حامد سعيدي‌راد: ماندگاری و جوان مرگ شدن تنها آثار مختص به پدیده های هنری نيست،در همه شاخه هایی که دستگاه خلق و آفرینش در آن ها،خلق می کند و می آفریند بحث میزان زمان ماندگاری مطرح است،مباحث فکری نیز بی شک در دسترس این مقوله است. چه اندیشه هایی که از ذهن اندیشمندان غرب و شرق بیرون تراویدند و مدتی قیل و قال به راه انداختند و بعد هم زودتر از خالق شان پا به گور نهادند و بر عکس چه اندیشه هایی که قدمتی چند ده قرنه دارند و هنوز هم مثل اثری حک شده بر سنگ و صخره های سخت نفس می کشند و حضور دارند. البته بقا و حیات یک اندیشه متفاوت است از با وجود تندیس و یادگار یک اندیشه در فضای فکری جوامع،اینکه یک مبحث فکری امروز بعد از چند قرن همچنان در کلاس های دانشگاه تجزیه و تحلیل شود با اینکه یک تفکر از پس سال های متمادی حیات هنوز هم جریان آفرین و اثرگذار باشد مسلما متفاوت است، اولی تنها پوسته و رویه‌ای از اندیشه است،عکس یادگاری است که امروز و پس از چند قرن به دست امروزی ها افتاده و این سوال را مطرح کرده است که صاحب عکس چه کسی بوده است و چگونه زیسته است اما دومی در جامعه نفس می کشد و در میان مردمان راه می رود و خواه نا خواه در کنار مردمان است. بقای یک اندیشه بیش از همه به میزان انعطاف پذیریش بسته است، اینکه یک مبحث فکری تا چه حد بتواند در معرض اختلاط قرار گیرد و بن مایه های خود را نیز حفظ کند مهمتر است از همه چیز،قدرت اختلاط یک اندیشه می تواند عمر آن را تا حد غیر قابل انتظاری بالا ببرد و آن را در لیست جاودانه ها قرار دهد شاید شاهد اندیشه‌های چپ بتواند گویا ترین مثال باشد،تاریخ تفکر کمتر اندیشه ای را مثل اندیشه های مارکسیستی به خود دیده است،تفکری که امروز همه منکر وجودش می شوند و آن را پایان یافته می دانند ولی علی رغم تصور همگان در بطن و عمق جامعه می زد و نفس می کشد،خیلی ها شاید بدون اینکه اطلاع داشته باشند یک مارکسیست یا یک لنینیست تمام عیارند و نحله های فکری نوظهوری که هرازچندی از گوشه و کنار سربرمی آورند هم خواه نا خواه از مارکسیست ها وام گرفته اند،و این ها همه به دلیل اختلاط پذیری گسترده این اندیشه در مقایسه با سایر اندیشه ها است. مارکسیسم با همه چیز مخلوط می شود،چه اندیشه دینی باشد و چه لیبرال فرقی نمی کند مارکسیسم در همه جا نفوذ دارد ،آن هم با حفظ ریشه ها و بن مایه های اساسی و اصولی خود و این تنها یک مثال است از چندین اندیشه ماندگار و پردوام تاریخ تفکر که همگی در اختلاط پذیر بودن شریک و رفیق مارکسیست هایند. در واقع اندیشه ها هر مقدار بنیاد گرا تر باشند زودتر از صفحه جهان پاک خواهند شد و هرچه اختلاط‌پذیریشان بالا تر باشد پر دوام تر و شکست ناپذیر تر خواهند ماند و این رسم دنیا اندیشه است که یا یک فکر را وادار به عقب نشینی و اخطالاط می کنند و یا در همش می شکنند و او را به سوی سرای نیستی رهنمون می شوند.