یازدهم شعبان مصادف است با سالروز ولادت فرزند برومند امام حسین(ع)، حضرت علیاکبر(ع) و این روز به عنوان روز جوان نامگذاری شده است. دوباره رسیدیم به روزی که در تقویم جوان نامیده میشود و خوشحال شدیم که حداقل به خاطر همین مناسبت سالانه میتوانیم یادی از جوانان کنیم. جای شکرش باقیست که در کنار نام این روز مناسبت دیگری وجود ندارد تا مانند وزارت ورزش و جوانانی که بیشتر انرژی خود را برای ورزشکاران گذاشته و جوان در حاشیه قرار گرفته این سالی یک روز را به جوانان فکر کنیم و یادشان کنیم، جوانانی که آینده کشور را در دست دارند و اگر به آنها توجه نشود سرمایه عظیمی را از دست میدهیم. سالی که گذشت تقریبا دستاوردهای عجیب و غریبی برای حوزه جوانان نداشت، سال گذشته هم در همین روز یادشان شد و وعدههایی داده شد، سال گذشته هم همایش برگزار و عدهای از دغدغههای جوان و لزوم توجه به نیازهای این قشر گفتند همان کارهایی که احتمالا امسال هم انجام میشود اما خبری از پیگیریهای بعدی نخواهد شد. البته از حق نگذریم چند ماه پیش وام ۲۰ میلیونی برای ازدواج جوانان به تصویب مجلس رسید که اگر اجرایی و عملیاتی شود میتواند مفید باشد اما در راستای اشتغالزایی و توجه به دیگر نیازهای مهم جوانان اقدامی قابل توجه و عملیاتی انجام نشده که بتوان نام برد.
جوانی، بهار عمر و فصل طربناک زندگی است. هیچ دورهای از زندگی چون روزگار جوانی، سرسبز و خرّم نیست، و هیچ انسانی همانند زمان جوانی، توانمند و پرانرژی نیست. بسیاری از پیروزیها و کامیابیها، تنها در سایه جوانی امکانپذیر است و بسیاری از آرزوها و هدفها، فقط در فرصت جوانی قابل دستیابی است. جوانی فرصتی است که بر خلاف بسیاری از فرصتهای دیگر، تنها یک بار در اختیار همه قرار میگیرد و چون به انجام خویش برسد، هرگز امکان تکرار نخواهد داشت. پس «فرصت جوانی»، طلاییترین فرصتها و نابترین موهبتهاست و نمیتوان در این نکته تردید کرد که هدر دادن روزگاران خوش جوانی و تباه کردن این بهار زندگانی، به اندوهی انبوه و حسرتی متراکم خواهد انجامید، اما این روزگار، اقتضاهایی دارد؛ اقتضاهایی که بخشی از آنها به جوان بر میگردد و بخشی نیز به آنها که با جوان در تعاملند. آنها که به جوان برمیگردد، مراقبت و استفاده بهینه از دوران طلایی جوانی است و در کنار آن مسئولین طبق قانون اساسی کشور باید شرایطی را فراهم کنند که جوان بتواند به رشد و تعالی؛ خانه و کار در خور شان و شخصیتشان برسند. اما شاید در این میان رهبر معظم انقلاب به عنوانی فردی دلسوز بارها و بارها به مسئولین و خود جوانان نهیب زدند که قدر سرمایه جوانی را بدانند و حتی برای جوانان خارجی دل سوزانده و نامهای برایشان نوشتند. بد نیست جوانی را در کلام و رهنمودهای رهبری مرور کنیم تا شاید در سال اقدام و عمل آنهایی که بخواهند عملی برای این قشر انجام دهند نقشه راهی برای چگونگی عملکردشان بیایند.
جوان و جوانی در کلام رهبری
جوان و دوران جوانی، همیشه از اهمیت بالایی برخوردار بوده است و بیشترین اثرپذیریها - چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی - در این دوران، اتفاق میافتد. اگر بنا باشد فردی در مراتب بالای کمال انسانی و تهذیب نفس قرار بگیرد؛ اگر کسی بخواهد مدارج عالیِ علمی را طی کند؛ اگر فردی به دنبال فتح قلههای ورزشی در میادین جهانی باشد؛ و بهطور کلی اگر انسانی به فکر درخشش در عرصههای گوناگون بشری باشد، نقطه شروع و اوجش همین دوران حساس و سرنوشتساز جوانی است.
