به رغم آنکه حماس در رویکردی سخاوتمندانه از پذیرش طرح آتش بس با میانجی گری قطر و مصر خبر داد که رژیم صهیونیستی از آغاز حمله به رفح خبر داد که به اذعان جهانیان میتواند یک نسل کشی چند صد هزار نفری را به همراه داشته باشد. حمله گسترده رژیم صهیونیستی به رفح در حالی صورت میگیرد که پیش از این سران این رژیم مدعی بودند که برای برقراری آتش بس توپ در زمین حماس میباشد و آنها هستند حال آنکه همزمان با آشکار شدن موافقت حماس با آتش بس، سران این رژیم بار دیگر بر حمله به رفح در هر شرایطی تاکید کردند. رویکرد غیر صادقانه صهیونیستها نسبت به آتش بس چنان است که رویترز به نقل از یک مقام آمریکایی آگاه که در جریان مذاکرات مقاومت و رژیم صهیونیستی قرار دارد، گفت که نتانیاهو با حماس با حسن نیت مذاکره نمیکند.
نگاهی به وضعیت رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو نشان میدهد که در عرصه داخلی این رژیم مطالبات برای سرنگونی نتانیاهو شدت گرفته است بگونهای که از یک سو ساکنان سرزمینهای اشغالی بر لزوم تسلیم شدن در برابر خواستههای حماس جهت آزادی اسرا تاکید دارند و از سوی دیگر نیز جریانهای رادیکال همچون بنگویر هرگونه مصالحه و توقف حمله به رفح را زمینه ساز خروجشان از کابینه عنوان میکنند. شواهد نشان میدهد که نتانیاهو بقای خود را در حفظ ائتلاف کابینه و افراط گرایانی میبیند که بر حمله به رفح اصرار دارند. به عبارتی دقیقتر حمله به رفح نه برگرفته از قدرت نظامی این رژیم بلکه ناشی از وضعیت بحرانی داخلی و خارجی آن است که میرود تا سرنگونی وی را رقم زند.
ادعای صهیونیستها مبنی بر اقدام نظامی در رفح برای مقابله با آنچه مقابله با تسلط حماس بر این منطقه مینامند در حالی مطرح میشود که تراکم جمعیتی یک میلیون و400 هزار فلسطینی در رفح میتواند به یک فاجعه انسانی مبدل شود چنانکه صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در آستانه حمله رژیم اشغالگر به شهر رفح در جنوب نوار غزه درباره وقوع فاجعه جدید و قریب الوقوع برای بیش از ۶۰۰ هزار کودک در این شهر هشدار داد. همچنین دیدهبان حقوق بشر اروپا-مدیترانه ضمن هشدار درباره پیامدهای مخرب حمله به رفح و اخراج آوارگان از این شهر، اقدام رژیم صهیونیستی را به مثابه نسلکشی و اعدام بیش از یک میلیون فلسطینی دانست.
در این میان این سناریو مطرح است که صهیونیستها با آگاهی از نیاز سران غرب از جمله بایدن به این آتش بس برآنند تا با کشتار به باج خواهی از غرب بپردازند بویژه در طول 8 ماه جنگ غزه، غرب به جای مقابله با رژیم صهیونیستی همواره مقابله با مقاومت فلسطین را در دستور کار داشته است.
نگاهی به وضعیت رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو نشان میدهد که در عرصه داخلی این رژیم مطالبات برای سرنگونی نتانیاهو شدت گرفته است بگونهای که از یک سو ساکنان سرزمینهای اشغالی بر لزوم تسلیم شدن در برابر خواستههای حماس جهت آزادی اسرا تاکید دارند و از سوی دیگر نیز جریانهای رادیکال همچون بنگویر هرگونه مصالحه و توقف حمله به رفح را زمینه ساز خروجشان از کابینه عنوان میکنند. شواهد نشان میدهد که نتانیاهو بقای خود را در حفظ ائتلاف کابینه و افراط گرایانی میبیند که بر حمله به رفح اصرار دارند. به عبارتی دقیقتر حمله به رفح نه برگرفته از قدرت نظامی این رژیم بلکه ناشی از وضعیت بحرانی داخلی و خارجی آن است که میرود تا سرنگونی وی را رقم زند.
ادعای صهیونیستها مبنی بر اقدام نظامی در رفح برای مقابله با آنچه مقابله با تسلط حماس بر این منطقه مینامند در حالی مطرح میشود که تراکم جمعیتی یک میلیون و400 هزار فلسطینی در رفح میتواند به یک فاجعه انسانی مبدل شود چنانکه صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در آستانه حمله رژیم اشغالگر به شهر رفح در جنوب نوار غزه درباره وقوع فاجعه جدید و قریب الوقوع برای بیش از ۶۰۰ هزار کودک در این شهر هشدار داد. همچنین دیدهبان حقوق بشر اروپا-مدیترانه ضمن هشدار درباره پیامدهای مخرب حمله به رفح و اخراج آوارگان از این شهر، اقدام رژیم صهیونیستی را به مثابه نسلکشی و اعدام بیش از یک میلیون فلسطینی دانست.
در این میان این سناریو مطرح است که صهیونیستها با آگاهی از نیاز سران غرب از جمله بایدن به این آتش بس برآنند تا با کشتار به باج خواهی از غرب بپردازند بویژه در طول 8 ماه جنگ غزه، غرب به جای مقابله با رژیم صهیونیستی همواره مقابله با مقاومت فلسطین را در دستور کار داشته است.
علی تتماج