این روزها سالگرد سی سال رهبری آیتالله خامنهای است، سی سال از روزی که مجلس خبرگان تصمیم گرفت به آیتالله خامنهای بگوید رهبر و او مدام با تواضع خاص این مقام را رد میکرد و متقاضی اداره شورایی کشور میشد، گذشته است.
سی سال از روزی که یاران امام با آیتالله خامنهای بیعت کردند گذشته و حالا رهبر انقلاب در آستانه آغاز چهارمین دهه رهبری خود قرار دارد، رهبری که به جرات میتوان گفت علیرغم قاطعیت و عملکرد شفاف و بدون تعارف دموکراتترین رهبر جهان از این حیث که با همه قدرتی که قانون اساسی به او میبخشد نخواسته خللی در رای و خواست مردم ایجاد کنند، نام میگیرد.
آیتالله خامنهای تا جایی به نظر و خواست مردم احترام گذاشتند که علیرغم آیندهنگری دقیق درباره مذاکرات هستهای و برجام، در این زمینه تنها به توصیه و تعیین خط قرمز بسنده کرده و حتی با وجود رعایت نشدن خطهای قرمز اعلامی به دلیل خواست مردم (که البته با وعدههای دروغین ایجاد شده بود) به ماجرا ورود حکومتی نکردند تا همه ببینند عاقبت گوش نکردن به صحبتهای ولیفقیه چه پیامدهایی را برای کشور به ارمغان میآورد.
امروز میخواهیم درباره عملکرد سه دهه گذشته مقام معظم رهبری برایتان بنویسیم البته با اشارهای به وظایف قانونی و اختیاراتی که قانون به ایشان تفویض کرده است.
قانون اساسی و رهبری
لازم است ابتدا دید در نظام جمهوری اسلامی رهبری چه جایگاه و وظیفه و اختیاراتی دارد بر همین اساس باید بررسی کرد که رهبری در قانون اساسی چطور تعریف شده است، در این زمینه باید گفت وظایف و اختیارات رهبر در قانون اساسی مطابق متن اصل ۱۱۰ قانون اساسی چنین است:
۱- تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۲- نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام. ۳- فرمان همهپرسی. ۴- فرماندهی کل نیروهای مسلح. ۵- اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها. ۶- نصب و عزل و قبول استعفا:الف) فقهای شورای نگهبان. ب) عالیترین مقام قوهی قضاییه. ج) رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. د) رئیس ستاد مشترک. ه) فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. و) فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی. ۷- حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه. ۸- حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۹- امضای حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم؛ صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد. ۱۰. عزل رئیسجمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی. ۱۱- عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوهی قضاییه.
البته این را هم باید طبق قانون دانست که رهبری میتواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.
اما رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول سالهای گذشته علاوه بر عمل به مسئولیتهای خود که در فهرست بالا آمده است، اقداماتی انجام دادهاند که در جهت موفقیت نظام اسلامی و جامه عمل پوشاندن به وظایف رهبری نقشی بهسزا داشته است. اقدامات ویژه که به صورت حضور در بزنگاهها و البته همراه با توصیه و تبیین دلایل صورت گرفته است و کمتر در قالب حکم حکومتی بیان شدهاند.
مقابله با تحریف امام(ره)
بعد از رحلت امام خمینی(ره) عدهای در داخل و خارج تلاش داشتند تا با قداستبخشی فریبکارانه اصل رهبری را حذف کنند که همان ابتدا این توطئه خنثی شد اما در ادامه مسیر هم عدهای تعاریف اشتباه از رفتارهای امام در مواجه با دشمن بیان داشتند که همین امر تلاش داشت میان نسل جدید و قبل تفرقه افکند که در این بین یکی از مهمترین تلاشهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول نزدیک به سه دهه گذشته این بوده است که راه امام تداوم یابد، این راه دچار تحریف و تغییر ناصحیح نشود و اصول مکتب امام و بینات راه امام دستخوش بازی بازیگران سیاسی و تحریف دشمنان و ناآگاهان قرار نگیرد.
