«جناح فرهنگی مومن» این واژه را (احتمالا) اول بار رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان بیان داشتند. کلید واژهاي زیبا که ميتوان درخصوص هریک از کلماتش، به تفسیر، نوشت و بررسی کرد.
اما اگر قرار بر ایجاز و خلاصهگویی باشد، جناح را ميتوان به معنای بال پرواز گرفت. نکتهاي که چندین سال قبل رهبر انقلاب در نماز جمعه تهران به آن اشاره داشتند. فرهنگ را هم ميتوان چنین معنا کرد «فرهنگ ستون فقرات حيات يک ملت و هويت يک ملت است. فرهنگ مايهي اصلي هويت ملتهاست» این عبارت را هم بیش از یک دهه پیش رهبر انقلاب بیان داشته بودند. برای واژه مومن هم ميتوان تعاریف گوناگونی را ارائه داد. اما مهمترین آن ایمان و اعتقاد به قدرت الهی و پایمردی در صراط حقیقت است.
نیمه اسفند سال ۹۲ رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری، یکی از مسائل مهم کشور را مسئله فرهنگ دانستند. «اساس این ایستادگی، این حرکت و در نهایت انشاءالله پیروزی، بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی است و تقویت جناح فرهنگی مؤمن» مقام معظم رهبری پیروزی نهایی را در گرو حفظ فرهنگ دانستند، اما واژه مهم تر«تقویت» جناح فرهنگی مومن است. تقویت، یعنی آنچه نیاز است را داریم، اما باید به آن کمک و انرژی برسانیم. پس جناح فرهنگی مومن مقولهاي نیست که نیاز به تولید و ساخت داشته باشد. قرار نیست چرخ را از نو بسازیم. بلکه آنچه برایمان مهم است و اساس ایستادگی و باعث و بانی پیروزی خواهد شد، کمک به تقویت جناح فرهنگی مومن است. این را ميتوان از جمله بعدی رهبری در آن دیدار به راحتی دریافت. «تقویت این نهالهایی که روییده است در عرصهی فرهنگ؛ بحمدالله جوانهای مؤمنِ خوبی داریم در عرصهی فرهنگ و هنر؛ فعالیت کردند، کار کردند» باز هم تاکید بر تقویت است. گویی نهال هایی در دامنه این انقلاب روییده اند و تا اینجای کار در مقابل سختیها و توفانهاي حوادث دوام آوردهاند، اما برای رشد و بالندگی بیشتر نیاز به تقویت و مددرسانی دارند.
اتفاقی که متاسفانه در فضای فرهنگی و هنری کشور نه تنها رخ نمی دهد، بلکه در اغلب موارد دقیقا بر خلاف جهت آن عمل ميشود. یعنی عدهاي با فیگورهای روشنفکری سعی در تضعیف این جریان مومن انقلابی دارند و برخی مدیران نه چندان هوشیار هم دانسته و ندانسته با تصمیمات و مواضع خود در جهت خشک کردن این نهال گام برمی دارند.
به دسته اول نمی توان خردهاي گرفت. آنها سالهاست با تفکرات شبه غربی خود زندگی کردهاند و حالا آنقدر تنومند شدهاند كه چشم ديدن نسل جوان انقلابي را ندارند. اما كسي كه بر صندليهاي مديريت فرهنگي اين كشور تكيه ميزند، حسابش از دسته اول جداست. او «مسئول» است و بايد مورد سوال قرار بگيرد كه براي «تقويت» اين جناح چه كرده است؟
رهبر انقلاب در همان ديدار اهميت موضوع فرهنگ را اينگونه تبيين ميكنند: « ما حتماً در مسئلهی فرهنگ[باید توجه کنیم]، دولت محترم هم باید توجه کند، دیگران هم توجه کنند. بنده هم در این نگرانی با شما سهیم هستم و امیدوارم که مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه ميكنند. با مسائل فرهنگی شوخی نمیشود کرد، بیملاحظگی نمیشود کرد؛ اگر چنانچه یک رخنهی فرهنگی بهوجود آمد، مثل رخنههای اقتصادی نیست که بشود [آن را] جمع کرد، پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانهی نقدی داد؛ اینجوری نیست، به این آسانی دیگر قابل ترمیم نخواهد بود، مشکلات زیادی دارد. و واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابیاند که روز خطر سینه سپر ميكنند، هشت سال جنگ تحمیلی میروند توی میدان؛ اینها هستند. افرادی که نسبت به این جوانها با چشم بدبینی نگاه ميكنند یا مردم را بدبین ميكنند، خدمت نميكنند به کشور؛ به استقلال کشور، به پیشرفت کشور، به انقلاب اسلامی خدمت نميكنند. این جوانها را باید حفظ کرد، باید از اینها قدردانی کرد، امروز هم بحمدالله کم نیستند و زیادند. [نباید] با عناوین گوناگونی بخواهیم این جوانهای مؤمن را طَرد کنیم و منزوی کنیم؛ که البته منزوی هم نمیشوند؛ آن جوانهای مؤمنِ پرانگیزه، با این حرفها منزوی نمیشوند اینها؛ لکن خب، ما باید قدر اینها را بدانیم.»
