کمآوردن آفتی است که اگر به جان هر شخصیت حقیقی و حقوقی غلبه کرد دیگر هرگز نمیتواند جایگاه واقعی خود را به دست آورد. ورود به دامنه پر فرازوفرود اطلاعرسانی نیازمند کسانیست که قادر به ادامه راه در تمامی حالات بوده و مقاومتی فراتر از افراد عادی جامعه داشته باشند زیرا این وسعت اگر چالش و تنش نداشته باشد فاقد محتواهای ارزشمند و مستند خواهد بود.
پیرامون مبحث اطلاعرسانی یعنی یکی از حرفههای اثرگذار تاریخ مدونی وجود دارد که در آغاز بهواسطه کبوتران نامهبر و سپس پیکهای تندرو انجام میشد تا خبری از یک منطقه به دیگر نقاط ارسال گردد؛ اما آنچه امروز بهعنوان رسانه از آن یاد میشود سرگذشتی شنیدنی دارد که از این محدوده نگارش خارج است و نیازمند مطالعه علاقهمندان در منابع متعدد میباشد. شاید چین اولین سرزمینی باشد که رسانه را با یک ابزار وارد جرگه فعالیتهای اجتماعی میکرد و در ادامه با وسایل متنوع همچون چاپ و استفاده از حرف کندهکاریشده بر چوب و فلز به نقش بر کاغذهایی که از ورقهای نازک چوبی ساخته شده بود میپرداخت و این فرم همچنان ادامه مییافت تا شرق را در منطقهای از هندوستان و دولت فراگیر عثمانی به استفاده از چاپ سنگی که نوعی حکاکی برای ایجاد شابلون بود، ناچار سازد.
چاپ سنگی بر روی کاغذی که سالها از اختراع آن توسط چینیها میگذشت تحولی تازه در علوم ارتباطات ایجاد کرد و خبرنامه را جایگزین پیکهایی همچون کبوتر و ایجاد دود از میان سرخپوستان آمریکا نمود. انجام نقش اندازی حروف بر روی سنگ بهمنظور چاپ خبرنامه تا همین روزنامه امروز به خاطر سختی و دقت زمان زیادی را میطلبید تا نشریههای یکبرگی معمولاً پانزده روز یکبار منتشر شوند اما هایدلبرگ آلمان این مسیر را با ایجاد حروف ریختهگری سربی تسریع نمود تا ازاینپس چاپ سرعت بیشتری گرفته و کتاب، روزنامه و مجله با چاپ سربی به دست علاقهمندان برسد و در کنار تلگراف، تلفن و رادیو و در قرن اخیر تلویزیون و اینترنت شامل شبکههای اجتماعی و مجازی، گوی سبقت را از یکدیگر بربایند و نوبت به رقابتهای تنگاتنگ برسد درحالیکه هنوز هم رسانههای مکتوب به دلیل مستند بودن و پابرجا ماندن برای نسلهای بعدی طرفداران خودش را دارد.
روزنامه اگرچه جاگیر است اما چون ماندگار است تا آیندگان را نیز از اخبار و پشت پردههای زمان خود آگاه سازد، یکی از باارزشترین و معتبرترین رسانهها بوده و خواهد بود. حال اگر رقبایی پیدا شوند که نتوانند خود را در این میان بالا کشیده و به درجه احترام و اعتبار روزنامهها در جامعه نزدیک شوند، بالطبع راههای دیگری را برمیگزینند تا به تخریب بپردازند! که این همان وصف ضربالمثل «دیگ است که به دیگچه میگوید رویت سیاه و سهپایه با تعجب ابراز میکند صل علی»!
تقابل رسانهای امر تازهای نیست که اگر بر اساس حفظ شئونات طرفین و ابراز نقدهای سازنده باشد تا جامعه نیز از اثرات آن بهرهمند شود، میتواند برکات خود را داشته و ختم به خیر گردد، اما زمانی که غرض ورزانه درج یا ابراز شود نهتنها سودی ندارد بلکه بهنوعی مخاطب را به شک و تردید برای پذیرفتن محتواها ناچار میسازد. رسانه ملی باید چشموچراغ بیش از هشتاد میلیون نفر جمعیت کشور باشد تا بهعنوان مرجعی معتبر ازآنچه میگوید و یا نمایش میدهد تمکین نمایند بنابراین ابراز و صحنهآرایی آنچه که هجو، بیمحتوا و یا اهانت ضمنی و تلویحی است میتواند به اعتبار رسانه خدشه وارد کند.
متأسفانه در تمام این سالها یعنی از زمانی که مرد دو چهرهای به نام صادق قطبزاده مسئولیت آن را به عهده گرفت و پسازآن در یک مقطع از زمان و مدیریت شخصیتی واحد توانست تا حدودی از بعضی چالشها دور بماند اما در سه سال گذشته اینچنین نبوده و ممکن است براثر انتخاب مدیران ضعیف پاییندستی که توان تسلط بر همه بخشهای صداوسیما را ندارند به این روز افتاده باشد تا همه مخاطبان را از زاویه مادیات بنگرد که اگر شخص و دستگاهی سر کیسه را شل کند، مورداحترام باشد، در غیر این صورت خود را برای هر نوع نقد منصفانه و غیرمنصفانه آماده سازد!
برنامه صبحگاهی سلام اصفهان که هرروز بین ساعات ۶:۳۰ تا ۸ صبح از رادیو اصفهان بهصورت زنده پخش میشود ابزاری است برای مدیران ارشد آن که بتوانند در لابهلای این نیش گزنده، اهداف شخصی و حقوقی دستگاه و یا سیاسی رسانه را بر مخاطب القاء نمایند که صبح پنجشنبه ششم خردادماه جاری در ساعت ۷:۵۵ پس از نقل مطلبی در یکی از روزنامههای محلی و توصیه مخاطبان به خرید و مطالعه آن، از نیش یکباره عقرب استفاده و ادامه میدهند: «این روزنامه پس از مطالعه برای مواردی دیگر هم به درد خواهد خورد»!
شاید بعضیها به یاد داشته باشند که گروهی از مدیران پسازاینکه موردنقد یک رسانه قرار میگرفتند برای موضعگیری منفی اعلام میکردند روزنامهها فقط به درد سفرهای برای پاک کردن سبزی و یا تمیز کردن شیشهها میخورند که اعلام هولزده گوینده در دقایق آخر یک برنامه به روایتی نقل همان نظر مسئولان پیرامون ارزش معنوی رسانههای مکتوب است که رقیبی سرسخت و موفق در افشای حقایق جامعه با رسانه ملی هستند!
نویسنده: حسن روانشید