ايران در امور كشورهاي منطقه دخالت و ملتها را عليه دولتمردانشان ميشوراند. اين واژهاي است كه در ادبيات گفتاري سران غرب به كرات مشاهده ميشود و متاسفانه برخي مقامات كشورهاي منطقه نيز آن را تكرار ميكنند. آنها بر اين ادعايند كه مقاومت با محوريت ايران زمينه ساز نابسامانيهاي منطقه و تضعيف موقعيت آنان ميباشد.
منطقه در حالي دوراني حساس را سپري ميكند كه رفتارهاي كشورهاي غربي و عربي نشان ميدهد آنها به دنبال مولفههايي براي جلوگيري از رويكرد گستردهتر منطقه به مقاومت و بويژه جمهوري اسلامي ايران هستند. زماني رژيم صهيونيستي با جنگ افروزي اين مسئله را اجرا ميكرد اما شكستهاي سنگين اين رژيم در برابر مقاومت، اين ابزار را از ميدان به در كرد. در مرحله بعدي گروههاي تروريستي از جمله داعش و دهها گروه ديگر در جنگي نيابتي عليه مقاومت به كار گرفته شدند كه حوزه فعاليت آنها از عراق تا سوريه و لبنان را تشكيل ميدهد. يكپارچگي مقاومت و تدابير آن بويژه همراهي گسترده ملتها با مقاومت زمينه ساز ناكامي طرح به كارگيري تروريستها گرديد بگونهاي كه با اشكارتر شدن شكست تروريستها آمريكاييها گزينهاي جز ارسال تسليحات مستقيم براي تروريستها در پيش روي نداشتند.
در اين ميان يك رويكرد جديد در رفتار كشورهاي غربي و عربي مشاهده ميشود و آن احياي پان عربيسم ميباشد. به عنوان مثال السيسي رئيس جمهور مصر و سران شوراي همكاري خليج فارس تاكيد دارند به دنبال ايجاد نيروي نظامي واحدي هستند كه به مقابله با تروريسم بپردازد. اين ادعاها پس از انتشار خبر سر بريدن ۲۱ تبعه مصري در ليبي به دست داعش شدن گرفته است.
اين طرح در حالي مطرح شده كه محافل رسانهاي و مردمي منطقه استقبالي از اين طرح نكرده و حتي آن را مغاير با امنيت منطقه ميدانند تاكيد دارند كه مقاومت تنها گزينه اصل براي ايجاد ثبات در منطقه و تحقق بخش آرمانهاي آنها است. حال اين سوال مطرح است چرا ملتهاي منطقه كه اكثريت آنان را عرب تباران تشكيل مي دهند از احياي پان عربيسم مخالف بوده و آن را راهگشا مشكلات خود و منطقه نميدانند؟
پاسخ به اين پرسش را در چند محور ميتوان جستجو كرد. نخست تفاوت در مستقل بودن جبهه مقاومت و وابستگي حاميان ارتش پان عربيسم به آمريكا است. همگان اذعان دارند كه جمهوري اسلامي ايران به عنوان ركن ايجاد كننده مقاومت كشوري مستقل و آزاد است كه مقابلهاش با دشمنان منطقه از جمله آمريكا و رژيم صهيونيستي به اثبات رسيده است حال آنكه بسياري از كشورهاي عربي مدعي ارتش پان عربسيم وابسته به آمريكا بوده و بر اساس اقدامات آنها رفتار كردهاند.
نكته ديگر آنكه جمهوري اسلامي ايران برگرفته از مردم سالاري است كه مردم خود اداره كننده امور مي باشند حال آنكه اين مولفه در بسياري از كشورها مشاهده نميشود و حتي سركوب مردم صورت ميگيرد كه نمود آن را در بحرين و عربستان و.. مي توان مشاهده كرد. نكته ديگر استقلال نظامي ايران است كه نقطه قوت آن ميباشد حال آنكه كشورهاي عربي حتي مصر با ان سابقه تاريخي ارتشي وابسته به غرب دارد كه عملا آنها را مجري طرحهاي بيگانگان مي سازد.
نكته نهايي آنكه جمهوري اسلامي ايران و جبهه مقاومت بدون نگرش سياسي و مذهبي به حمايت از مبارزان با صهيونيست و تروريسم ميپردازند كه نمونه آن را در فلسطين به خوبي ميتوان مشاهده كرد بگونهاي كه ايران از تمام گروهها مقاومت حمايت ميكند حال آنكه كشورهاي عربي مدعي پان عربيسم همواره با ملاحظات سياسي و منفعت شخصي به مسئله فلسطين نگاه كردهاند. به عنوان نمونه مصر نه تنها گذرگاه رفح را مسدود كرده بلكه گروههاي مقاومت از جمله حماس را در ليست گروههاي تروريستي قرار داده است. مصر براي اهداف شخصي و جلب رضايت عربستان و آمريكا فلسطين را قرباني ساخته است. مجموع اين تحولات به خوبي نشان مي دهد كه چرا مقاومت و در راس آن جمهوري اسلامي ايران كانون توجه ملتهاي منطقه شدهاند. مردم عراق و سوريه و لبنان، ايران را ناجي و ضامن امنيت خود ميدانند و يا مردم يمن تاكيد دارند كه انقلابشان برگرفته از الگوي انقلاب اسلامي ايران است و خواستار برخورداري از تجربيات ايران براي تحقق انقلاب خود ميشوند.
محمد رضا آذين