:« گندم وارد نکنید؛ تامین کسری با ما»
براساس آنچه در مفاد نامه یاد شده آمده بود و به گفته رئیس بنیاد ملی گندمکاران ضمن انتقاد از تصمیم دولت برای واردات گندم به کشور عنوان شده بود که :« در سالجاری حدود ۱۳.۵ میلیون تن گندم در کشور تولید شده که از این میزان ٧.٨ میلیون تن تحویل دولت شده است. به این ترتیب که مقداری از گندم نیز توسط بخش خصوصی خریداری شده و بخشی نیز صرف خودمصرفی کشاورزان شده است و با این احتساب حدود ۳ میلیون تن گندم از چرخه خرید تضمینی خارج شده و در انبارهای کشاورزان قراردارد.»
عطاالله هاشمی در آن زمان اعلام کرد که « حدود ١٠ الی ١۵ روز قبل ما نامهای به رئیس جمهور نوشتیم اما هنوز پاسخی به این نامه و درخواست دریافت نکردهایم.»
واردات بدون اما و اگر
در حال حاضر قریب به یک ماه از نامه ارسالی می گذرداماهنوز خبری مبنی براینکه دولت از تصمیم خود بازگشته و یا نه همچنان بنا را بر واردات گذاشته به گوش نرسیده است. آنچه از شواهد امر بر می آید دولت بنا اصلی کار خود را بر واردات قرار داده و اینکه هنوز پاسخی دراین زمینه وجود ندارد خود مهر تاییدی بر این مساله است اما پاسخ به این سوال که چرا و چطور یک شبه از اوج خودکفایی دست به دامن واردات شدیم نکته ای است که متولیان باید نسبتبه شفاف سازی درخصوص آن اقدام کنند ،مگر آنکه متولیان جدید نیز نخواهندکمانند کمتولیان قبلی موضوع را باز کرده و در تلاش باشند تا همچنان بسته بماند و منافع ملی را فدای نفع عده ای وارد کننده شود.
نویسنده: سارا علیاری