طی روزهای اخیر جهان صحنه تجمعات و برگزاری مراسمهایی است که با محوریتی واحد برگزار میشوند و آن مراسم دومین سالگرد فرماندهان مقاومت است. در سیزده دی ماه ۱۳۹۸ سردار سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس معاون حشد الشعبی در تروریسم دولتی آمریکا در فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند. در این میان یک اصل در رفتارهای محافل رسانهای و سیاسی غربی طی این دو سال مشاهده میشود و آن تلاش برای معرفی سردار سلیمانی به عنوان تامین کننده منافع ایران در منطقه و یا به ادعای آنها عامل برهم زدن تعادل منطقه توسط جمهوری اسلامی است.
آنها ادعا دارند که سرداران مقاومت تجهیز کننده متحدان منطقهای خویش برای تامین منافع ایران و سلطه بر منطقه هستند. این رویکرد ایران هراسانه و مقاومت هراسانه در حالی صورت میگیرد که نگاهی بر کارنامه مقاومت و سرداران آن بیانگر حقیقتی ورای این ادعاست. آنچه جهان را طی سالهای اخیر با بحرانها و چالشهای امنیتی مواجه کرده است از یک سو تروریسم تحمیلی به غرب آسیاست و از سوی دیگر ماهیت اشغالگرایانه رژیم صهیونیستی است.
بر این اساس اقدام جبهه مقاومت در مبارزه با تروریسم و رژیم صهیونیستی نه صرفا برای منافع ایران و یا حتی امنیت منطقه بلکه برای امنیت تمام نظام بینالملل میباشد. جهانیان اذعان دارند که اگر رشادت های سرداران مقاومت همچون سردار سلیمانی و همرزمانشان در جبهه مقاومت نبود اکنون داعش سراسر اروپا را تسخیر کرده بود. آمریکایی که ادعای مبارزه با داعش سر میداند نه تنها اقدامی در این حوزه نداشته بلکه رسما به حمایت آن پرداخته و حتی به بمباران مواضع ارتش سوریه و عراق به عنوان مبارزان با داعش پرداخته است.
بر این اساس میتوان گفت آنچه غرب اکنون پنهان می سازد دینی است که به سرداران مقاومت دارد که حداقل ادای دین آنها نیز بازخواست و مجازات عاملان و عامران ترور سرداران مقاومت است. مسئلهای که عدم رویکرد کشوهای غربی به این مهم نقاب از چهره ضد بشری آنها برداشته و سران غرب را در ردیف همدستان قاتلان سرداران مقاومت قرار میدهد که خواسته یا ناخواسته زمینه ساز استمرار تروریسم دولتی آمریکا و به تبع آن ناامنی در جهان شدهاند.
نویسنده: قاسم غفوری
آنها ادعا دارند که سرداران مقاومت تجهیز کننده متحدان منطقهای خویش برای تامین منافع ایران و سلطه بر منطقه هستند. این رویکرد ایران هراسانه و مقاومت هراسانه در حالی صورت میگیرد که نگاهی بر کارنامه مقاومت و سرداران آن بیانگر حقیقتی ورای این ادعاست. آنچه جهان را طی سالهای اخیر با بحرانها و چالشهای امنیتی مواجه کرده است از یک سو تروریسم تحمیلی به غرب آسیاست و از سوی دیگر ماهیت اشغالگرایانه رژیم صهیونیستی است.
بر این اساس اقدام جبهه مقاومت در مبارزه با تروریسم و رژیم صهیونیستی نه صرفا برای منافع ایران و یا حتی امنیت منطقه بلکه برای امنیت تمام نظام بینالملل میباشد. جهانیان اذعان دارند که اگر رشادت های سرداران مقاومت همچون سردار سلیمانی و همرزمانشان در جبهه مقاومت نبود اکنون داعش سراسر اروپا را تسخیر کرده بود. آمریکایی که ادعای مبارزه با داعش سر میداند نه تنها اقدامی در این حوزه نداشته بلکه رسما به حمایت آن پرداخته و حتی به بمباران مواضع ارتش سوریه و عراق به عنوان مبارزان با داعش پرداخته است.
بر این اساس میتوان گفت آنچه غرب اکنون پنهان می سازد دینی است که به سرداران مقاومت دارد که حداقل ادای دین آنها نیز بازخواست و مجازات عاملان و عامران ترور سرداران مقاومت است. مسئلهای که عدم رویکرد کشوهای غربی به این مهم نقاب از چهره ضد بشری آنها برداشته و سران غرب را در ردیف همدستان قاتلان سرداران مقاومت قرار میدهد که خواسته یا ناخواسته زمینه ساز استمرار تروریسم دولتی آمریکا و به تبع آن ناامنی در جهان شدهاند.
نویسنده: قاسم غفوری