جنگ نرم یا بهرهگیری از فضای رسانهای از مهمترین ابزارهای رژیم سلطنتی انگلیس برای اهداف سیاست خارجی است که نمود آن را در ایجاد شبکههای سلطنتی همچون بی بی سی میتوان مشاهده کرد که توسط دستگاه جاسوسی و وزارت خارجه انگلیس تاسیس شدند. شبکههایی که نمود رفتاری آنها در کودتای ۲۸ مرداد آمریکا و انگلیس علیه دکتر مصدق میتوان مشاهده کرد. جایگاه این رسانهها در ساختار اطلاعاتی و سیاسی انگلیس چنان است که دیوید کامرون نخست وزیر سابق انگلیس در اوج بحران اقتصادی این کشور، تاکید کرد که بودجه بی بی سی قطع نخواهد شد. نکته قابل توجه در عملکرد بازی رسانهای انگلیسیها آنکه شبکه ملکه انگلیس که مدعی پنهانکاری ایران در مورد اخبار تلفات و مبتلایان به کرونا شده بود، دیروز در گزارشی غیر مستند، مدعی شد اتباع خارجی به ویژه اتباع افغانستان در ایران، نسبت به جمعیتشان تعداد تلفات بیشتری در موضوع کرونا داشتهاند. این نوع خبرپراکنی با چند هدف قابل توجه است.
نخست آنکه این رفتارها را میتوان ادامه همان سیاست تحریف به عنوان مکمل تحریم دانست که تلاش میکند تا فضای یاس و ناامیدی را در میان مردم ایجاد نماید. آنها با زنجیرهای از جوسازیها و خبرسازیها در کنار کتمان دستاوردهای ملت ایران در مبارزه با کرونا به دنبال دلسرد سازی مردم از داشتهها و توان داخلی هستند تا با این فضای تحقیر، تفکر تن دادن به تسلیم شدن در برابر غرب را در میان مردم ایجاد نمایند.
دوم آنکه هدف از گزارش اخیر خنثیسازی اقدام منحصر به فرد ایران در درمان رایگان مهاجرین افغانستانی است. این اقدام جمهوری اسلامی در حالی انجام شد که کشورهای مدعی حقوق بشر ضمن بستن مرزهای خود و ممنوع کردن صادرات اقلام پزشکی و بهداشتی به کشورهای دیگر همه موازین انسانی را زیر پا گذاشتند و حتی مهاجرین کشورهای دیگر را از سرزمینهایشان اخراج کردند. البته این رفتار اختلاف انگیز سابقهای طولانی دارد چنانکه پیش از این بیبیسی فارسی در موضوع رخدادهای مرزی میان ایران و افغانستان همه تلاش خود را برای اختلافافکنی میان دو کشور به کار گرفت اما با وجود اثرات اولیه، با تدابیر و همکاری مسئولین دو کشور به نتیجه مطلوب خود نرسید. حلقه تکمیلی این اختلاف افکنی برجسته سازی ادعاهای زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان بود که سوم مرداد گفت که ایران به خاطر ارتباط تنشآلود با آمریکا از فرایند صلح افغانستان حمایت کافی نمیکند. این ادعا در حالی بود که ایران بیشترین همکاری را با دولت و گروههای افغانستان برای تحقق صلح در این کشور داشته و دارد. سوم آنکه بعد دیگری از هدفگذاری بیبی سی را میتوان در سرپوش نهادن بر جنایات انگلیس در افغانستان دانست. چنانکه خبرگزاری آوا افغانستان به نقل از روزنامه ساندی تایمز انگلیس نوشت: گزارشات از قتل بیش از ۳۳ غیرنظامی افغان در ۱۱ حمله مختلف شبانه نظامیان انگلیسی در ولایت هلمند خبر میدهند. جالب توجه آنکه در حال حاضر وزرای دولت انگلیس در حال تدوین لایحهای هستند که به کهنهسربازانی که در افغانستان و عراق و هر جنگ دیگری تا پنج سال پیش از آن حضور داشتهاند، مصونیت قضایی اعطا کنند. پیش از این نیز شماری از نمایندگان مجلس افغانستان با انتقاد از نیروهای آمریکایی و انگلیسی در افغانستان فاش کردند که این نیروها در قاچاق مواد مخدر در افغانستان دست دارند. با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که رژیم سلطنتی انگلیس متهمی است که با بازی رسانهای سعی در تبدیل شدن به مدعی و قاضی دارد، در حالی که از یک سو به دنبال ایجاد فضای یاس و ناآرامی در میان ایرانیان است و از سوی دیگر ایجاد چالش میان همسایگان را در سر میپروراند تا زمینهساز ادامه اشغال افغانستان باشد . رفتاری که بیداری ملتها و دولتهای ایران و افغانستان و تلاش طرفین برای توسعه مناسبات همه جانبه راهکار مقابله با این فتنهانگیزی خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری