با وزیدن بادهای موسمی فصل انتخابات، پرچم گروهها و جریانهای سیاسی نیز به مرور در حال اهتزار است تا مشخص شود در بهار ۹۵، پرچم چه جریانی در مجلس دهم، بالاتر از دیگران قرار میگیرد.
اين درحالي است كه در آستانه نزدیک شدن به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی اختلافات ریشهای در جبهه اصلاحطلبی بیش از پیش خود را در شاخ و برگ این جریان نشان میدهد که به طور نمونه نگاه اعضای این جریان به محمدرضا عارف به هیچ عنوان واحد نیست.
تكيه كارگزاران بر لاريجاني
در حالی اعضای ارشد حزب کارگزاران با رسیدن به لاریجانی از عارف عبور کردهاند که بخش اعظمی از اصلاحطلبان، بر پایداری روی عارف تاکید داشته و لاریجانی را قابل اتکا و اعتماد نمیدانند.
عدم وجود کادر رهبری قوی در جریان اصلاحات پس از سالها فعالیت در عرصه سیاسی، به زخمی تبدیل شده که توسل جستن به شخصیتهایی چون ناطقنوری و علی لاریجانی برای عبور آنها از گردنه انتخابات، به نمک ریختن بر روی زخم میماند. اصلاحطلبان پس از بحرانآفرینیها در سال ۸۸ و به حاشیه رفتن کادرهای آن، دیگر نتوانستند همچون سالهای ۷۶ و ۷۸ و حتی سال ۸۸، منسجم عمل کنند. عدم وجود شخصیتی که هم مقبولیت و هم مشروعیت داشته باشد، آنها را به سمت نیروهایی میکشاند که تا پیش از این جز رقبا محسوب میشدند. عاقلان اصلاحطلب نام این دوران را دوران گذار گذاشتهاند. دورانگذاری که از سال ۷۶ شروع شده و مشخص نیست تا کی قرار است در گذار باشند.
اما در بین نیروهای اصلاحطلب هستند کسانی که خود را داری قدرت جذب آراء میبینند اما جدی گرفته نمیشوند. شرایط کنونی برای اصلاحطلبان، شرایط حداکثری نیست که بتوانند بر روی یکی از خود، توافق کنند. با عبور از تیر ۹۲، سیاست صبر و انتظار آنها به پایان رسید و وارد دوران کنشگری محدود در آستانه تحمل نظام شدهاند. اما برای اینکه کنشهای تند آنها با واکنشهای متناسب مواجه نشود، مجبور شدهاند تا از نیروهای اصولگرای معتدل بیشترین بهره را ببرند. از دید آنها دولت نخست روحانی، بهترین شرایط برای بازتولید اصلاحطلبی است و دوران دوم نیز خیز نهایی برای به دست گرفتن اصلاحطلبانه قدرت در مجلس و ریاست جمهوری خواهد بود.
با وجود مطرح شدن نام ناطقنوری در کنار محمدرضا عارف، نام سومی نیز رونمایی شد. علی لاریجانی، رئیس کنونی مجلس، کسی که از قم به مجلس راه یافته و کماکان نیز قصد دارد در فضای مجلس باقی بماند. شاید اگر در سالهای پیش از این از کنار هم قرار گرفتن اصلاحطلبان و لاریجانی سخنی به میان میآمد با واکنش تند این طیف مواجه میشد اما در دنیای سیاست هیچ چیز بعید نیست. اما علی لاریجانی خود را با دولت هماهنگتر میداند تا اصلاحطلبان.
به نظر میرسد حامیان دولت، به سوی علی لاریجانی چرخش پیدا میکنند. رئیس مجلس فعلی در دو سال اخیر همراهی بینظیری با دولت داشته است. او حتی در جریان جلسات علنی و غیرعلنی مجلس، نیروهای منتقد و مخالف دولت را به حاشیه برده است. پالسهای مستقیمی که وی به دولت ارسال کرده، به هدف خورده و نام او به عنوان سرلیست نیروهای معتدل مطرح شده است.
محمدرضا عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران که به ریاست عارف در شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان معترض است، میگوید: کارگزاران محوریت عارف را نمیپذیرد و در جایی دیگری با بیان اینکه "اصلاحطلبان فراوان مثل عارف دارند" نسبت به سرلیستی احتمالی عارف در انتخابات آتی واکنش نشان میدهد و از طرفی دیگر به ریاست عارف در شورای سیاستگذاری که به گفته برخی اصلاحطلبان با نظر خاص خاتمی انجام شده، تن نمیدهند.
کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران نيز در دفاع تمامقد از علی لاریجانی میگويد: دکتر لاریجانی از شخصیتهایی است که در مساله برجام اثبات کرده که منافع ملی را بر منافع حزبی و گروهی ترجیح میدهند و امروز بسیاری از افراد میگویند ایشان صلاحیت چنین سمتی (ریاست مجلس) را دارد.
محوريت عارف كجاست؟
اما اصلاحطلبان در بازی ائتلاف دولت و لاریجانی کجا قرار خواهند گرفت؟ آیا آنها در مجلسی که لاریجانی رئیساش باشد، جایگاهی خواهند داشت؟ شاید اصلاحطلبان با نیروهای حامی دولت مانند کارگزاران ، راحتتر کنار بیایند اما آنها نمیتوانند در کل با لاریجانی کنار بیایند.
اصلاح طلبان برای عبور از دوران عزلت خود نیازمند، نیروهای قدرتمند هستند. اگر زمانی روحانی برای پیروزی در انتخابات ۹۲ به پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان نیاز داشت، در حال حاضر این جریان اگر معکوس نشده باشد، حداقل دو سویه شده است.
روحانی با عملکرد خود در برخی از سیاستها مانند پایان مذاکرات هستهای، مقبولیت بیشتری کسب کرده و پایگاه اجتماعی او نیز در حال تقویت است. او دیگر به صورت مطلق به جریان خاصی نیاز ندارد و میتواند کنشگر قوی در عرصه سیاسی و انتخابات باشد. حامیان وی نیز با درک این موقعیت است که به جای تاکید بر نقش اصلاحطلبان، به سمت نیروهای معتدلی چون لاریجانی گرایش پیدا کردهاند. اما اصلاحطلبان نمیخواهند بازنده این جریان باشند و آنها خود نیز، در حال تقویت راهبردهای دولت برای ائتلافسازی هستند تا بتوانند در حد امکان، اقلیت قوی در مجلس دهم تشکیل دهند.
محمدرضا عارف تنها نیروی اصلاحطلبی است که تمایل خود را برای محور قرار گرفتن در انتخابات مجلس اعلام کرده است. به همان نسبتی که او کنش خود را در این رابطه زودتر از همه آغاز کرده، به همان نسبت نیز تردیدها برای محور قرار دادن وی نیز افزایش یافته است.
اما در حالی اعضای حزب کارگزاران مدام با کنایههای سیاسی محمدرضا عارف و مدیریت او را هدف قرار میدهند و چراغ سبز را به سمت علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی روشن میکنند، که بخش اعظمی از جریان اصلاحطلب از جمله شورای مشورتی اصلاحطلبان، شورای راهبردی اصلاحطلبان و احزاب فعال اصلاحطلب، محوریت عارف را پذیرفتهاند. از سوی دیگر بخش دیگری از اصلاحطلبان، لاریجانی را غیر اصلاحطلب خوانده و نسبت به ائتلاف با او نگرانیهای جدی دارند.
موسویلاری نایب رئیس شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان نیز با رد شراکت اصلاحطلبان با لاریجانی، گفته بود که قرار است اصلاحطلبان با او وارد رقابت شوند؛ مخالفت با تصمیم حزب کارگزاران برای حمایت از لاریجانی از اعضای سازمان مجاهدین هم کشیده است؛ فیضالله عربسرخی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین طی اظهاراتی کنایهآمیز، گفته که سرلیست اصلاحطلبان باید یک اصلاحطلب باشد و در ادامه افزوده است که، عارف بهترین گزینه برای سرلیستی اصلاحطلبان است.
در اين بین، محمد زارعفومنی دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات با بیان اینکه، لاریجانی عامل اختلاف در جبهه اصلاحطلبان شده است گفت: گرچه آقای لاریجانی علائم و نشانههايی به اصلاحطلبان داده است اما فعلا نتوانسته رضایت کامل را از اصلاحطلبان بگیرند؛ به نظرم آقای لاریجانی در جبهه اصلاحطلبان سرگردان شده است و بین بخش اول و دوم اصلاحطلبان مدام در حال پذیرش و رد است.
به نظر میرسد، بخشی از اصلاحطلبان با این استنباط که برخی رفتارهای لاریجانی از جمله نحوه موضعگیری در برجام، سیگنالهای به سمت آنهاست، عبور از عارف را به عنوان نسیه برای رسیدن به لاریجانی که به گفته خودشان "نقد" است ترجیح دادهاند.