مذاکرات میان ایران و سایر طرفهای برجامی با محوریت بررسی و تبادل ابتکار عملهای طرفین در حالی در وین دوشنبه پایان یافت که رفتار رسانهای غربی در دو حوزه اصلی قابل توجه است. رفتارها و ادبیات گفتاری که محور آن را تاثیرگذاری بر افکار عمومی داخل ایران و فشار بر تیم هستهای تشکیل داده است. نخستین مسئله واژه سازی رسانههای مذکور در قبال موضوعات پادمانی است. موضوعات پادمانی به آن دسته از مسائلی گفته میشود که در زمان امضای برجام، آژانس براساس آن پاسخهای خود را از ایران در باب سوالهای ادعایی دریافت و رسما بر بسته شدن این پروندهها تاکید کرده بود حال آنکه بر خلاف تعهدات آژانس، بار دیگر این پروندههای ادعایی محور رفتارهای مغرضانه آژانس و سوء استفاده غرب از آنها شده است.
نکته قابل توجه آنکه رسانههای غربی به جای بیان این حقیقت، با کلید واژه (درخواست ایران برای بسته شدن پرونده سایتهای اعلام نشده) به دنبال تکرار ادعای واهی پنهان کاری هستهای ایران و البته کم رنگسازی نقض عهدهها و رفتارهای سیاسی آژانس بودهاند. حقیقت آن است که خواست ایران برای بسته شدن موضوعات پادمانی، خواستهای موجود در دل برجام است که آژانس و غرب از آن عدول و به دنبال بهرهگیری از ابزار آژانس برای فشار بر ایران و توجیه تحریمها بودهاند.
نکته دوم آنکه ادعای رسانههای غربی مبنی بر معرفی طرح بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به عنوان طرح توافق نهایی روی میز و اجبار ایران برای پذیرش آن، ادعایی کاملا فریبکارانه و به دور از منطق عقلانی است. اتحادیه اروپا هیچ جایگاهی در برجام ندارد و امضا کنندگان برجام شامل کشورهای ایران، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، آلمان و آمریکا خارج شده از برجام است. بورل و مورا معاون وی صرفا نقش واسطه، میانجی، طرف ثالث، دلال، تسهیل کننده مذاکرات را دارند و هیچگونه جایگاهی برای تصمیمگیری ندارند که حال بخواهند طرح خود را طرح نهایی توافق عنوان و طرفین را وادار به پذیرش آن نمایند. نقش این افراد مانند مشاوران املاکی میماند که میان خریدار و فروشنده واسطه گری و دیدگاهها را به هم نزدیک میکند اما حق تصمیم گیری به جای آنها و یا تحمیل خواسته خود و یا یکی از طرفین به طرف دیگر را ندارد.
نکته قابل توجه دیگر در ورای مسائل هستهای و در چارچوب مسائل سیاست خارجی ایران که دیروز به شدت مورد توجه رسانههای بیگانه بوده و تلاش نمودهاند تا از آن در جهت تخریب و زیر سوال بردن اصول سیاست خارجی ایران استفاده نمایند، ارسال ماهواره ایرانی خیام با حامل ماهوارههای «سایوز» روسی در بایکونور قزاقستان بوده است. ماهوارهای که به دست متخصصان ایرانی طراحی و ساخته شده و اطلاعاتش نیز در ایران دریافت خواهد شد. همزمان با پرتاب این ماهواره رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان خارج نشین این اقدام را از یک سو بعد جدید تسلط روسیه بر ایران نامیدند و از سوی دیگر ادعای نقش ایران در جنگ اوکراین را تکرار کردند. این جوسازیها در حالی صورت گرفته است از یک طرف، ماهیت این ماهواره جمع آوری اطلاعات در حوزه اقلیمی، جغرافیایی، کشاورزی و در مجموع مجموع فرایندهایی که برای توسعه پایدار نیاز است. از طرف دیگر جمهوری اسلامی بر اصل بیطرفی در جنگ اوکراین تاکید داشته و همچون ادعای همکاری پهپادی ایران در جنگ اوکراین با روسیه، ادعای رسانههای غربی صرفا یک بازی رسانهای برای اهمیت زدایی از دستاوردهای ماهوارهای ایران است.
اما در باب همکاری ماهوارهای ایران و روسیه میتوان گفت که جمهوری اسلامی با پرتاب ماهواههایی همچون طلوع، رصد، نوید،فجر،ناهید،پیام ،ظفر، توانایی و دانش بومی خویش درعرصه هوافضا و ماهواره را به اثبات رسانده است لذا پرتاب خیام توسط روسیه صرفا برگرفته از تعاملات و همگرایی میان دو کشور در عرصههای نوینی همچون علم و فن آوری است. این همگرایی در کنار همپوشانی در سایر حوزهها، مولفهای مهم در شکست انحصار گرایی و یک جانبه گرایی غرب در عرصه دانشهای روز جهان از جمله در صنعت هوافضا و ماهواره میباشد که همگرایی در حوزه دست یابی به دانش روز هستهای حلقه تکمیلی آن را تشکیل میدهد.