خودباوری به نسل جوان
یکی از اصلیترین و مهمترین اقدامات رهبر معظم انقلاب در دوران رهبری خود را باید مفهومسازی و حرکتآفرینی و ایجاد امید در جامعه خصوصا در نسل جوان دانست. چیزی که گاه از آن به گفتمانسازی براساس آرمانها و اهداف نظام اسلامی تعبیر میشود. بر این اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی با ایجاد یک سری مفاهیم مورد نیاز برای حل مشکلات جامعه و پیشبرد انقلاب اسلامی در راستای اهداف خود، ادبیات و گفتمانی را ایجاد میکنند که این ادبیات و گفتمان، زمینه را برای تولید محتوا و برنامه برای عمل در راستای آن اهداف آماده میسازد. هر یک از این مفاهیم نیازمند لااقل یک مقاله یا یک کتاب مجزاست که بتوان نیاز به آن مفهوم و ابعاد آن و خدماتی که این مفهومسازی انجام داده است را تشریح کرد. برخی از این مفاهیم ارائهشده توسط ایشان به شرح زیر است:
مردمسالاری دینی، اقتصاد مقاومتی، مردمیسازی فرهنگ، فرهنگ عمومی، شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی، مظلومیت فرهنگ، جنگ نرم، افسران جنگ نرم، نفوذ، عوام و خواص، جهاد کبیر، مدیریت جهادی، جذب حداکثری، عزت و حکمت و مصلحت در سیاست خارجی، بیداری اسلامی، خودی و غیرخودی، پاسخگویی مسئولان، انضباط اجتماعی، خدمتگزاری به مردم، عدالتخواهی، اتحاد ملی و انسجام اسلامی، فرهنگ مقاومتی وجدان کاری، انضباط اجتماعی، انضباط اقتصادی، اصلاح الگوی مصرف، سبک زندگی اسلامی و ایرانی، جهاد اقتصادی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، عدالت و پیشرفت، تمدن بزرگ اسلامی و... .
به نوعی این واژهها میتواند هویتبخش نسل جوانی باشد که آیندهساز کشور است تا به جای تقلید کورکورانه از فرهنگ غرب هویت اسلامی - ایرانی خود را شناخته و حفظ کند.
بصیرتبخشی
بیشک میتوان این نکته را به تایید کارشناسان همه جناحهای سیاسی و دوست و دشمن نظام رساند که بصیرتدهی و راهنمایی مردم و مسئولان، یکی از مسئولیتهای سنگین رهبر معظم انقلاب بوده است. ایشان در هر برهه حساس و در هر امر مهم عمومیای، یکی از وظایف خود را بصیرتدهی دانسته و به آن عمل کردهاند. از اینجهت است که در طول سه دهه گذشته گنجینهای غنی از سخنرانیها و موضعگیریهای ایشان بهصورت سخنرانی، حکم، دستور و... در موضوعات سیاسی و اجتماعی روز ایجاد شده است که تهیه این میزان محتوای روشنگر و ایراد این همه سخنرانیهای بصیرتبخش، خود یک کار مهم و اساسی محسوب میشود. ایشان در بزنگاههایی چون فتنه ۷۸، فتنه و آشوب سال ۸۸ و شکستن پلمپهای تاسیسات هستهای که داوطبانه ایجاد شد و برای دشمن توقع ایجاد کرد، فتنه مذاکره ترامپ و بسیاری دیگر از این موارد راهنماییها ورودی دقیق و عمیق داشتند.
استکبارستیزی
یکی دیگر از اقدامات شایان توجه رهبر معظم انقلاب در طول سالهای پس از امام، توجه به مسأله استکبارستیزی و شناخت دشمنان ملت ایران و اسلام عزیز و حساسیت داشتن نسبت به طرحهای دشمن بوده است. بدونشک از یک رهبر آگاه و روشنبین جز این نیز توقع نمیرود که برنامههای دشمن را بشناسد و نسبت به طرحهای آنها حساسیت داشته باشد. اینکه مشاهده میکنیم رهبر معظم انقلاب همواره زودتر از آنکه دشمن طرحهای خود را عملی کند نسبت به آن تذکر داده و مردم را از چنین طرحهایی آگاه کرده است، نشان از موفقیت رهبری در انجام این مسئولیت دارد. هشدارهای رهبری نسبت به طرحهای فرهنگی و جنگ نرم دشمن، هشدارهای رهبری نسبت به توطئههای اقتصادی دشمن در سالهای اخیر و... مصداقهایی از این امر است.
مثلا استکبارستیزی که از مسلمات راه امام بود را منکر شدند و یا برخی دیگر با این ادعا که دوران مکتب امام به پایان رسیده، بیشرمانه مدعی شدند که اندیشههای امام را باید به موزهها سپرد. رهبر معظم انقلاب در برابر این دشمنیها و تحریفات از مکتب امام ایستادند و به لطف خدای متعال و همت مردم، راه امام را تداوم بخشیدند.
تمرکز دقیق بر رفتار دشمن
علاوه بر آنچه در بالا ذکر شد، رهبر معظم انقلاب به صرف شناخت نظری دشمن و طرحهای او اکتفا نکردهاند بلکه در میدان عمل نیز همانند یک رهبر میدانی مسلط بر میدان و آگاه و بیدار و چونان دیدهبانی نافذالبصیره حرکتهای جبهه دشمن را در عمل نیز رصد کرده و ملت ایران را در باب نحوه حرکت و اقدامات آتی و حال دشمن آگاه کردهاند.
بر آنچه ذکر شد باید این را افزود که مقام معظم رهبری علاوه بر آگاهی از برنامههای کلان دشمن و شناخت اقدامات عملیاتی آنان، برای خنثی کردن برنامههای دشمن نیز همواره برنامهها و اقدامات و طرحهایی اندیشیدهشده و روشن داشتهاند و همین امر باعث شده است که توطئههای دشمن خنثی شود و یا تلاش برای مقابله با آن بهموقع صورت گیرد. بهعنوان مثال رهبر معظم انقلاب از قریب به ۱۲ سال قبل از برنامه دشمن برای صدمه اقتصادی به کشور خبر دادند و پس از آن چون دیدهبانی نافذ، حرکت جبهه دشمن را رصد کردند و برای خنثی کردن این توطئه دشمن نیز اقتصاد مقاومتی را بهعنوان طرحی کلان و حسابشده و با پشتوانه کارشناسی برای مقابله با این توطئه ارائه کردند.
ورود دقیق در بزنگاه های تاریخی
انقلاب اسلامی پس از امام با بحرانهای مختلف و متعددی روبهرو بوده است. اگر رهبری معظم انقلاب در طول این دوران هیچیک از خدمات و اقدامات بسیار مهم ذکر شده در بالا را انجام نداده بودند و صرفا موفق به عبور انقلاب از بحرانها شده بودند، میتوانستیم مدعی شویم که کار بزرگی صورت گرفته است، این در حالی است که ایشان هم موفق به عبور دادن انقلاب از این بحرانها و گردنههای حساس شدهاند و هم توانستهاند اقدامات درخشان پیشگفته را بهسرانجام برسانند. اگر بخواهیم فهرستی از بحرانهای پس از امام تا امروز را مطرح کنیم باید فهرستی بسیار طولانی را ذکر کنیم اما به اختصار هرچه تمامتر میتوان موارد زیر را مهمترین بحرانهای این دوران دانست:
جنگ عراق با کویت و حمله آمریکا به عراق که زمینه ورود آمریکا به منطقه و احتمال درگیری و جنگ با ایران را نیز مطرح کرد.
فتنه ۷۸ و تلاش عدهای برای براندازی نظام اسلامی از طریق آشوب خیابانی.
فتنه ۸۸ و شورش عدهای علیه رأی مردم و تلاش برای براندازی نظام اسلامی که این بحران و فتنه خود دارای ابعاد مختلف سیاسی و امنیتی و اجتماعی بود.
طرح شورویسازی جمهوری اسلامی ایران که در سالهای ۷۹-۷۶ توسط نظام سلطه ایجاد شد و با هوشمندی و تلاش رهبری خنثی گردید.
بحران دادگاه میکونوس و تلاش بهظاهر حقوقی و دیپلماتیک غرب برای مقابله با جمهوری اسلامی و بحرانآفرینی در روابط خارجی ایران اسلامی.
بحران قتلهای زنجیرهای و طراحی پیچیدهای که هدف آن صدمه به اعتبار دستگاههای امنیتی نظام جمهوری اسلامی بود.
بحران کوی دانشگاه که هدف آن جداسازی قشر دانشجو از نظام اسلامی بود.
بحرانسازیهای مجلس ششم و تحصن و فتنهگری برخی از نمایندگان آن مجلس که خود فصل مشبعی از اقدامات بحرانساز است.
خروج از حاکمیت برخی از اصلاحطلبان و تلاش آنها برای به بنبست رساندن نظام اسلامی.
بحرانسازیهای آقایان منتظری، آذریقمی و افرادی امثال آنها که آلت دست عدهای برای بر هم زدن امنیت و ثبات نظام اسلامی شدند. این فهرست طولانی از بحرانها را میتوان تکمیل کرد.
مسئولیتپذیری و پاسخگویی
یکی دیگر از نقاط درخشان سابقه رهبر معظم انقلاب، مسئولیتپذیری و پاسخگویی ایشان است. در جایگاه رهبری ایشان در طول سالها، بارها و بارها در جلساتی شرکت نمودهاند که در آن اقشار مختلف مردم به بیان نظرات خود و پرسیدن سؤالاتی که برایشان مطرح است میپردازند و معظمله نیز با گشادهرویی در صدد پاسخگویی برمیآیند. در میان مسئولان سطح بالا در دنیا و در ایران، این میزان از پاسخگویی کمنظیر است.
در بعد مسئولیتپذیری نیز ایشان قولا و عملا همگان را به دوری از انداختن مسئولیت بر دوش دیگران توصیه کردند و در مواقع مهم نیز نشان دادند که خود عامل به این توصیه هستند. مثلا در ماجرای تحدید نسل ایشان مسئولیت خود در این زمینه را پذیرفتند و با صراحت از آن سخن گفتند، در حالیکه روشن است که ایشان از حامیان و مروجان مسأله تحدید نسل نبودهاند.
تلاش برای حل معضلات و ضعفها
یکی دیگر از نقاط درخشان در بیان و عمل رهبر معظم انقلاب این است که ایشان از دیدن نقاط ضعف و معضلات و مشکلات در نظام اسلامی و جامعه ابایی ندارند و منکر این نقاط ضعف نمیشوند بلکه با حکمت و فرزانگی، انکار ضعفها را ناصحیح دانسته و متذکر میشوند که همانطور که سیاهنمایی برای انقلاب و جامعه مضر است، سادهلوحی یا انکار واقعیتها نیز مضر است.
از این جهت است که مشاهده میکنیم ایشان مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و مفاسد اقتصادی و آسیبهای اجتماعی و دیگر مصادیق معضلات اجتماعی را مجدانه مورد توجه قرار میدهند و در دستورهای مختلف به مسئولان از لزوم توجه به امنیت اخلاقی و روانی جامعه، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی، ضعف در خانواده، معضل جمعیت و... سخن میگویند. این واقعبینی انقلابی در عین آرمانگرایی اسلامی یکی از ویژگیهای درسآموز و منحصربهفرد رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
رهبر انقلاب با منتقدان خود چگونه رفتار میکنند؟
بیت رهبری در سالهای اخیر به صریحترین انتقادها هم واکنش نشان نمیدهد!
رسانههای منتقد نظام جمهوری اسلامی ایران، بارها رهبری امام خامنهای را دیکتاتور گونه دانسته و با تکیه بر همین موضوع سعی بر القای این مفهوم در جامعه دارند، بارها شاهد بودیم که اتفاقات مختلف را هیزم کرده و بر پای آتش تفرقه ریختند؛ اما سوال اینجاست که آیا براستی ایشان دیکتاتور است؟
سی سال از انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی ایران میگذرد، طی سالهایی که ایشان رهبری جامعه اسلامی ایران را برعهده داشتند بارها و بارها در دیدارهای مردمی حاضر شده و بعضا به صورت گفتوگوهای دوطرفه با آنها صحبت کردهاند. سفرهای استانی، دیدار با دانشجویان، دیدار با اقشار مختلف مردم و ... که هر ساله به صورت ثابت اتفاق میافتد تنها بخشی از مراودات مردمی رهبری است که نمونهاش در جهان بینظیر و بیمثال است.
بیبیسی آغازگر یک شبهه درباره رهبر انقلاب
پس از افطاری امسال رهبری با دانشجویان، بیبی بیفارسی یک گزارشی با عنوان جلسه پرحاشیه؛ انتقاد از "بیت رهبری" در حضور آیتالله خامنهای را منتشر کرد و اعتقاد داشت که افراد بیت رهبری اجازه آزادیبیان و اظهارنظر در مورد شخص رهبری را به فعالین نمیدهند.
این در حالی است که سالیان سال شاهد برگزاری افطاری دانشجویان و جوانان با رهبری هستیم، مراسمی که در آن دانشجویان دغدغهها و مسائل خود را بدون هیچ واسطهای به گوش رهبر جمهوری اسلامی میرسانند؛ بعضا در این جسات بارها شاهد بودیم که نخبگان و دانشجویان از مسئولان دولتی، سیاستهای کلی نظام و حتی سیاستهای رهبری صریحا انتقاد کردهاند.
نظر رهبری در مورد نقد شدن چیست؟
گزارش مغرضانه و هدفدار بیبیسی در حالی است که مقام معظم رهبری در همان دیدار صراحتا گفتند: «خیال نکنید من از شنیدن اینجور نقدها ناراحت میشوم؛ نه، من از اینکه این حرفها زده نشود، ناراحت میشوم! بنده در جلسات دانشگاهی و دانشجویی که اینجا هستند میبینم بعضیها از روی احترام خیلی حرفها را که خیال میکنند من ناراحت میشوم، نمیزنند و من از نگفتن ناراحت میشوم من از گفتن ناراحت نمیشوم. من از انتقاد استقبال میکنم. انتقاد هست و کم نیست و بنده اینها را دریافت میکنم.»
برخیها فکر میکنند که انتقاد موجب ضعف است، اما رهبری انتقاد را نشانه ضعف نمیدانند و در این باره معتقدند: «لبته معناى این حرف آن نیست که ما بگوییم هیچکس حق ندارد از دولت انتقاد کند؛ چون انتقاد به معناى تضعیف نیست. انتقاد اگر دلسوزانه و منصفانه باشد، کمک هم مىکند. اگر انتقادى دلسوزانه هم نبود، بالاخره دانسته مىشود. در مقابل حرکت دولت، اگر یک وقت عیبجویىِ غیرمنصفانهاى هم بشود، نخواهد توانست افکار عمومى و واقعیّتهاى بیرونى را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین من نمیخواهم انتقاد را منع کنم؛ اما تخریب را چرا. تخریب به هیچوجه مصلحت نیست. با هیچ توجیهى کسى نمىتواند خود را قانع نماید که دولت را تخریب کند.
جوانی که به رهبری نقد کرد و مورد تشویق ایشان قرار گرفت!
در سال ۸۸ و در جریان دیدار و گفتوگوی جوانان نخبه علمی کشور با رهبر انقلاب، یکی از حاضران بدون هماهنگی با مجری مراسم و به دعوت رهبر انقلاب، پشت تریبون قرار گرفت و به شکل صریح، از برخی سیاستها و رویههای حکومتی انتقاد کرد، سخنان افراد منتخب تمام شده بود و مجری برنامه با اعلام پایان وقت صحبتهای حاضران، از رهبر انقلاب دعوت کرد برای جمع صحبت کنند. در این زمان چندتن از حضار خواستار حضور در پشت تریبون و بیان نظراتشان شدند که رهبری از مجری پرسیدند کسی نمانده که صحبت کند؟ مجری پاسخ داد اگر شما اجازه بدهید، همه جمع هزار نفرهای که اینجا هستند، دوست دارند صحبت کنند، اما وقت محدود است.
در این هنگام رهبر انقلاب به یکی از جوانان در وسط جمعیت که پرشورتر از بقیه خواستار حضور در پشت تریبون بود، اما توسط برگزارکنندگان مراسم نشانده شد، اشاره کردند و گفتند: «آن آقایی که پا شده بودند، ایستاده بودند و نشاندندشان ... شما بفرمائید».
جوان متقاضی در جایگاه قرار گرفت و خود را دانشجوی ریاضی دانشگاه شریف معرفی کرد. وی ابتدا از نحوه انتخاب افراد برای صحبت نزد رهبری گله کرد. این گلایه افرادی بود که نوبت بیان نظراتشان را نیافته بودند و با تشویق حضار روبهرو شد.
بحشی از سخنان وی موضوع نقد رهبری بود. وی گفت: من شاید چهار - پنج سال است که به صورت جدیتر روزنامه میخوانم و مجلات را مطالعه میکنم. این مدت واقعاً به یاد نمیآورم که مطلبی را با عنوان نقد رهبری خوانده باشم... نقد رهبری را هم به شکل عمومی میشود مطرح کرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس میکنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و کینه میشود؛ مثلاً یک چیزی که در ابتدا یک انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمیکند، ممکن است جنبهی مغرضانه به خود بگیرد و کمکم بیانصافیهایی پیدا شود.»
در این هنگام، یادداشتی حاکی از اتمام وقت به سخنران داده شد. او از رهبری پرسید وقت گذشته است، اما اگر موافق باشید ادامه دهم؟ رهبر انقلاب نیز با اشتیاق پاسخ دادند: البته از اول هم وقت گذشته بود، ولی من موافق ادامه صحبتهای شما هستم. این دانشجو صحبتهایش را ادامه داد و برخلاف سایرین که طبق هماهنگی با مجری مراسم، صحبتهایشان را در ۴ دقیقه محدود میکردند، حدود ۱۰ دقیقه صحبت کرد و در ادامه با انتقاد از چگونگی برخورد نیروی انتظامی با تجمعات پس از انتخابات پرسید: «اگر مقداری روشهای اقناعیتر داشتیم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نمیکردیم، نظام ما بقای بهتری نداشت؟ آیا مردم متحدتری نداشتیم؟ چون وحدت واقعی به نظر من بیش از اینکه با نصیحت حاصل شود نتیجهی رفتار مردم با حکومت و رفتار حکومت با مردم است و رفتار مردم با همدیگر است.»
وی در پایان، مودبانه تشکر کرد و به جای خود بازگشت و رهبر انقلاب نیز مانند بقیه سخنرانان از ایشان نیز با بیان طیبالله انفسکم تقدیر کردند.
رهبر انقلاب در ابتدای سخنان خود با ابراز خوشحالی از اینکه سخنان نخبگان هر سال قویتر و عمیقتر از قبل میشود و یادآوری ضروت شکر نعمت نخبگی با خدمت به مردم و کشور؛ اهمیت تولید علم، آزاداندیشی در دانشگاهها و مرزشکنی علمی درپیشرفت و اقتدار کشورمان را کلیدی توصیف کردند و ضمن اشاره به برخی نکات مطرح شده توسط حاضران، درباره سخنان دانشجوی منتقد نیز گفتند: «خیال نکنید من از شنیدن اینجور حرفها ناراحت میشوم. نه...، من از اینکه این حرفها زده نشود، ناراحت میشوم. در جلساتِ دانشجوئى، دانشگاهى که اینجا هستند، بنده گاهى که ببینم حالا بعضىها روى ملاحظه، روى احترام، روى هرچه، بعضى از این حرفها را که خیال میکنند من خوشم نمىآید، نمیزنند؛ از نگفتنش ناراحت میشوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نمیشوم.»
بیت رهبری در سالهای اخیر به صریحترین انتقادها هم واکنش نشان نمیدهد
علی طلوعی رئیس بسیج دانشگاه تهران با اشاره به برخی مواضع رسانههای بیگانه و شبهاتی که در این باره مطرح میشود به شرایط حضور و سخنرانی نماینده تشکلهای دانشجویی در دیدار با رهبر انقلاب اشاره کرد و گفت: به طور کلی در سالهای اخیر فرصت حرف زدن به نگاههای مختلف داده میشود، در این دو سال اخیر اگر اشتباه نکنم نمایندههای نشریههای دانشجویی خیلی جدی، صریحترین انتقادها و بعضا بیاحترامیها را داشتند و برخوردی از جانب حضرت آقا و مسئولین بیت نمیشد.
وی ادامه داد: بعضی از دوستان در میان جلسه مطالبی داشتند و با توجه به داشتن وقت به آنها هم تریبون میدادند؛ به نظر من خیلی هم در این دیدارها لازم به زدن همه حرفها نیست.
رئیس بسیج دانشگاه تهران تصریح کرد: مطالب خیلی صریحتر از چیزی که بیبیسی فکر میکند به مقام معظم رهبری میرسد اما با همه این حرفها برگزاری این مراسم میتواند بهتر هم باشد.
محبوبیتی که ترس به جان دشمن انداخته است
با مرور همه این موارد یک سوال به ذهن متبادر میشود و آن اینکه به راستی دشمن و رسانههای بیگانه با چه هدفی رهبر انقلاب، زندگی شخصی ایشان و فرزندانشان را هدف قرار گرفتهاند؟ آیا غیر از این است که محبوبیت امروز رهبر انقلاب در بین نسلهای چهارم و پنجم پس از انقلاب دشمن را به ترس و واهمه وا داشته است؟!
نویسنده:مائده شیرپور