همین اهمیت فوقالعاده و فراوان، سبب شده تا مکاتب فکری و سیاسی موجود در دنیا برای «جوان و جوانی» برنامههای مخصوص و متفاوتی را دنبال کنند که به وضوح در تضاد با یکدیگر هستند و اهداف متفاوتی را دنبال میکنند؛ و در همین راستا «یکی از عرصههای اختلاف و درگیری بین جمهوری اسلامی و استکبار، مسئله جوانها است.»
رهبر معظم انقلاب در این زمینه توصیههایی را به دولت یازدهم داشتند از جمله اینکه "اقتصاد مقاومتى یعنى ما اگر به نیروى داخلى، به ابتکار جوانها، به فعّالیّت ذهنها و بازوها در داخل، تکیه کنیم و اعتماد کنیم، از فخر و منّت دشمنان خارجى، خودمان را رها خواهیم کرد؛ راه درست این است. هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمهاى جوشید، شکوفا شد." (دیدار مردم استان ایلام ۲۳/۰۲/۱۳۹۳)
و "کشور باید با نیروى درونى اداره بشود؛ یعنى با استعدادهاى درونى ما، نیروى انسانى ما، هوش جوانان ما، با اینها باید اداره بشود؛ اگر این شد، هیچ قدرتى در دنیا قادر نخواهد بود که سرنوشت اقتصادى کشور را در دست بگیرد و ملعبهى خودش قرار بدهد."(در دیدار با نخبگان جوان۳۰/ ۰۷/۱۳۹۳)
البته مقام معظم رهبری پیش از این هم بارها و بارها به اهمیت توجه به قشر جوان اشاره کرده بودند و در دهه هفتاد هم زمانی که در جمع جوانان در مصلی تهران حضور یافتند، فرمودند:" مسأله جوانان در کشور ما، باید به یک مسأله حقیقتاً ملی تبدیل شود. همه باید در قبال این مسأله احساس مسئولیت کنند؛ هم دولت، هم روحانیت، هم بسیج، هم سازمانهای ورزشی و هم صداوسیما. همه دستگاههایی که در زمینههای مربوط به جوانان میتوانند نقشی ایفا کنند، باید درخصوص مسأله جوانان در این کشور احساس مسئولیت کنند."
اشتغال و ازدواج پایدار اولویت نخست
نیازهای نسل جوان هر چند زیاد و تهیه آن سخت مینماید اما اگر به آیندهای که قرار است به دست جوانان ساخته شود بیندیشیم این سختی محتمل میشود. روز گذشته برخی مسئولان درباره جوانان صحبتهایی را به همین مناسب داشتند در این راستا رئیس کمیته مشارکتهای مردمی شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به مشکلات و چالشهای قشر جوان گفت: اشتغال و ازدواج پایدار جوانان باید به اولویت نخست مسئولین تبدیل شود.
الهه راستگو ضمن تبریک روز جوان به بیان دغدغهها و چالشهای موجود در این حوزه پرداخت و اظهار داشت: مسائل و مشکلات امروز جوانان به گونهای است که ضرورت توجه بیش از پیش دولتمردان، برنامهریزان و سیاستگزاران به این بخش احساس میشود.
وی با تاکید براینکه برنامهریزی جهت اشتفال و ازدواج پایدار جوانان باید به اولویت نخست مسئولین تبدیل شود افزود: انشاالله برنامهها به گونهای پیش رود که در روز جوان به جای صحبت از دغدغه و چالش این طیف از شادیها و روند رو به بهبود وضعیت آنها صحبت شود.
رئیس ستاد توان افزایی و حمایت از فعالیت سازمانهای مردم نهاد شهر تهران یکی از راهکارهای کاهش مشکلات حوزه جوان را حمایت بیشتر سمنها و فراهمسازی شرایط جهت ورود و فعالیت بیشتر آنها عنوان کرد و گفت: با توجه به فعالیتهای تخصصی این گروههای داوطلبانه مردم نهاد قطعا فراهم نمودن بیشتر زیرساختهای لازم برای سمنها نتایج بهتری را در این حوزه موجب خواهد شد.
