نتايج انتخابات پارلماني انگليس در حالي اعلام گرديد که از فرداي آن روز ديويد کامرون که نخستوزيرياش براي ۵ سال تمديد گرديد، اصل برگزاري همهپرسي جدايي از اتحاديه اروپا را بر زبان جاري ساخت. مواضع کامرون نشان ميدهد که وي تلاش دارد تا چنان وانمود سازد که خروج از اتحاديه اروپا اصل اول و اساسي انگليس ميباشد و در سال آينده همهپرسي آن را برگزار خواهد کرد. ادعاي کامرون آن است که سياستهايي اقتصادي اتحاديه اروپا به خواست انگليس نميباشد و در عين حال لندن پذيراي سياستهاي مهاجرتي اتحاديه اروپا که اين کشور را ملزوم به پذيرش پناهجويان و رسيدگي به وضعيت اسفناک آنان در خاک انگليس مينمايد، نخواهد بود.
سياستمداران انگليسي چنان وانمود ميسازند که خروج اين کشور لطمهاي بزرگ براي اتحاديه است و براي عدم تحقق چنين امري اروپا بايد امتيازات بسياري براي انگليس قائل گردد. حال اين سوال مطرح است که آيا اين ادعاي انگليس با واقعيت انطباق دارد و يا بيشتر يک ژست سياسي است و در عمل اروپا چندان نيازي به انگليس ندارد؟ هر چند که خروج انگليس از اتحاديه اروپايي ميتواند زمينهساز خروج ساير کشورها گردد اما اين امر صرفا مربوط به انگليس ميباشد و خروج هر کدام از اعضاء از اتحاديه اين نتيجه را به همراه خواهد داشت.
در همين حال بررسي کارنامه انگليس نشان ميدهد که لندن براي اروپا جز هزينه دستاورد ديگري نداشته چنانكه در تصويب بودجه و سياستهاي کلان اتحاديه اروپا جز اختلاف و شکاف ميان اعضاء کارکرد ديگري صورت نداده است.
گزارشها نشان ميدهد طرحهاي اقتصادي انگليس و کارشکني آن در روند تصويب بودجه اقتصادي و اجرايي اتحاديه و عدم مسئوليتپذيري انگليس، اروپا را با چالشهاي بسياري مواجه ساخته است. نکته بسيار مهم هزينههاي خارجي انگليس براي اروپا است.
به عنوان مثال در قالب مسئله پناهجويان و آوارهها، و يا در باب وضعيت زندانيان و حتي بيخانمانها، انگليس کارنامهاي سياه در نهادهاي حقوق بشري دارد که خدشهدار شدن چهره اروپا را نزد جهانيان رقم زده است.
سياستهاي انگليس در همراهي با آمريکا و به راه انداختن جنگهاي متعددي همچون ليبي، عراق و افغانستان و سوريه و حتي حمايتهاي آن از گروههاي تروريستي هزينههاي مالي، انساني و امنيتي بسياري را به اروپا تحميل کرده است.
بر اين اساس ميتوان گفت که هزينههاي خروج انگليس از اتحاديه اروپا براي اين اتحاديه بسيار کمتر از هزينههاي حضور آن ميباشد هر چند که لندن با هوچيگري رسانهاي سعي دارد تا اين حقيقت را پنهان و خود را وزنهاي مهم براي حفظ اتحاديه اروپا عنوان نمايد. به عبارتي اروپاييها انگليس را براي مقابله با توطئههاي تفرقهافکنانهاش تحمل ميکنند والا خروج آن از اتحاديه اروپا دستاوردهاي بسياري براي اروپاي واحد به همراه خواهد داشت.