اصلاح طلب و اصولگرا ندارد ، با گذشت نیمی از سال ۹۹ حالا همه احزاب سیاسی می روند تا برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آماده شوند. اما در این میان وضعیت اصلاح طلبان چندان مطلوب نیست. اصلاح طلبان با چندین مشکل روبرو هستند. از یک سو عملکرد ۲ دوره دولت روحانی و حمایت اصلاح طلبان از این دولت موجب شده است سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان از دست رفته و طرفداران گذشته چندان تمایلی به حمایت از آنها در این دوره از انتخابات نداشته باشند و از سوی دیگر مثل همه انتخاباتهای گذشته با چالش تایید صلاحیت و عبور از فیلتر دستگاه نظارتی مواجه هستند. چرا که اقداماا آنها در چند سال گذشته به ویژه اتز فتنه ۸۸ به بعد براندازانه بوده است. بزرگان این جریان نیز جایگاه گذشته خود را در میان مردم ندارند و اصولاً تاکنون هم ابراز تمایلی برای دخالت مستقیم در انتخابات از خود نشان ندادهاند . دیگر شعار " تکرار می کنم " در میان مردم جایی ندارد و مردم در انتخابات مجلس یازدهم نشان دادند که دیگر به این گونه شعارها توجهی ندارند. اما از این مشکلات گذشته ، بررسی عملکرد آنها نشان می دهد که اصلاح طلبان دچار اختلاف در درون خود نیز هستند و صدای واحدی از اردوگاه آنها به گوش نمی رسد.
اختلاف برای مشارکت یا عدم مشارکت
در این میان با وجود شرایطی که در بالا گفته شد یکی از مهمترین اختلافات اصلاحطلبان درباره مشارکت یاعدم مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ است.
نشانههای این اختلاف به دنبال نامه اخیر موسوی خوئینی ها بیش از گذشته آشکار شد. موسوی خوئینیها در نامه اخیر خود اصلاحطلبان را به مشارکت در انتخابات دعوت کرده است که این امر از نگاه برخی تحلیلگران و سیاسیون یک فرمان انتخاباتی تلقی می شود، اما این طور که معلوم است، فعالان سیاسی و احزاب اصلاحطلب چندان هم گوش به فرمان نبوده و از رویکرد وی در آن نامه استقبال نمیکنند.
ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگویی با «نامه نیوز» در این باره گفت: «مشارکت در انتخابات به نظر من اشتباه برای اصلاح طلبان است. فرقی هم ندارد که این پیشنهاد را آقای موسویخوئینیها بدهد یا فرد دیگری.» وی افزود: «نمیدانم آقای موسوی خوئینیها چقدر با مردم ارتباط دارد، اما من میبینیم که مردم نسبت به اصلاح طلبان بدبین هستند و همه مشکلات دولت به حساب اصلاح طلبان ریخته شده است. به هر کوی و برزن یا مغازه که میرویم مردم میگویند شما اصلاح طلبان چه کار کردید؟ و روحانی پدر مردم را درآورد».
علیمحمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز در گفتوگویی با سایت آزادی، تاکید کرد: «من از آقای موسویخوئینیها و دیگرانی که مثل ایشان بدون توجه به ابعاد کاری که باید انجام شود و ابزار متناسب با کار و برنامه که نیاز است، توصیه میکنند، تعجب میکنم.»
تحریم انتخابات
یکی از رویکردهایی که در سخنان برخی از اصلاح طلبان شنیده می شود و مورد توافق همه قرار ندارد تحریم انتخابات است. حمید رضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگو با روزنامه سیاست روز در این باره گفت: به نظر میرسد اصلاح طلبان با علم به اینکه در انتخابات آتی امیدی به موفقیت و پیروزی ندارند ، دچار چند صدایی از دورن شدهاند.
وی با اشاره به اینکه برخی از اصلاح طلبان به دنبال تحریم انتخابات هستند، افزود: به نظر میرسد عدهای از آنها حتی به دنبال به هم زدن فضای انتخابات و شورش های خیابانی در فضای مردمی هستند. آنها می خواهند با این اهداف نشان دهند که مشارکت مردم در انتخابات کاهش یافت و مشروعیت و مقبولیت انتخابات را زیر سوال ببرند تا اینکه از این مسیر به اهداف خود دست یابند.
ترقی با اشاره به اینکه در مقابل گروهی از اصلاح طلبان بر مشارکت در این رقابت های قانونی ولو به شرط موفق نشدن تاکید دارند ، اظهار داشت: نامه موسوی خوئینیها در این باره نشان داد که وی به جای بدهکار خود را طلبکار جلوه داده و علیرغم مشکلات کشور که همگی به سیاستها، برنامهها و عملکرد وابستگان فکری اصلاح طلبان بر می گردد، وی همچنان تاکید بر حقانیت اصلاحبان و جایگاه آنان در میان مردم دارد.
وی با اشاره به اینکه عدهای از اصلاح طلبان تلاش میکنند تا برای حضور در قدرت رنگ عوض کرده و به گونهای نظرات را به خود جلب نمایند، افزود: عدهای هستند که تلاش می کنند به هر شکل ممکن در قدرت باقی بمانند، اما بدنه اصلاحات نگران از آن است که اگر آنها در این چارچوب باقی بمانند دیگر برای پرسشهای اپوزیسیون و حامیان خارجی خود پاسخی ندارد .
مظلوم نمایی به طرق مختلف
در عین حال اصلاح طلبان همچنان تلاش دارند که نداشتن مقبولیت خود در انتخابات را به گردن شورای نگهبان نیز بیندازند.
سید مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته؛ پیام ما به مسئولان ذیربط این است که اگر با روشهایی در صدد حذف اصلاحطلبان هستید، دستکم خودتان اصلاحات لازم را انجام دهید. یعنی حساب اصلاحات را از اصلاحطلبان جدا کنید، چون اگر اصلاحات فوری و ساختاری انجام ندهید، کشور به سمت هرج و مرج و یا خدای نکرده به طرف جنگ کشیده میشود. از سوی دیگر آنها که این روزها به دنبال روزنهای برای بازگشت به قدرت هستند و امیدی به تحقق این مهم ندارند، دست به مظلوم نمایی زدهاند، گام نخست آنان تاکید بر ضرورت اصلاح وضع موجود است و گام بعدی آنان عقب نشینی از جایگاه مصلح و تعارف این کرسی به جریان رقیب است.
هدف از این کار، فرار رو به جلو است. جریانی که میداند نه نیروی دارای صلاحیت و توانمندی برایش مانده و نه سرمایه اجتماعی که به خاطر آن پای صندوق رأی آید در واقع به این شکل میخواهد ضعفهای خود را لاپوشانی کند. تاج زاده در ادامه در این باره گفته؛ اگر مردم افسار را به تندروها بدهند، در آن صورت باید به خدا پناه برد. ممکن است جامعه بهخاطر تنگناهای اقتصادی به مرحله انفجار برسد. ولی اگر مردم احساس کنند چشمانداز امیدبخشی وجود دارد، اعتراض رادیکال نخواهند کرد.
این سخنان و مواضع در حالی مطرح میشودذ که تاجزاده به نقش حریان فکری خود در به وجود آمدن شرایط کنونی اشارهای نمیکند. وی تصریح کرد : یکی از مهمترین راههای جلب اعتماد و رضایت و مشارکت مردم برپایی انتخابات رقابتی و آزاد است.
براین اساس باید هرچه سریعتر اعلام شود هر شخص واجد شرایطی میتواند کاندیدای ریاستجمهوری شود تا مردم به هر نامزدی که دوست دارند رأی دهند و وی با دست باز به وضع اقتصادی کشور سر و سامان دهد. اگر انتخابات ۱۴۰۰ مانند مجلس یازدهم برگزار شود و تنها اصولگرایان کاندیدا شوند، جامعه به بنبست میرسد، چراکه مردم احساس میکنند حرف آنها شنیده نمیشود و به احتمال زیاد با صندوق رأی قهر میکنند و ممکن است درصدد برآیند با یک روش دیگر صدای خود را به گوش مسئولان برسانند.»
تغییر شعار
زمانی که مرد خاکستری این جریان زبان مصلحت اندیشی به کار گرفته و اصلاح طلبان را علیرغم همه مسائل موجود به مشارکت فرا خواند، نیاز به تغییر شعار و حتی کاندیداهای موجود نیز احساس میشود.
علی صوفی وزیر کار دولت اصلاحات در این باره بدون آن که به نقش مؤثر خاتمی و موسوی خوئینیها و اصلاحطلبان در فضای «نئولیبرالیستی افراطی موجود» در دولت اشاره کند، گفته؛ اصلاحطلبان در بین خود افرادی را دارند که هر کدام در اندیشه خود دارای استقلال عقیده هستند، اما دغدغه اصلی آنها رفع مشکلات مردم جامعه است.
وزیر کار خاتمی در دولت اصلاحات گفت: بنده معتقدم در سال ۱۴۰۰ باید تنها به موضوعات معیشتی پرداخت و دیگر نباید سراغ شعارهای توسعهای رفت، زیرا مردم امروز در تنگنای معیشتی قرار گرفتهاند و فردی را میخواهند که ایشان را از وضعیت موجود نجات دهد.
از سوی دیگر حمید رضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگو با سیاست روز اظهار داشت : دولت اصلاحات نشان داد حتی یک ریال مستمری در بودجه خود برای قشر کم توان کشور ندارد و هیچ یک از بودجهها و لوایح دولت نشانی از توجه به این قشر دیده نمیشود، بنابراین استفاده از چنین شعاری حتی می تواند عملکرد معکوس هم داشته باشد .
وی با بیان اینکه اصلاح طلبان می خواهند از اقشار کم درآمد جامعه به عنوان اهرم فشار استفاده کنند، گفت: شعارهای اصلاح طلبان تنها ساده و فریبنده است. آنها می خواهند از این شعارها برای تخریب جامعه استفاده کنند. خواستگاه اصلاح طلبان متمولین و قشر مرفه جامعه است و تنها از این شعارها برای فریب جامعه استفاده می کنند تا بار دیگر جامعه پذیرای آنها شود .
ترقی با اشاره این که نتیجه این رویکرد فسادها ، اختلاس ها و رشوه هایی است که در دولت دیده میشود، افزود: اصلاح طلبان نمی توانند مشکلات و عوارضی که در دوره آنها به وجود آمد فراموش کنند. آنها باید به مسئولیت خود پاسخگو باشند.
در نهایت
ترقی معتقد است، احتمال اینکه اصلاح طلبان به توافق جدی نیز برسند وجود دارد چرا که آنها علیرغم اختلافات و جریانهای متعدد، به دنبال ماندن در قدرت هستند. وی در این باره افزود: حتی اگر این ماندن در قدرت منحصر و محدود به احزابی چون کارگزاران باشد.
به نظر می رسد این احتمال وجود داشته باشد که در صورت فعالیت دوباره شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، شخص آقای موسوی خوئینیها در رأس این نهاد سیاسی قرار گیرد. به گفته اصلاح طلبان وی با مواضعی که در ماههای اخیر اتخاذ کرده است، این قابلیت را دارد که اصلاح طلبان را در آستانه انتخابات سال ۱۴۰۰ هدایت کند. «داریوش قنبری» فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب مردم سالاری در گفتگو با تابناک در این باره گفته؛ بنده بر این باورم که قطعا تشکیلات جدیدتری از سوی اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ ایجاد خواهد شد.
اما با وجود سابقه تیره اصلاح طلبان میتوان امیدی به این جریان سیاسی داشت؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر یکی از نامزدها اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پیروز شود، شرایط اقتصادی و سیاسی کشور بهبود خواهد یافت؟
اصلاج طلبان آزمون خود را پس دادهاند و آزموده را آزمودن خطا است. قدرت طلبی آنها خطرناک است،اصلاح طلبان قدرت را برای منویات سیاسی خود میخواهند نه نوکری مردم و انقلاب.