جمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۳ - ۲۲:۱۰
کد مطلب : 86801

محور بحران‌های تازه در شبه‌جزيره کره

شبه‌جزيره کره در طول چند دهه اخير همواره از کانون‌هاي اصلي تنش‌هاي جهاني بوده است. شايد بتوان گفت که جنگ دو کره شمالي و جنوبي در دهه ۱۹۵۰ و تقسيم بندي دو بلوک شرق و غرب در ميان اين دو کشور سرآغازي بر تنشهاي بي‌پايان شبه‌جزيره کره بوده است که به دليل دخالت‌هاي خارجي‌گاه به مرحله جنگ نيز رسيده است. نکته قابل توجه در تحولات اخير شبه‌جزيره کره، از سرگيري دور جديد تنش‌ها ميان دو کره است. در حالي که چندي پیش دو کشور توافقاتي براي بهبود مناسبات داشته و درباره بازديد خانواده‌هاي ساکن دو کره در مناطق مرزي به توافق رسيدند اما بار ديگر تنش‌هاي نظامي و سياسي ميان طرفين بالا گرفت و به نوعي آن توافقات غيرقابل اجرا شد.
کره شمالي در کنار انجام چندين آزمايش موشکي اعلام کرد اگر تحرکات کره جنوبي و آمريکا ادامه يابد بار ديگر آزمايش هسته‌اي انجام مي‌دهد و آماده هرگونه اقدام نظامي خواهد بود. منابع خبري کره جنوبي نيز از پرواز پهپادهاي کره شمالي بر فراز آلمان کره جنوبي و حتي عکس برداری آنان از ساختمان رياست جمهوري خبر داده‌اند.
در نقطه مقابل سئول نيز از يک‌سو اقدام به آزمايش موشک‌هاي بالستيک با برد بالا نموده‌ و از سوي ديگر اين کشور برگزاري رزمايش‌هاي جديد با آمريکا را داشته که به اذعان محافل رسانه‌اي و نظامي بزرگترين رزمايش دو کشور بوده است. مجموع اين تحرکات در حالي شرايطي نابسامان را به منطقه حاکم ساخته که در باب دلايل و اهداف هر کدام از اين کشورها ديدگاه‌هاي متعددي مطرح است.
در باب اهداف کره شمالي بسياري از ناظران سياسي اين تحرکات را برگرفته از رويکرد کيم‌جونگ اون رهبر جوان اين کشور براي تثبيت قدرت بيشتر مي‌دانند.
وي که با برخي تغييرات سياسي و اقتصادي از جمله حذف برخي مهره‌هاي قديمي گام‌هايي براي تثبيت قدرت برداشته بود اکنون همزمان با برگزاري رزمايش کره جنوبي و آمريکا و نيز تشديد نظامي‌گري ژاپن با موضع‌گيري قاطع در برابر اين تحرکات سعي دارد تا موقعيت خود را در ميان مردم و نظاميان ارتقا بخشد و گامي ديگر براي تثبيت قدرت برداشته باشد. البته برخي ناظران سياسي نيز با اشاره به فشارهاي اقتصادي و سياسي و حقوق بشري غرب بر اين گمانند که «اون» با ايجاد چالش بيروني به دنبال تغيير معادلات و مقابله با تهديدات اقتصادي و حقوق بشري غرب مي‌باشد.
به هر تقدير هر کدام از اين موازنه‌ها که برقرار باشد در نهايت يک اصل براي «اون» مطرح است و آن تقويت موقعيت خود در داخل و تثبيت جايگاه کره شمالي در معادلات جهاني مي‌باشد.
در باب ديدگاه کره جنوبي به اين تنشها نيز مي‌توان گفت که سئول تلاش دارد تا از نظامي‌گري آمريکا در شرق آسيا به ويژه تنش‌هاي ايجاد شده ميان روسيه غرب در مساله اوکراين نهايت استفاده را برده و به تقويت توان نظامي خود بپردازد. بررسي تحولات شرق آسيا نشان مي‌دهد که ژاپن و کره جنوبي به عنوان متحدان اصلي آمريکا برآنند تا از شرايط جاري در منطقه و گسترش دامنه تمايلات آمريکا براي حضور در شرق آسيا و نيز تنشهاي جديد ميان اين کشورها روسيه براي رسيدن به اهداف نظامي بهره گيرند.
با توجه به روحيه ضد‌آمريکايي جاري در ميان مردم
کره جنوبي و ژاپن، سران اين کشورها نمي‌توانند با نام ارتقاي همکاري با آمريکا به توسعه نظامي خود بپردازند به ويژه اينکه ساير کشورها منطقه نيز در قبال اين رفتارها حساسيت‌هايي دارند چالش‌هايي را براي اين دو کشور به همراه خواهد داشت. بر اين اساس آنها در کنار برجسته‌سازي تهديدات قديمي نظير چين برآنند تا از مولفه‌هايي نظير مقابله با تکرار سرنوشت کريمه در شرق آسيا و نيز مقابله با تهديدات کره شمالي بهره گيرند. نکته قابل توجه آنکه آمريکا نيز که به دنبال تشديد نظامي‌گري در شرق آسيا مي‌باشد از اين رفتارها حمايت کرده چنانکه چاک‌هاگل وزير دفاع آمريکا در جديدترين اظهار نظرهايش بر همکاري و همگرايي بيشتر ميان واشنگتن با توکيو و سئول تاکيد کرده است.
البته نبايد از نظر دور داشت که کره جنوبي و ژاپن نيز در حوزه اقتصادي شرايط چندان مطلوبي ندارند لذا با رويکرد به تنشهاي منطقه‌اي و برجسته‌‌سازي تهديدات کره شمالي به دنبال امنيتی ساختن اولویت‌های کشور مي‌باشند.
آنها با اولويت ساختن تهديد خارجي و امنيت ملي در برابر چالش‌هاي اقتصادي به نوعي از ميزان انتقادهاي مردمي و جريان‌هاي سياسي به روند اقتصادي کشور مي‌کاهند. در کنار تمام اين مسائل نکته قابل توجه نقش انکارناپذير آمريکا در بحران‌هاي اخير شبه‌جزيره کره مي‌باشد.
سياست آمريکا همچنان به دو اصل استوار است. نخست تهديدهاي گسترده عليه کره شمالي که حتي به حوزه نظامي رسيده و اين کشور براي دفاع از خود‌گزينه‌هاي جز نظامي‌گري در پيش روي ندارد. دوم حمايت‌های تسليحاتی از کره جنوي و تحريک اين کشور به نظامي‌گري که نتيجه آن را در آزمايش موشک‌ها بالستيک اين کشور مي‌توان مشاهده کرد. آمريکا با ايجاد فضاي بيشتر و تحريک کشورهاي ژاپن و کره جنوبي به بهانه مقابله با کره شمالي از يک سو فروش تسليحات به اين کشورها و در نهايت فروش تسليحات به سایر کشورهاي منطقه به دليل ايجاد رقابت تسليحاتي ميان همسايگان را اجرايي مي‌سازد و از سوي ديگر به بهانه امنيت متحدان خود، حضور بيشتر در شرق آسيا را پيگيري مي‌نمايد.
با توجه به اين شرايط مي‌توان گفت که ريشه اصلي تنش‌هاي اخير شبه‌جزيره کره بار ديگر تحرکات آمريکا است که براي منافع خود اين کشورها را قرباني مي‌سازد.
اين اصل زماني بيشتر نمود مي‌يابد که پيش از برگزاري رزمايش آمريکا و کره جنوبي، توافقات قابل توجهي ميان دو کره صورت گرفته و منطقه در مسير آرامش قرار داشت. آرامشي که چندان در چارچوب منافع آمريکا نبوده و براي مقابله با آن بحران‌سازي‌هاي جديد در منطقه را در پيش گرفته که آغاز دوباره تنش‌ها ميان دو کره و تشديد اختلاف‌هاي ژاپن و ژاپن نمودي از آن است.

https://siasatrooz.ir/vdccs4q4.2bqex8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی