سياست اتفاق و حادثهاي را به گردن ديگران انداختن همچنان در ميان مسئولين ما خريدار دارد. هنگامي که سيل يا هر حادثهاي در کشور اتفاق ميافتد، سازمانهاي ذيربط سعي ميکنند بار مسئولين را از دوش خود برداشته و بر دوش سازمان ديگري بيندازند. در اين که چنين اقدامي، ناشايست و نامتعارف است، هيچ شکي نيست، اما باز هم شاهد هستيم که چنين رفتارهايي از سوي برخي مسئولين و دستاندرکاران سر ميزند. حتي چنين رفتارهايي از اندازه سازمان و وزارتخانه فراتر ميرود و به دولتهاي گذشته هم کشيده ميشود.
در حالي که اکنون حادثهاي اتفاق افتاده و سيلي جاري شده است و مردم در شرايط نامناسبي قرار گرفتهاند که نياز به امدادرساني و توجه ويژه به آنها از طرح موضوعاتي مانند دولت گذشته يا نهاد و ارگان مربوطه را مقصر دانستن، بسيار مهمتر و حياتيتر است.
مردم سيلزده نيازمند ياري و امداد هستند نه اين که در اين شرايط دشوار، خبرهايي را از زبان برخي مسئولين بشنوند که «زيرساختهاي استان ايلام متعلق به دولت قبل است و متأسفانه در دولتي که رفتارهاي عوام فريبانهاي داشت، عملاً هيچ تلاشي براي بهبود وضعيت زيرساختي استان ايلام صورت نگرفت.»
اما همگان ميدانند که زيرساختهاي هر شهري به سالهاي دورتر از دولتهاي قبل باز ميگردد و در اين ميان نميتوان يک دولت را با عمر ۸ ساله مقصر پايههاي سست و متزلزل يک استان و يک شهر دانست.
اگر ۸ سال دوران دفاعمقدس را کنار بگذاريم که بايد هم اينگونه باشد، پس از پايان جنگ، زمان دولت سازندگي به رياست جمهوري آقاي هاشميرفسنجاني بر سر کار بود و پس از آن هم دولت اصلاحات سکان رياست جمهوري را در دست گرفت.
استان ايلام يکي از استانهاي جنگزده ايران است، در زمان جنگ و در طول ۸ سال هم حملات موشکي و هوايي گستردهاي به اين استان از سوي ارتش صدام انجام شد که باعث ويرانيهاي گستردهاي در اين استان شد.
پس از پايان جنگ و آغاز سازندگي در دولت سازندگي، به استانها و شهرهاي جنگزده بيتوجهي شد و پس از گذشت سالها از پايان جنگ هنوز هم اين استانها و شهرها با تبعات باقي مانده از آن دوران درگير هستند. ضمن آن که عقبماندگي و بيتوجهي رژيم طاغوت را هم بايد به معضلات چنين مناطقي افزود.
پس از دوران دولت سازندگي، دولت اصلاحات بر سر کار آمد که مسير آن اصلاحات سياسي بود تا اقتصادي. به همين خاطر باز هم کمتوجهي به مشکلات اساسي شهرها و استانهاي محروم و جنگزده نمود پيدا کرد.
در دولتهاي نهم و دهم هم هر چند تلاش شد کارهاي عمراني در مناطق محروم رونق پيدا کند، اما اين دولتها هم درگير مسائل حاشيهاي سياسي شد و با وضع تحريمهاي شديدتر، دست دولت براي ادامه کار بسته شد.
دولت يازدهم هم وامدار وضعيت اقتصادي تحريم زده دولت پيشين بود. تحريمها در اين دو سال عمر دولت تدبير و اميد ادامه داشت و اکنون ميرود تا با اجراي توافق هستهاي تحريمها لغو يا تعليق شود.
بايد دولتها توجه داشته باشند که، پايان يک دولت و آغاز دولت تازه وارد، عرصه انتقام گيري از يکديگر نيست.
اما متأسفانه چنين رفتاري نهادينه شده و هر دولتي که رياست را برعهده ميگيرد، دولت پيشين مقصر همه مشکلات و معضلات موجود کشور ميشود حتي سيل در ايلام و لرستان!
بهتر است که دولتمردان کشورمان در چنين شرايطي که سيل به بار آورده است، سعي در خدمترساني و امداد به سيلزدگان کنند تا اين که موضوع را سياسي جلوه دهند و سعي کنند مشکلات را به دولت قبلي نسبت دهند.
دولتها زماني پايان مييابند و دولت بعد روي کار ميآيد، دولت آينده چه قضاوتي به عملکرد دولت کنوني خواهد داشت؟!
سياوش کاوياني