فتنه و فتنهگریهای سال ۸۸ را نمیتوان به این راحتی فراموش کرد. در پساانتخابات ۸۸ فتنهگران اگرچه از فتنهگری خود طرفی نبستند اما مؤلفههای متعددی از حکومت مردم بر مردم به ویژه «مردمسالاری دینی» و همچنین «اقتدار»، «امنیت» را نشانه گرفتند. به انحای مختلف برای اینکه شاید کالبد بیروح گروهکهای تروریستی و اپوزیسیون خارجنشین تکانی بخورد و استکبار زخمخورده از ایستادگی و رشادت و مقاومت مردان و شیرزنان ایرانی جرأتی دوباره یابد! به تقلا افتادند، البته حضور مردم همیشه در صحنه ایران باردیگر نشان داد که اینگونه اوهام و رویاها تعبیرناشدنی است.
این روزها و در دوران پساانتخابات ۹۶، افرادی در همراهی با جریانهای مشکوک و نوظهور با طرح ادعایی مبنی بر یک خواسته عمومی برای زیست سیاسی دوباره عوامل شاخص فتنهگر به تقلا افتادهاند. این افراد براساس کدام نشانه و مصداق اینگونه بیپروا جرأت جسارت بر افکار عمومی را یافتهاند؟ آیا تغییری در نگاه کلان نظام جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فتنه و فتنهگران پدید آمده است؟ آیا این افراد فریاد مردم در تبری از منافقان و ضد ولایتمداران را در حاشیه تشییع باشکوه پیکرهای هموطنان روزهدار و بیگناه حادثه تروریستی اخیر را نشنیدهاند یا همچنان خود را به نشنیدن میزنند؟
این افراد مدعی که اینروزها بار دیگر به سوءاستفاده از روحیه رأفت اسلامی نظام مقتدر جمهوری اسلامی ایران و همچنین روحیه نجابت و برخورد کریمانه افکار عمومی مشغولند، به خوبی میدانند که مردم ایران اسلامی در سه دهه اخیر نشان دادهاند که با هیچ فرد و گروه و جریانی پیمان مادامالعمر نبستهاند و همواره در صحنهها و بزنگاههای تصمیمسازی و تصمیمگیری چشم دل به کلام آسمانی امام و رهبر سفر کرده خود دارند که فرمود: «میزان حال افراد است».
آنانی که امروز در ژست عوامفریبانه از حقوق شهروندی میگویند و مینویسند، خود به نیکی میدانند که حداقل برخورد با جرمی که فتنهگران مرتکب آن شدهاند، در دیگر کشورها و حتی کشورهای مدعی آزادیهای سیاسی و اینگونه القاب فریبنده دیگر چیست؟
مدعیانی که در ژستی قیممآبانه درصدد سوءاستفاده از فضای باز اندیشه، رأی و نظر برآمدهاند، تنها نیمنگاهی به پشت سر خود داشته باشند که چگونه بعضی از جریانها، گروهها و افراد با عبور از خطوط قرمز افکار عمومی با خواست و اراده ملت ایران، برای همیشه از سوی مردم طرد و منزوی شدهاند.
دوران پساانتخابات ۹۶ درس بزرگی را فراروی سیاستمداران و صاحبمنصبان قرار داده است. این درس به ویژه پس از حادثه تروریستی تهران خواندنیتر و پندآموزتر شده است.
درسی که صاحبان بیش از ۱۶ میلیون رای، به رغم تخلفات مشهود و آشکار - که پروندههایی از آن روی میز قوه قضاییه برای بررسی و اعلام رای قضایی است - فراروی جریانها و افراد مدعی قانونگرایی و قانونمداری قرار دادهاند. صاحبان آرایی که نجیبانه نتیجه انتخابات را تمکین کرده و مظلومانه نیش و کنایه اطرافیان دولت مستقر و رئیس دولت آینده را به جان میخرند. مدعیان حقوق شهروندی بار دیگر توئیتها و اظهارات اطرافیان دولت مستقر سرمست از پیروزی را مرور کنند. مصادیق فراوانی در اینباره مییابند که چگونه زیر سایه نجابت صاحبان بیش از ۱۶ میلیون رأی قرار گرفته است!
افرادی که اینروزها دایهتر از مادر برای فتنهگران به تب و تاب افتادهاند، اگر هنوز در وادی انصاف قدم میزنند، خود رفتار قانونمندانه و و نجیبانه نامزدهای ناکام و هواداران آنان را در پساانتخابات ۹۶ در مقایسه با آنچه پساانتخابات ۸۸ گذشت، قضاوت کنند و این سئوال را پاسخ گویند که اگر نامزدها و هواداران آنان در هفتهها و روزهای اخیر رفتاری مشابه سال ۸۸ - که شیرینیهای یک پیروزی بزرگ را در کام مردم ایران تلخ کرد - نشان میدادند، امروز داعش و داعشیها کجا بودند.
تردیدی نیست که روحیه منطقی و آرامشبخش ناکامان انتخابات ۹۶، یکی از عوامل مؤثر در فروخفتن فتنهها و مانع از شکلگیری فرصت سوءاستفادهها شده است.
آنان که امروز زیر پرچم فتنهگران تجمع کرده و تحرکاتی از خود نشان میدهند خود پاسخ دهند در فضای هرج و مرج و پرآشوب میتوان گروهک تروریستی داعش و امثال آن را مهار و ریشهکن کرد.
این روزها فرصتی است تا مدعیان مردمسالاری و قانونمداری در فضای معطر به عطر شهادت مظلومانه ۱۷ نفر از هموطنان روزهدار و بیگناه کشورمان، رفتار و گفتار مغرورانه و عجولانه خود را به نقد بنشینند، شاید که در تغییر نگاه آنان به مردم و افکارعمومی مؤثر افتد.
درس بزرگ دوران پساانتخابات ۹۶ را باید به انحای مختلف مرور کرد و به عنوان الگویی فراروی مدعیان قانونمداری و مردمسالاری گذشته و حال قرار داد!
محمد کریمی