مرکز آوارگان در سازمان ملل با هشدار درباره قحطي سوريه گزارش داده است که هماکنون ۵۲ ميليون نفر آواره جنگي در جهان وجود دارند که بيش از ۶ ميليون نفر آنان را شهروندان سوريه تشکيل ميدهند.
در اين آمار تعداد پناهندگان سوري به کشورهاي همسايه، در لبنان بيش از ۸۰۰ هزار نفر، در اردن ۶۰۰ هزار نفر و در ترکيه بيش از ۵/۲ ميليون نفرگزارش شده است. درخواست سازمان ملل جمعآوري ۵ ر ۶ ميليارد دلار براي کمک به آوارگان سوريه است که به آن نياز فوري دارد.
سازمان جهاني غذا نسبت به خطر قحطي در سوريه هشدارداد و اعلام کرد اگر بحران جنگ در اين کشورادامه يابد، تا يک سال ديگر ۷۵ درصد سوريها به کمک خارجي وابسته خواهند بود. اين سازمان اوضاع سوريه را وخيمترين بحران انساني دهههاي اخير توصيف و اعلام کرد که حدود نيمي از جمعيت سوريه در مرز گرسنگي قرار دارند و حدود يک سوم مردم به صورت مبرم و فوري به کمک غذايي نيازمند هستند. هماکنون سازمانهاي امدادرسان بايد حدود هفت ميليون سوري را زير پوشش بگيرند و بخصوص به وضعيت بحرانزده کودکان و دانشآموزان رسيدگي کنند.
کارشناسان معتقدند؛ سقف ادامه جنگ در سوريه به انتها رسيده است. اگر چه هنوز چند کشور عربي با دلارهاي نفتي شبکههاي تروريستي را در داخل سوريه، لبنان و عراق هدايت ميکنند و هر روز امواج ترور، کشتار و انفجار در اين کشورها خبرساز است. واقعيت اين است که بعد از سه سال، غربيها (آمريکا و اروپا) دريافتهاند که بحران سوريه راه حل نظامي ندارد. قرار است کنفرانس ژنو ۲ براي مذاکره درباره يافتن راهحل سياسي بحران سوريه، پس از تعطيلات ژانويه در ۲۲ همين ماه تشکيل گردد. تلاشها تاکنون به دليل تأخيرهايي که بالاخص از ناتواني آمريکا در ترغيب رهبران اپوزيسيون سوريه براي شرکت در مذاکرات، ناشي ميشدند، خدشهدار شدهاند.
هنوز مشخص نيست چه گروهي اپوزيسيون را نمايندگي کرده و چه گروهي نيز نمايندگي دولت را عهده خواهند داشت. اما آنچه در اين خصوص مهم است؛ حضور و شرکت بازيگران کليدي ذينفع در مناقشه سوريه در گفتوگوهاي صلح ژنو ۲ حياتي است. تنها کنفرانسي که شامل تمام طرفهاي عمده در سوريه، منطقه و جهان است ميتواند راه را براي نيل به صلح هموار سازد. همکاري اخير بين روسيه، آمريکا و ايران براي ترغيب دولت سوريه به نابود کردن تسليحات شيميايياش، مايه دلگرمي است.
صاحبنظران به اين نكته كليدي اذعان دارند كه؛ گفتوگوهاي ژنو ۲ اگرتمام طرفهاي ذينفع مربوطه به مانند ايران، اسد و رهبران اپوزيسيون در آن شرکت جويند ميتواند ثمربخش باشد. اين گروه بايد دعوت به يک آتشبس واقعي نمايد که از پشتيباني قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي برخوردار است. آنچه در اين كنفرانس بايد مدنظر باشد و شركتكنندگان بر آن پاي فشارند تا زمينههاي تحقق يك وفاق به وقوع پيوندد عبارتست از:
۱- از تجزيه سوريه جلوگيري به عمل آيد؛ ۲- توسط تمهيداتي کينهتوزيهاي فرقهاي کاهش يابد؛ ۳- ساختارهاي کليدي دولتي، نظامي و امنيتي بايد حفظ شوند؛ ۴- عناصر تروريست و افراطي به حاشيه رانده شوند؛ ۵- بايد از کمکهاي بشردوستانه براي کاهش رنجهاي مردم غيرنظامي حمايت کنند؛ ۶- براي پرداختن به چالشهاي امنيتي کنوني و آتي در منطقه، يک مکانيزم همکاري منطقهاي ايجاد و آن را مورد بررسي قرار دهند. در تحليل ديگر برخي ديگر از تحليلگران بر اين باورند كه؛ در آستانه برگزاري کنفرانس ژنو ۲ شرايط کنوني نسبت به گذشته تا حدود زيادي تغييرکرده است از جمله اينکه، متحد سوريه به ويژه ايران و روسيه در حوزه ديپلماتيک به پيروزي رسيدهاند و مانع بروز يک جنگ عليه سوريه از سوي آمريکا و متحدان غربياش شدهاند. به عبارت ديگر، آمريکاييها در پرونده سوريه از گزينه نظامي فاصله گرفتهاند و راهحل سياسي را به گزينه نظامي ترجيح ميدهند که اين مسئله براي واشنگتن نوعي شکست سياسي- نظامي محسوب ميشود.
به همين دليل مقامات کاخسفيد ميکوشند با در دست گرفتن نبض کنفرانس منافع خود را تأمين کنند تا بازنده از ميدان خارج نشوند و شکست سياسي خود را به نوعي جبران کنند.
نكته آخر: ممانعت آمريكا از حضور ايران در ژنو ۲ حاكي از رويكرد نه چندان واقعگرايانه ايالات متحده در امور ديپلماتيك است و به نظر ميآيد تصميم اين قدرت بيانگر نوعي بيمنطقي در معادلات سياسي است. آمريكا بايد در نظر داشته باشد كه جمهوري اسلامي ايران كشوري قدرتمند در منطقه بوده كه تصميمات و حضور آن در امور مرتبط با منطقه تأثيرگذار است و ميتواند بر روند هر مذاكرهاي تاثيرات جدي داشته باشد. حضور ايران در مذاكرات مربوط به عراق و افغانستان نشان ميدهد كه هيچكدام از دول منطقه نميتوانند نقش مهم ايران در خاورميانه و همسايگانش را ناديده بگيرند. چه بسا ناديده گرفتن اين كشور در مسير هر مذاكرهاي دولتهاي درگير را به بنبست خواهد كشاند. جان كلام اين كه؛ عدم حضورايران در ژنو ۲ بيشك اين مذاكرات را بينتيجه خواهد ساخت. زيرا جمهوري اسلامي كشوري است كه در خاورميانه حضور جدي داشته و بيتوجهي به اين قدرت و عدم حضور آن در هر معادله سياسي، ساير دولتها را با سردرگمي روبهرو خواهد ساخت.