راستگو با بیان اینکه نقش موثر سامانهای مردمنهاد در کارآفرینی و ازدواج آسان انکارنشدنی است افزود: دولت محترم نیز باید توجه بیشتر خود را معطوف به این بخش نماید چراکه عدم توجه به این موضوع آسیبهای بیشتری را سبب میشود. البته مسئولی دیگری هم صحبت کردند که یکی درباره میزان جوانمرگی افراد بود که از سال ۷۴ بیشتر شده است و دیگری درباره طلاق که از توقف رشد این اقدام در بین جوانان خبر داده است. اما آنچه مهم است توجه ویژه مسئولان به نیزها و خواستههای جوانانی است که میتوانند آیندهساز کشور باشند خصوصا جوانانی که کشور برایشان هزینه کرده تا تخصص گرفته و مشغول فعالیت شوند هر چند که توجه به دیگر جوانا برایاینکه به سمت ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی سوق نیابند و ضمن هدر رفت نیروی جوانیشان هزینهای به کشور متحمل نشوند نیز میتواند در دستور کار مسئولان قرار بگیرد البته اگر باشد واقعا کاری انجام شود و به همین همایشها و جشنها و برنامههای یک روزه بسنده نشود.
امروز روز جوانان است جوانانی که فرصت طلایی زندگی برایشان محدود شده و همین چند سال را فرصت دارند تا بتوانند به کشور خدمت کنند و به خودشان برسند پس مسئولان نباید اجازه دهند با هدر رفت این سرمایه طلایی در مسابقه بینالمللی اقتصادی علمی همبستگی تنها با تکیه به نیروی جوانی و بهرهگیری از استعدادهای آنان استوار است عقب افتاده و قاعده را به رقبا ببازیم تا آنها مفت و مجانی سرمایههایمان را ببرند یا با تعبیه برنامهای ضد فرهنگی آنها را به منجلاب بکشانند.
فرصت برای استفاده از دوران طلایی جوانی محدود و دشمن با سابقه طولانی در به تاراج بردن سرمایه ملی هشیار است پس لازم است فکری اندیشیده شود تا همچنان این قشر را در صف کمککنندگان به بالندگی علمی و اقتصادی کشور نگه داریم.
درسهایی که از رفتار پیامبر با جوانان میگیریم
پیامبراکرم درباره جوانان توصیه کرده است، با جوانان انس گرفته است و از نیروی جوانان برای کارهای بزرگ استفاده کرده است. درخشش حضرت علی(ع) نیز در دوران جوانی، همان الگوی ماندگاری است که همه جوانان میتوانند آن را سرمشق راه خود قرار دهند. ایشان امکان هجرت پیامبر را به مدینه فراهم کردند و بعد در دوران مدینه، فرمانده سپاه، فرمانده دستههای فعّال، عالم، هوشمند، جوانمرد و بخشنده بودند. در میدان جنگ، سرباز شجاع و فرمانده پیشرو و در عرصه حکومت، یک فرد کارآمد بودند. پیامبر اکرم نه فقط از کسی مثل حضرت علی(ع) بلکه در دوران ده سال و چند ماه حکومت خود، از عنصر جوان و نیروی جوان حداکثر استفاده را میکردند.
پیامبر اکرم در یکی از حسّاسترین لحظات عمر خود، مسئولیت بزرگی را به یک جوان هجده ساله دادند. پیامبر میتوانستد یک نفر از اصحاب پنجاه ساله، شصت ساله و دارای سابقه جنگ و جبهه را بگذارد؛ اما یک جوان هجده ساله را گذاشت و او «اسامةبنزید» بود. پیامبر از ایمان و از سابقه فرزند شهید بودنِ او هم استفاده کردند. آن نقطهای که اسامه را فرستادند، همان نقطهای بود که پدر اسامةبنزید - یعنی زیدبنحارثه - در دو سال قبل از آن در آن نقطه به شهادت رسیده بود. پیامبر فرماندهىِ سپاهی بزرگ و گران را به آن جوان هجده ساله دادند که همه اصحاب بزرگ و پیرمرد و سرداران سابقهدار پیامبر در آن سپاه عضو بودند.
سوشیانت آسمانی