وقتی تطمیع، تحقیر، تهدید و... ابزار ماندن در قدرت میشود
تدلیس به معنای فریب دادن و پنهان کردن واقع است. پس هرگاه فروشنده کالایی، برای فریفتن خریدار، وصفی موهوم را به کالای خود نسبت دهد یا عیبی را که در آن است بپوشاند، در معامله تدلیس کرده است. بدین ترتیب در تدلیس نوعی تقلب و ریا وجود دارد و فرد فریبکار، بیاعتنا به شرافت شغلی و درستکاری متعارف، از اعتماد طرف معامله برای گول زدن او استفاده میکند. بر این مبنا گاه گفتن دروغ یا اظهاری نابجا سبب ایجاد حق فسخ قرارداد و یا معامله میشود و فرد دروغگو ملزم به جبران خسارت طرف معامله میشود. بدین جهت تدلیس در معامله با کلاهبرداری قرابت دارد.
چنانچه عمل فریبکارانه با استفاده از زبان دروغ، موجب هتک حرمت و یا ضرر و مکافات شود، عمل تدلیس به عنوان جرم کیفری قابل پیگرد قانونی است و فرد خاطی علاوه بر جبران خسارت، به حبس از ششماه تا پنج سال محکوم خواهد شد. در این بخش، سوءنیت خاص، در هدف و خواست مرتکب به تحصیل نتیجه، وجود دارد.
لطفا این مطلب را به دور از هرگونه نگاه جناحی و سیاسی بخوانید. چنین نگاه خالی از جانبداری میتواند به شما که مخاطب این سطور هستید کمک کند.
روایت اول - خرداد ۸ سال قبل
سهشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۸، تنها پس از چند روز از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگان هر چهار کاندیدای انتخابات به دعوت رهبر انقلاب دور هم جمع شدند تا هر که گلایهای دارد و سند و مدرکی از تقلب دارد بگوید و بیان کند.
قرار نیست به آن جلسه بپردازیم. فقط در همین حد کافی است که نمایندگان آن زمان میرحسین موسوی که الان در ساختار دولت یازدهم مسئولیت وزارت دارند، نه تنها مدرک و سندی دال بر تقلب نداشتند که معترف به این بودند که در ساختار انتخاباتی ایران اساسا امکان تقلب وجود ندارد. اما با مثالهای خندهداری معتقد بودند انتخابات از صحت کافی برخوردار نبوده است و اساسا شورای نگهبان نمیبایست صلاحیت رئیس دولت نهم و برنده انتخابات دهم را تایید میکرده است.
اما یکی از ادعاها و اظهارنظرها مربوط به یکی از نمایندگان مهدی کروبی بود. او یکی از دلایل اصرار بر تقلب و ابطال انتخابات را «سهام عدالت و پخش سیبزمینی» عنوان کرده بود.
روایت دوم - مرداد ۴ سال قبل
هرکسی آلوده عرصه خبر و سیاست شده باشد، احتمالا یک نفر را به خوبی میشناسد. کسی که در دوران اصلاحات به طرز کاملا مشکوکی ترور شد و از قضا زنده ماند. کسی که علیرغم همه مشکلات پس از آن ترور عجیب و غریب، با توجه به سبقه امنیتی بودنش به مغز متفکر جریان اصلاحطلبی و یکی از تئوریسینهای این جناح سیاسی تبدیل شد.
سعید حجاریان در مردادماه ۹۲ در مصاحبه تفصیلی با خبرگزاری تسنیم عبارات جالبی را بیان میکند: «بنده چند بار گفتهام که (در سال ۸۸) بحث ما این نیست که تخلف و یا تقلب شده است. بهنظر من واقعهای اتفاق افتاده است که اسم آن «تدلیس سیستماتیک» است. در توضیح تدلیس باید بگویم که مثلاً اگر شما سه سال در شهرداری به مردم پول بدهید، بعد هم چهار سال در دولت به مردم سیبزمینی و یارانه و پول یامفت بدهید و رأی بخرید، تدلیس سیستماتیک است.»
روایت سوم
فروردین و اردیبهشت همین امسال
بخش قابل توجهی از جریان اصلاحطلبی امسال هم به مانند یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، پشت سر حسن روحانی قرار گرفته است. هم مرتضی الویری و هم سعید حجاریان جزو همین جریان محسوب میشوند.
حالا باید یک سوال مهم از این حضرات پرسید. «میشود تقلب یا تدلیس سیستماتیک را یک بار دیگر تعریف کنید؟»
از همان روزهای ابتدایی سال ۹۶ رفتارهای انتخاباتی دولت شکل جدیتری به خود گرفت.
به عنوان مثال کافی است با مراجعه به پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری به مرور فعالیتهای آقای روحانی در فروردین و اردیبهشت ۹۶ به عنوان رئیس دولت و نه کاندیدای انتخابات دوازدهم افتاده بپردازیم.
سفرهای داخلی طبق آنچه در این وبگاه قابل احصاست به این شرح است:
۲ فروردین آقای روحانی به استان خراسان جنوبی سفر میکند. سه روز بعد یعنی در پنجم همین ماه راهی کردستان میشود. دهم فروردین گیلان به عنوان مقصد انتخاب میشود. هفدهم این ماه استان زادگاه رئیسجمهور یعنی سمنان میزبان او شد. ۵ روز بعد دومین استان شمالی کشور یعنی مازندران برای سفر استانی انتخاب شد. در تاریخ ۲۷ فروردین سفر به عسلویه (هرمزگان) در دستور کار قرار گرفت. در سیامین روز این ماه هم استان آذربایجان شرقی برای سفر انتخاب شد و بالاخره در آخرین روز این ماه استان فارس به عنوان مقصد هشتمین سفر رئیس دولت در طول یک ماه ثبت شد.
در اردیبهشت و تا روز هفدهم این ماه هم ۳ سفر کاری داخلی (نه سفر تبلیغاتی) در پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری ثبت شده است. به ترتیب در روزهای سوم، نهم و هفدهم این ماه رئیس دولت یازدهم به قزوین، هرمزگان و گلستان (معدن آزادشهر) سفر کرده است.
۱۱ سفر داخلی و استانی در کمتر از ۵۰ روز آیا یک عدد منطقی است؟ آیا میتوان پذیرفت که دولت برای خدمت هر چه بیشتر و بهتر چنین کرده است؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا در طول این چهارسال چنین شتاب و عزمی را نداشت؟ تشنگی خدمت چنین رکورد بینظیری را برای یک دولت کمتحرک ثبت کرده است؟
حالا باید به این سفرهای به ظاهر کاری، عناوین دیگری را هم اضافه کرد:
ابلاغ حکم رایگان کردن قبض برق مردم خوزستان برای یک ماه
توزیع کنسرو رایگان در شهرها و روستاهای استان خوزستان
پرداخت وام ۱۰ میلیونی به دهیاران سراسر کشور با بهره ۱۲ درصدی و بازپرداخت ۳۶ ماهه
رونمایی از سامانه سهام عدالت و وعده بهرهگیری از همان سهامی که در دوران دولت سابق اجرایی شده بود
انتشار گزارشهایی مبنی بر تهدید روستاییان به قطع یارانه درصورت پایین بودن رای روحانی در روستاها
افزایش سه برابری مستمری مددجویان سازمان بهزیستی و کمیته امداد امامخمینی از ابتدای سال
افزایش حقوق بازنشستگان تا ۲۷درصد در مصوبه دولت و در آستانه انتخابات
بازگشت نام سرپرستان خانواده حذف شده از فهرست یارانهبگیران در اردیبهشت
تهدید خانواده جانباختگان معدن زمستان یورت برای امضای نامه عذرخواهی در ازای دریافت مطالبات
تعطیلی مدارس و دانشگاههای دولتی برای حضور در میتینگهای انتخاباتی رئیس دولت
سوءاستفاده از خانواده ایثارگران با پرداخت معوقات و به کار بردن به دروغ نام خانواده شهدا به عنوان حامیان روحانی
افزایش یکباره وام مسکن، افزایش سایر وامها برای اقشار کمدرآمد با بهره کم، افزایش وام نخبگان در فاصله کمتر از یک هفته به انتخابات
پرداخت بدهی چندبرابری به کشاورزان بابت خرید تضمینی محصولات کشاورزی
فشار برای فیلتر سایت «کارانه» قالیباف و راهاندازی سایت «کارورزی» با همان سبک و سیاق سایت فیلتر شده
استفاده از امکانات دولتی نظیر پایگاه اطلاعرسانی دولت، خبرگزاریهای دولتی و روزنامههای دولتی برای تخریب چهره رقبا و تطهیر خطاهای کاندیدای مورد نظر
استفاده از وزرا، معاونین رئیسجمهور، معاونین وزرا و اعضای کابینه برای تبلیغات در سخنرانیها و فیلمهای تبلیغاتی
حالا فرصت خوبی است که امثال آقایان الویری و حجاریان این مشتی نمونه خروار را پیش روی خود قرار دهند و بررسی کنند که چنین اقدامات ضربتی و در آستانه انتخابات را باید در سبد «تقلب» گذاشت یا «تدلیس سیستماتیک».
سعید حجاریان در همان مصاحبه مورد اشاره اضافه میکند که «حال کسی که پول بیتالمال را در سطح وسیع و در طول هفت سال بیحساب و کتاب خرج کند، سهام بدهد، سیبزمینی بدهد، یارانه بدهد، آن را چه میتوان نامید؟ دست آخر هم ثمره هفتصد میلیارد دلار درآمد کشور تورم بالای ۴۰درصد، بیکاری مزمن و اشتغالزایی سالانه چهارده هزار شغل باشد. باید معلوم شود این پولها کجا رفته است، جز این است که خرج تدلیس شده است؟ بنده میگویم نه تقلب بوده و نه تخلف، بلکه یک اسم قانونی دارد با عنوان تدلیس سیستماتیک. البته این پول را درون توپ هم میریختید میترکید.»