کارشناسان حوزه ديپلماسي معتقدند با توجه به نگاه متفاوت ايران و آمريکا در مسائل منطقه و بحران کنوني حاکم بر آن، گفتوگوي ما با واشنگتن براي حل اين بحران منوط و مشروط به صداقت طرف مقابل است که منافع ملي جمهوري اسلامي ايران را نيز به خطر نيندازد.
چندين سال است که منطقه به جولانگاه آمريکاييها تبديل شده است و هر روز آتش فتنهانگيزي در اين كشورهاي اسلامي شعلهورتر ميشود.
افغانستان، پاکستان، عراق، سوريه، يمن و بحرين به کانون فتنهانگيزي و مداخله آمريکا و متحدانش با هدف چپاول و دستدرازي به اين کشورها تبديل شده است و هر روز شاهد کشته شدن مردم مظلومي هستيم كه تنها بخاطر زيادهخواهي و زورگويي اين استعمارگران خونشان ريخته ميشود.
شعلهور شدن جنگ در چند سال گذشته در کشورهاي خاورميانه از سوي آمريکا، ابتدا با قرباني شدن افغانستان و عراق به بهانه مبارزه با تروريسم آغاز و به مرور زمان اين کشورها به مرکز تروريسمپروري تبديل شده که ظهور پديدههاي نوظهوري همچون داعش همه نشات گرفته از زيادهخواهيها و تعيين تکليفهاي گستاخانه اين كشور براي کشورهاي منطقه است و برخي کشورها همچون سعوديها کورکورانه با سياستهاي غلط آمريکايي همراه شدهاند که نمونه بارز آن را در تجاوز آشکار آنان به يمن شاهد هستيم.
با توجه به موقعيت ژئوپلتيکي و استراتژيك خاورميانه، آمريکاييها به عنوان يک قدرت استعمارگر هميشه به دنبال تحميل منافع خود براين کشورها بودهاند، تا از اين طريق بتوانند بر مقدرات ملتها حاکم شوند و به اهداف شوم خود در منطقه که همان چپاول در عرصه اقتصادي و سياسي است دست يابند.
در چند روز گذشته پس از جمعبندي مذاکرات هستهاي برخي زمزمهها براي باز شدن باب گفتوگوي ايران و آمريکا در موضوعاتي غير از مسئله هستهاي به ويژه همراهي اين دو کشور براي حل بحران کنوني منطقه از سوي برخي محافل سياسي و رسانهاي شنيده شد.
تحليلگران سياسي معتقدند با توجه به اينکه حضور آمريکا در کشورهاي منطقه به بهانه حل بحران که خود مسبب اصلي اين بحران بودند و کماکان از تروريستها حمايت ميکنند با نگاه جمهوري اسلامي ايران که نقش حمايتي دارد و معتقد است سرنوشت ملتها بايد به دست خودشان تعيين شود نه اينکه برخي زورگويان تنها به خاطر منافع خود، خواستههايشان را به اين ملتها تحميل کنند، تناقض دارد، چنين امكاني وجود ندارد.
ناظران سياسي معتقدند وقتي آمريکاييها درخصوص موضوع هستهاي کشورمان که يک موضوع ملي است اين همه کارشکني کردند و کماکان اين کارشکني نيز ادامه دارد چطور در بحث کلانتري همچون منطقه آن هم با اين همه نگاه متفاوتي که ميان دو کشور است خواهند توانست به مذاکره و گفتوگو بنشينند همين چند روز پيش بود که باراک اوباما در مصاحبه با يک رسانه انگليسي بار ديگر ايران را به حمايت از تروريسم متهم و ملت ما را عامل بيثباتي و ناامني منطقه معرفي كرد حال آيا ميتوان با اين دولت استعمارگر و بيصداقت در مباحث کلان منطقهاي پاي ميز مذاکره رفت؟
اين تفاوت نگاه از سوي برخي محافل رسانهاي امريكا نيز مطرح شده چنانچه اندیشکده آمریکایی «امریکن اینتر پرایز» در تحلیلی نوشت توافق هستهای آمریکا با ایران که سر و صدای زیادی به پا کرد شاید موجب این تفکر شود که ایران بهترین شریک واشنگتن برای نابود کردن داعش است اما این طرز تفکر دارای مشکلاتی است.
به اعتقاد اين انديشكده راهبرد ایران در عراق و سوریه مهار داعش است و از سویی بازی پایانی ایران در سوریه و عراق علیه داعش در تضاد کامل با اهداف آمریکا در کشورهای یاد شده است.