رهبر انقلاب با اين بيانات هم چهره اين جوانان را به خوبي ترسيم ميكنند و هم به مسئولان يادآوري ميكنند كه مراقب رفتار خود در برخورد و مواجهه با اين جناح فرهنگي باشند.
اما اخيرا ايشان در ديدار خانواده شهداي هفتم تير، باز هم اين واژه را به كار گرفتند و اينبار وظيفهاي سنگين را بر دوش «جناح فرهنگي مومن» نهادند.
كاري كه طي همه اين سالها يا انجام نشد، يا كم انجام شد و يا اصلا به درستي صورت نگرفت. كاري كه متاسفانه حلقه مفقوده جريان فرهنگي ما به شمار ميرود و آنقدر جو ضدفرهنگي در فرهنگ ما غالب شده كه اين افراد عليرغم فراواني به چشم نميآيند.
متاسفانه جو فرهنگي غالب در كشور، تبديل به ضدفرهنگ شده است. افرادي كه قرار بوده است به عنوان چراغ راه عمل كنند و يك گام از مردم جلوتر باشند، در برخي مواقع از مردم عقب هم ماندهاند.
از ابتداي پيروزي انقلاب، تاريخ اين ملت حوادث بزرگي را در خود ثبت كرده است. از همان روزهاي اول انقلاب گرفته تا دفاعمقدس، پيشرفتهاي علمي ملت، ضربههاي دشمن، پرتگاههايي كه پشت سر گذاشته ايم و... همه و همه هركدام ظرفيت پرداختهاي مختلف و متفاوت را داشتهاند. اما در حوزه فرهنگ و هنر سهم اندكي براي آنان در نظر گرفته شده است.
اما آنقدري كه براي كوچكترين معضلات اجتماعي فيلم ساخته شده است، آنقدر كه در خصوص طبيعت و توريسم و اماكن ديدني ايران تصوير ضبط شده و آنقدر كه به عشق جشنوارههاي خارجي، اثري خلق شده، براي حوادث و اتفاقات مهم تاريخ انقلاب اسلامي كاري نكردهايم.
آنهايي كه كار كردن در اين زمينه را «سفارشي» تلقي ميكنند و با چنين برچسبي ميخواهند ساحت هنر خود را حفظ كرده و دامن كارنامه خود را پاك نگهدارند، آيا تاكنون به اين فكر كردهاند كه خارجيها براي چه برايشان كف ميزنند؟
آنها كه به اشتباه ميپندارند، جشنوارههاي خارجي به اثر هنريشان! جايزه ميدهد، سخت در اشتباهند. هرچند كه احتمالا خودشان هم به اين اشتباه بزرگ پي بردهاند.
همين اتفاقات سبب ميشود كه رهبر انقلاب اسلامي در ديدار خانواده شهدا، علاج جبران كمكاري در زمينه معرفي انقلاب و شهدا را اينچنين معرفي ميكنند: «به نظر میرسد که این کار را هم بایستی سپرد به جناح فرهنگیِ مؤمنِ انقلابیِ مردمیِ خودجوش؛ این جوانهایی که میبینید در اطراف کشور بهطور خودجوش کارهایی انجام میدهند - کارهای فرهنگی انجام میدهند، کارهای هنری انجام میدهند، حقایقی را احیاء ميكنند، استعدادهایی را بُروز میدهند، از استعدادهای بالفعلی استفاده ميكنند - این کار را هم آنها باید بکنند. با زبان هنر، با زبان تصویر، با استفادهی از ابزارهای جدید باید بتوانند این حادثه را، این شخصیّتها را معرّفی کنند.»
موضوع «جناح فرهنگي مومن» عنواني نيست كه بتوان به راحتي از كنار آن گذشت. به همين دليل طي روزهاي آينده به صورت گستردهتر به اين موضوع خواهيم پرداخت و عملكرد جناح فرهنگیِ مؤمنِ انقلابی به طور ويژهتر مورد بررسي قرار ميدهيم. انشاءالله.