با توجه به مجموع آنچه ذکر شد میتوان گفت که هوچیگری رسانهای غرب از وین تا بایکونور، برگرفته از ناتوانی دولتمردانشان در تحمیل زیادهخواهیها به ایران در روند مذاکرات و البته ناتوانی آنها در متوقف سازی نقش آفرینی جهانی ایران از جمله در حوزه ماهوارهای و فضایی به عنوان یکی از مولفههای قدرت در دنیای امروز است که با هوچیگری به دنبال تلخ کردن کام ملت ایران و دادن آدرس غلط ناامید سازی و تن دادن اجباری به زیاده خواهیهای غرب میباشد.
نویسنده: قاسم غفوری
نکته قابل توجه آنکه رسانههای غربی به جای بیان این حقیقت، با کلید واژه (درخواست ایران برای بسته شدن پرونده سایتهای اعلام نشده) به دنبال تکرار ادعای واهی پنهان کاری هستهای ایران و البته کم رنگسازی نقض عهدهها و رفتارهای سیاسی آژانس بودهاند. حقیقت آن است که خواست ایران برای بسته شدن موضوعات پادمانی، خواستهای موجود در دل برجام است که آژانس و غرب از آن عدول و به دنبال بهرهگیری از ابزار آژانس برای فشار بر ایران و توجیه تحریمها بودهاند.
نکته دوم آنکه ادعای رسانههای غربی مبنی بر معرفی طرح بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به عنوان طرح توافق نهایی روی میز و اجبار ایران برای پذیرش آن، ادعایی کاملا فریبکارانه و به دور از منطق عقلانی است. اتحادیه اروپا هیچ جایگاهی در برجام ندارد و امضا کنندگان برجام شامل کشورهای ایران، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، آلمان و آمریکا خارج شده از برجام است. بورل و مورا معاون وی صرفا نقش واسطه، میانجی، طرف ثالث، دلال، تسهیل کننده مذاکرات را دارند و هیچگونه جایگاهی برای تصمیمگیری ندارند که حال بخواهند طرح خود را طرح نهایی توافق عنوان و طرفین را وادار به پذیرش آن نمایند. نقش این افراد مانند مشاوران املاکی میماند که میان خریدار و فروشنده واسطه گری و دیدگاهها را به هم نزدیک میکند اما حق تصمیم گیری به جای آنها و یا تحمیل خواسته خود و یا یکی از طرفین به طرف دیگر را ندارد.
نکته قابل توجه دیگر در ورای مسائل هستهای و در چارچوب مسائل سیاست خارجی ایران که دیروز به شدت مورد توجه رسانههای بیگانه بوده و تلاش نمودهاند تا از آن در جهت تخریب و زیر سوال بردن اصول سیاست خارجی ایران استفاده نمایند، ارسال ماهواره ایرانی خیام با حامل ماهوارههای «سایوز» روسی در بایکونور قزاقستان بوده است. ماهوارهای که به دست متخصصان ایرانی طراحی و ساخته شده و اطلاعاتش نیز در ایران دریافت خواهد شد. همزمان با پرتاب این ماهواره رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان خارج نشین این اقدام را از یک سو بعد جدید تسلط روسیه بر ایران نامیدند و از سوی دیگر ادعای نقش ایران در جنگ اوکراین را تکرار کردند. این جوسازیها در حالی صورت گرفته است از یک طرف، ماهیت این ماهواره جمع آوری اطلاعات در حوزه اقلیمی، جغرافیایی، کشاورزی و در مجموع مجموع فرایندهایی که برای توسعه پایدار نیاز است. از طرف دیگر جمهوری اسلامی بر اصل بیطرفی در جنگ اوکراین تاکید داشته و همچون ادعای همکاری پهپادی ایران در جنگ اوکراین با روسیه، ادعای رسانههای غربی صرفا یک بازی رسانهای برای اهمیت زدایی از دستاوردهای ماهوارهای ایران است.
اما در باب همکاری ماهوارهای ایران و روسیه میتوان گفت که جمهوری اسلامی با پرتاب ماهواههایی همچون طلوع، رصد، نوید،فجر،ناهید،پیام ،ظفر، توانایی و دانش بومی خویش درعرصه هوافضا و ماهواره را به اثبات رسانده است لذا پرتاب خیام توسط روسیه صرفا برگرفته از تعاملات و همگرایی میان دو کشور در عرصههای نوینی همچون علم و فن آوری است. این همگرایی در کنار همپوشانی در سایر حوزهها، مولفهای مهم در شکست انحصار گرایی و یک جانبه گرایی غرب در عرصه دانشهای روز جهان از جمله در صنعت هوافضا و ماهواره میباشد که همگرایی در حوزه دست یابی به دانش روز هستهای حلقه تکمیلی آن را تشکیل میدهد.
با توجه به مجموع آنچه ذکر شد میتوان گفت که هوچیگری رسانهای غرب از وین تا بایکونور، برگرفته از ناتوانی دولتمردانشان در تحمیل زیادهخواهیها به ایران در روند مذاکرات و البته ناتوانی آنها در متوقف سازی نقش آفرینی جهانی ایران از جمله در حوزه ماهوارهای و فضایی به عنوان یکی از مولفههای قدرت در دنیای امروز است که با هوچیگری به دنبال تلخ کردن کام ملت ایران و دادن آدرس غلط ناامید سازی و تن دادن اجباری به زیاده خواهیهای غرب میباشد.
نویسنده: قاسم غفوری