این اندیشکده آمریکایی نوشت: راهحل سیاسی آمریکا و اعراب خلیجفارس برای حل بحران در سوریه و عراق کاملا متفاوت با راهکارهای ایران بوده و این کشور به شدت مخالف راهحلهای آمریکا است.
در هر صورت به باور کارشناسان سياست خارجي تا زماني که صداقت آمريکاييها براي ملت ايران اثبات نشود هيچ مذاکرهاي با دولتمردان اين كشور در ابعاد منطقهاي نخواهيم داشت.
امريكا ابتدا بايد صداقتش در مذاكرات هستهاي آشكار گردد
محمدحسن قديريابيانه كارشناس حوزه ديپلماسي در پاسخ به اين سوال كه آيا بعد از توافق هستهاي احتمالي ميتوان درخصوص حل بحران منطقه با امريكا وارد مذاكره شويم به سياست روز گفت: آمريکا بايد امتحان خود را در رابطه با مذاکرات هستهاي پس بدهد هر چند تاکنون در همين موضوع هستهاي نيز عملکرد مثبتي نداشته است.
وي افزود: اگر آمريکا دست از شرارت و موضوع هستهاي را با رعايت حقوق ايران حل و فصل نمايد راه براي ورود به عرصههاي ديگر باز خواهد شد اما متاسفانه آمريکاييها در مواضعي احمقانه بر طبل تهديدات نظامي ميکوبند هر چند اين موضوع مصرف داخلي برايشان دارد ولي اين رفتار به هيچوجه قابل قبول نيست و راهي براي گفتوگو در عرصههاي ديگر باقي نمانده است لذا فعلا باب گفتوگو با آمريکا در ساير مسائل بسته است مگر به اذن ولي فقيه که هنوز اجازهاي براي آن صادر نشده است.
اين كارشناس سياست خارجي خاطرنشان كرد: سياستهاي آمريکا در منطقه با سياستهاي ايران و منافع ملتها در تضاد است آمريکاييها در تمام عرصهها از متجاوزين دفاع کرده است ،از تجاوزات رژيم صهيونيستي عليه فلسطين و لبنان، تجاوز عربستان عليه يمن، در گذشته از صدام عليه كشورمان حمايت کرده است. اينک در جهت تجزيه عراق و سوريه تلاش ميکنند و گروههاي تروريستي در اين كشورها را مورد حمايت قرار داده ،هر جا ظلمي است آمريکا از آن حمايت ميکند و خود بزرگترين ظالم عالم است لذا جايي براي مذاکره باقي نمانده است.
آمريكا دولتي بيتعهد است
حسن هانيزاده ديگر كارشناس سياست خارجي نيز درخصوص مذاكره ايران و امريكا در چارچوب حوزه مسائل منطقه گفت: در واقع الان پس از توافق هستهاي ايران و ۱+۵، آمريکا در برابر يک آزمون تاريخي قرار گرفته است با توجه به اينکه در طول سالهاي اخير ثابت شده است که آمريکا هيچگاه به تعهدات بينالمللي خود نسبت به کشورها به ويژه ايران پايبند نبوده و نيست لذا رخداد هاي اخير داخلي آمريکا و اختلاف ميان کنگره و کاخ سفيد نشان داد که آمريکا آمادگي لازم را براي اجرايي شدن توافق هستهاي را ندارند.
وي تصريح كرد: اظهارات خصمانه جانکري وزير خارجه و برخي اعضاي کنگره آمريکا عليه ايران ترديدها را در برابر حسننيت دولتمردان آمريکا افزايش داده است.
هانيزاده گفت: به دليل تاثيرات سياسي لابي صهيونيستي بر تصميمات کلان آمريکا قطعا مقامات اين کشور اراده سياسي لازم را براي اجرايي کردن تعهدات خود ندارند، از اين رو تا زماني که آمريکا به تمامي تعهدات خود در برابر ملت ايران عمل نکند قطعا صحبت درباره گفتوگو با آمريکا درخصوص ساير موضوعات منطقهاي و بينالمللي کاملا بيهوده خواهد بود.
اين كارشناس سياست خارجي در پايان خاطرنشان كرد: آمريکا همچنان سياست چماق و هويج را دنبال ميکند هر چند که دولتمردان آمريکا به خوبي ميدانند که به کارگيري ادبيات تهديدآميز عليه ملت ايران فاقد کارايي است.
هدي دهقان بذرافشان