شنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۹
کد مطلب : 105846

راه و بی راه

عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همچنان دورانی حساس و تامل برانگیز را سپری می‌کند. آنچه از دوران...

عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همچنان دورانی حساس و تامل برانگیز را سپری می‌کند. آنچه از دوران برجام مشاهده می‌شود آن است که بیشتر توجهات دستگاه دیپلماسی به سمت آمریکا و البته از زمان خروج آمریکا از برجام به سمت اروپا بوده است. چنانکه به رغم عهد شکنی‌های گسترده غرب در اجرای تعهداتش در برجام همچنان مذاکرات ۱+۴ ادامه یافته است. با تمام این تفاسیر در روزهای اخیر مجموعه تحولاتی در منطقه روی داده است که امیدها برای تقویت دیدگاه واقع بینانه به عرصه جهانی در سیاست خارجی کشور را در اذهان تداعی کرده است.
از یک سو «ظریف» به ترکیه و پاکستان سفر کرده است. این سفر در حالی صورت گرفته که یک نقطه مشترک در قبال این دو کشور وجود دارد و آن اینکه آنها از متحدان اصلی آمریکا در منطقه بوده و سالها دلبسته وعده‌ها و ادعاهای ایالات متحده و اروپا بوده‌اند. ترکیه که سالها به دنبال ورود به اتحادیه اروپا و توسعه روابط با آمریکا بوده اکنون در حالی با چالشهای اقتصادی و اجتماعی و امنیتی مواجه شده که ریشه آن در عملکردهای اروپا و آمریکا است به گونه‌ای روابط آنکارا با این کشورها به شدت تیره شده است.
پاکستان نیز که امنیت خود را قربانی غرب ساخته اکنون بر پایان دادن به این مسیر اشتباه تاکید کرده چنانکه عمران خان نخست وزیر جدید این کشور، ضمن اذعان به اشتباه بودن دلبستن به غرب بر لزوم احیای روابط با همسایگان تاکید کرده است. این دو کشور تجربه‌های ملموسی از پیامدهای دلبستن به غرب است که می‌توان از آن برای تنظیم روابط خارجی جمهوری اسلامی بهره گرفت. سفر ظریف به این کشورها را می‌توان گامی در جهت تحقق این مهم دانست که حلقه تکمیلی آن را نیز برگزاری نشست سران ترکیه، روسیه و جمهوری اسلامی در ایران (۱۶ شهریور ۹۷) می‌توان دانست.
نکته دیگر نوع رفتار کشورهای غربی در قبال برجام و ایران است. این کشورها در حالی در ظاهر از حمایت از برجام می‌گویند که در عمل کارکرد چندانی در این زمینه ندارند چنانکه از یک سو با ادعای مستقل بودن شرکت‌ها حضور آنها در ایران را منوط به خواست شرکت‌ها می‌دانند حال آنکه در زمان اعمال تحریم، همین کشورها از استقلال شرکت‌ها سخن نگفه و آنها را موظف به اجرای تحریم‌ها می‌کردند.
از سوی دیگر همچنان مواضع زیاده خواهانه این کشورها ادامه دارد چنانکه لودریان وزیر خارجه فرانسه ادعا کرده است اروپا به دنبال حفظ برجام است اما ایران باید ملاحظات غرب را در نظر داشته باشد که شامل بحث درباره آینده هسته‌ای ایران بعد از سال ۲۰۲۵، مساله موشکی و عملکرد منطقه‌ای ایران است. این سخنان همان زیاده‌خواهی آمریکاست که برای حذف تمام داشته‌ها و حقوق هسته‌ای، توان موشکی و موقعیت منطقه‌ای ایران است.
نکته دیگر نوع رفتار غرب در باب تحولات مهم جهانی است. این روزها در حالی جنگ با تروریسم در سوریه به مراحل پایانی رسیده و ارتش سوریه و متحدانش برای عملیات در ادلب آماده می‌شوند که کشورهای اروپایی و آمریکا با ادعاهای بشردوستانه وحتی رویکرد به گزینه نظامی به دنبال مقابله با این عملیات هستند. اسناد نشان می‌دهد که انگلیس به دنبال اقدام شیمیایی در ادلب است و آمریکا حمله موشکی را طراحی کرده است.
جالب توجه آنکه موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز بر لزوم توقف عملیات ارتش سوریه تاکید کرده است. دلسوزی غرب با ادعای بشردوستانه در حالی است که آنها در برابر کشتار کودکان یمن در جنگ سعودی و جنایات صهیونیست‌ها در فلسطین، سکوت کرده اند که واهی بودن ادعای آنها را آشکار می‌سازد.
در جمع بندی کلی از آنچه ذکر شد می‌توان گفت که راه درست همان رویکرد به همسایگان است که سفر ظریف به پاکستان و ترکیه و نشست سه جانبه تهران نمودی از آن است و راه نادرست دلبستن به مذاکره با اروپاست که رفتارشان بیانگر خسارت محض بودن این رویکرد است؛ هر چند که باب گفتگو را نباید بست اما دلبستن به اروپا و چشم داشتن به آن، امری نادرست بوده بلکه باید با نگاه شک آلود به اروپا نگریست و حل مشکلات کشور را از آنها طلب نکرد.

نویسنده: قاسم غفوری

https://siasatrooz.ir/vdcbasb80rhbgwp.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی