شنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۰ - ۲۱:۰۱
کد مطلب : 67993

ايران آلمان نازي، ترکيه عثماني سرزمين کاکلوس کلان نيست

يک منبع آگاه گفت: فعاليتهاي تبليغي زرتشتيان با شعار ميهن‌پرستي، کوروش و داريوش‌گرايي به مراتب خطرناک‌تر از تحرکات تبليغي...

يک منبع آگاه گفت: فعاليتهاي تبليغي زرتشتيان با شعار ميهن‌پرستي، کوروش و داريوش‌گرايي به مراتب خطرناک‌تر از تحرکات تبليغي بهائيت و مسيحيت تبشيري است. «سايت تانياک»
اين سايت بازي، بدجوري کاردست دولت و ملت ايران داده است. تکليف همه مردم با روزنامه‌ها و مجلات روشن است. هر روزنامه مدير و صاحب امتياز و مسئولاني دارد.
به جناحي وابسته است يا نيست. بالاخره کلي، اداره‌، مشخصاتي دارد. اين پايگاه‌هاي خبري مجهول‌‌المدير، مجهول‌‌الهيئت تحريريه، مجهول صاحب امتياز و مجهول مکانند، اجازه دارند به هر کسي دلشان خواست افترا بزنند، هر خبري و هر شايعه‌اي را نشر دهند.
هر چه خواستند بافتند و اخيرا از منبع آگاه نقل قول مي‌کنند بفرماييد اين منبع آگاه کيست يا چيست؟ چقدر از تاريخ و پيشينه ايران خبر دارد؟ آيا مي‌داند بين زرتشتيان که يک اقليت به رسميت شناخته در قانون اساسي ايران هستند با بهاييت تفاوت از زمين تا آسمان است زرتشتيان باقي مانده كه شماري از ايرانيان ساکنان چند هزار ساله اين سرزمين‌اند.
مردمي محترم بي آزار، شريف و بي‌سروصدا هستند. در مجلس شوراي ملي سابق از ابتدا و نيز در مجلس شوراي اسلامي هميشه نماينده داشته‌اند من وقتي شنيدم اين سايت نزديک به فرد روشن و فرهيخته و مجربي است که او را به عقل‌گرايي مي‌شناسم دچار حسرت شدم و باور نکردم. احتمالا از وي چنين مطالبي نشر يافته است.
به راستي ميهن دوستي و احترام به کوروش و داريوش چه خطري دارد؟ استالين ومائودوستي خطرناک است آنها هم که مرده‌اند و رفته‌اند. در هيچ دوره‌اي وجود زرتشتيان خطرناک تلقي نشده، اين چه بيماري است که همه را بيگانه مي‌انگارم و خودمان را تنها بندگان مطلوب و مورد علاقه خداوند؛ واقعا در چه عوالمي به سر مي‌بريم؟
ميان مسيحيت حالا از نوع تبشيري هم باشد با بهاييت تفاوت وجود دارد آقاياني که خودشان را آگاه مي‌دانند حتي يک ورق ازتاريخ ايران را نخوانده‌اند. مسيحيان که پيامبر الهي الوالعزم دارند پيوسته در ايران مورد عنايت و حمايت بوده‌اند دکتر ساموئل ويلربنجامين وزير مختار آمريکا در ايران سالهاي ۱۸۸۳ـ۱۸۸۱ در عصر ناصر‌الدين شاه در کتاب خود نوشته ميسيونرهاي پروتستان آمريکايي ظرف پنجاه سال نتوانستند يک نفر مسلمان را مسيحي کنند و آمدنشان به ايران بيهوده بوده است زيرا ايراني‌ها دين خود را تغيير نمي‌دهند. مي‌گويند اين روزها مسيحيت تبليغ مي‌کند. تقصير شماست. چرا شما خوب تبليغ نمي‌کنيد؟
راستي اين منبع آگاه چه دشمني با ملت ايران دارد که آب به آسياب دستگاه‌‌هاي تبليغاتي بيگانه در آمريکا و اروپا مي‌ريزد که سمينار و همايش‌هايي ترتيب مي‌دهند و تبليغ مي‌کنند که ايراني‌ها اصولا دشمن اديان ديگر هستند و اديان ستيزي دولت و ملت ايران را در شيپورها مي‌دمند و بر طبل‌ها مي‌کوبند که آبروي ما را ببرند. چرا بايد با حرفهاي تحريک آميز آب به آسياب دشمنان ايران بريزيم؟ اين منبع آگاه چقدر معلومات دارد که بداند تمام سلاطين ايران و تمام فرمانروايان ايران در همه ادوار گذشته با اديان الهي داراي کتاب آسماني سر مهرباني داشتند. از پادشاهان صفوي که در تعصب به تشيع شهره آفاق بودند و خود را کلب آستان علي مي‌خواندند ده‌ها دستور و سفارشنامه و وصيت‌نامه درباره حمايت از نصاري باقي مانده است اقدام يکي از پادشاهان صفوي در وادار کردن ارامنه به مسلمان شدن با تقبيح عمومي روحانيون مسلمان و مردم مواجه شد و چندان زماني نپاييد. ما نه يهود‌کش، نه ارمني‌کش، نه آشوري‌کش بوده‌ايم و نه زرتشتيان را آزار داده‌ايم مشکل مردم ايران با بهاييت مشکل وابستگي جهان وطني اين فرقه با قطب‌هاي استعماري است و نه مسئله نفرت قومي، مذهبي، تعصب و دشمني ايراني‌ها از فراماسوني‌ها نيز خوششان نمي‌آيد واژه فراماسونري در ايران مانند يک دشنام است. ايراني‌ها از حزب توده بوده به علت وابستگي بي‌چون و چرا و اثبات شده آن به يک دولت همسايه خارجي قدرتمند در قديم ملاحظه داشتند و پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که ثابت شد ترفندها و تحريکات و کارشکني‌ها و قدرت‌نمايي‌ها و خرابکاريهاي حزب توده مستمسک دست انگليسي‌ها نفت خوار داد تا آمريکايي‌هاي ساده‌لوح احمق را بفريبند و آنها را به مشارکت در طرح آجاکس (چکمه) بکشانند، اين ملاحظه و ترس از سلطه‌گري احتمالي کمونيستها تبديل به نفرت شد و ديديم که حزب توده طي ۲۵ سال بعد منزوي، منفور و ضعيف گرديد و پس از به پيروزي رسيدن انقلاب اسلامي وقتي به ايران بازگشت و خواست توطئه‌گري و کودتاي خزنده خود را آغاز کند به سرعت سرکوب و رسوا و بي‌آبرو گرديد و به مقبره تاريخ پيوست.
حتي بهايياني که در ايران هستند اگر درصدد تبليغ و حذف مردم عوام برنيايند فکر نمي‌کنم کسي به آنها کاري داشته باشد. مجمع محرمانه و تبليغ و يارگيري و جنگ رواني سبب خشم عمومي مي‌شود. اين از تساهل و سعه صدر ايرانيان است که به بهايي جماعت هم کاري ندارند. اما تاسيس تلويزيون‌هاي متعدد در خارج و تشعشات براي اينکه به آزادي تبليغ دست يابند و عوامفريبي کنند موجب بروز مشكل براي آنان شده است. دلايل اين تنفر عمومي از بهاييان که مورخ دانشمند و بي‌غرضي چون شادروان دکتر فريدون آدميت نيز در کتاب اميرکبير و ايران صريحا بدان اشاره مي‌کند که بهاييان در ايران منفورند، وابستگي سردستگان آنها در طول صد سال گذشته به اجانب بوده است.
در اينجا مثالي مي‌زنم از حزب توده که در ايران مورد تنفر عموم طبقات متوسط بود عده‌اي انشعاب کردند و يک گروه سوسياليست آزاد ناوابسته به نام نيروي سوم را تشکيل دادند مردم کمترين احساس تنفر و خصومتي به اين گروه نمي‌کردند زيرا آنها هم ايراني بودند و هم ايراني مي‌انديشيدند. ادله بهاييان خفيف و بچگانه است و مردم بدان مي‌خندند تا اينکه توجه کنند ايراني‌‌ها از پان‌ترکيست‌ها و پان‌عربيست‌ها نيز خوششان نمي‌آيد زيرا نغمه‌ها و زمزمه‌هاي شوم بيگانه ساخته تجزيه‌طلبي را در آنها مي‌بينند من در ميان دوستانم عرب زبانان باسواد، فرهيخته و بزرگواري را دارم که وجودشان لبريز از عشق ايران سرزمين آنهاست. تبريزيها و اروميه‌اي‌هاي ميهن دوست و متدين و غيرتمندي را مي‌شناسم که دلشان براي ايران مي‌تپد احترام به کوروش و داريوش را فراموش نمي‌كنند. هرگاه زرتشتيان بدان گرايش مشهور باشند. يا وطن‌دوستي نه تنها خطرناک نيست بلکه درخور خرسندي است.
البته همانطور که رهبر فرزانه و حکيم ما آيت‌الله خامنه‌اي فرموده‌اند ايران پس از اسلام جذابيت بيشتري براي پرداختن و مطالعه و تحقيق دارد زيرا ايران پس از اسلام به مراتب بيشتر از ادوار قبل از اسلام در معرض فراز و فرود و جنگ و حملات بيگانگان، از دشمنان عترت آل رسول (ص) و آل علي(ع) مانند بني‌اميه و عباسيان و اقوام آسياي مرکزي گرفته تا ترکان و مغولان، تاتاران، غوز و اوغوز، عثماني‌ها، اسپانيولي‌ها، پرتغالي‌ها، تازيان جنوب خليج‌فارس و استعمار انگليس و روس و فرانسه بوده و توانسته خود را از ترکه‌هاي سهمگين نجات دهد.
وجود مرغ ققنوس از شعله‌هاي آتش سالم و تندرست به درآيد اشاره نغز آيت‌الله خامنه‌اي به ادوار بعد از اسلام مانند عهد ديلميان سلسله آل بود توانست بغداد مرکز خلافت را تصرف کند قيامهاي مکرر ايرانيان عليه غاصبان سرير علي(ع) امپراتوري اسلامي با عظمت سلجوقي که عنصر ايراني گرداننده آن بود و نيز عصر پر افتخار صفوي که پوزه آل عثماني را به خاک ماليد درخور افتخار و مداقه دقيق است و جا دارد به اين مقاطع نيز به طور جدي پرداخته شود و البته نبايد سهم ايرانيان پيش از اسلام در تطور تمدن بشري و ايجاد يک کشور بزرگ جهاني و نجات از چنگ جانشيني اسکندر گسيخته و نيز به خاک ماليدن دماغ روميان استعمارگر و کشورگشا فراموش شود. نحله فرهنگ و تمدن اسلامي در حقيقت در ايران پيش از اسلام به آن پرداخته شده بود و وقتي اسلام به ايران رسيد آن نحله در جلوه‌اي آراسته وعميق و عرفاني و زيبا درخشندگي خاص اسلامي خود آسيا و آفريقا خاور دور را تحت تاثير قرار داد.
ايراني مهربان و مهمان‌نواز است. پيترو دلاواله و الئارئوس آدام، سياحان ايتاليايي و آلماني در سفرنامه‌هاي خود مي‌نويسند: ايرانيان ما را هم به ضيافت شيوخ ديني و بزرگان مذهبي خود دعوت مي‌کردند و به ما طعام مي‌دادند هر چند مي‌دانستند ما مسلمان نيستيم و مسيحي و مسافر هستيم. دريغ است کساني صفات عالي ايراني اسلامي شيعه را با خشک نظري، بدگمان، خط کشيدن بين همه بندگان خدا مخصوصا اهل کتاب و خطرناک ناميدن عده‌اي از شهروندان ايراني تيره و تار و مشوه کرد.
ايران ايران است. نه آلمان نازي است. نه ترکيه عثماني عصر ژون ترکها و نه آمريکاي عصر كاكلوس كلان‌ها چهره ايران را مشوه نکنيد.

مولف : خسرو معتضد
https://siasatrooz.ir/vdcdsn09.yt05n6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

اساني
با نويسنده مطالب موافقم. اما ناتواني ما در اداره كشور عامل تقويت نظرهاي ضد ديني شود . شما برخورد مسئولان با دراويش را توجه كنيد چرا دراويش نتوانند مسائل اعتقادي خود را ابراز كنند مگر اسلام دين ازادي نيست مگر اسلام دين ضعيف و ناتواني است كه تحمل ديدگاه ديگران را نداشته باشد . با اين برخوردها ديدگاه دراويش تغيير كرده است يا مصمم تر شده اند؟ بهتر نيست با عملكرد خود ديدگاههاي ديگران را ضعيف وبه خود جذب نماييم ؟ ايا روش سركوبگرانه جواب ميدهد؟