آمریکاییها طی هفتههای اخیر دو رویکرد را به صورت همزمان صورت میدهند از یک سو آمریکا در حال جابه جایی نیرو در منطقه است چنانکه بخشی از نیروها از افغاستان خارج و بخشی نیز در حال جابه جایی در کشورهای منطقه از جمله در عراق، سوریه، قطر و اردن هستند. همچنین آستین وزیر دفاع آمریکا راهی شرق آسیا شده و خواستار توسعه حضور نظامیان آمریکایی در این منطقه شده است. همزمان با این تحرکات نظامی، آمریکا بعد دیگر سیاستهایش یعنی سیاست تحریم را اجرا میکند چنانکه افرادی مانند بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا از آمادگی کشورش برای افزایش تحریمها علیه ایران در صورت به توافق نرسیدن خبر داده. در همین حال دفتر کنترل دارائیهای خارجی وابسته به وزارت خزانه داری ایالت متحده اعلام کرد که طبق قانون «ماگنیتسکی» پلیس انقلابی ملی کوبا و رئیس و معاون این نهاد انتظامی، «اسکار کالیاس والکارسی» و «ادی سییِرا آریاس» را به فهرست تحریمهای خود افزوده است.این در حالی است که هفته گذشته نیز مقامات واشنگتن وزیر نیروهای مسلح انقلابی کوبا را به همراه بریگاد ویژه وزارت کشور آن تحت تحریم قرار داد. از سوی دیگر «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه و «جانت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا در بیانیهای از تصمیم اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم علیه لبنان استقبال کردند.در این بیانیه آمده است: «ما از اعلام اتحادیه اروپا درباره رژیم تحریمهای جدید برای پیشبرد پاسخگویی و اصلاحات در لبنان استقبال میکنیم. ». حال این سوال مطرح است که این دو بعد نظامی و اقتصادی برگرفته از توان آمریکاست یا آنگه مولفه ای دیگر در ورای آن قرار دارد.؟ نگاهی به سیاستهای جهانی آمریکا نشان میدهد که این کشور عملا نتوانسته است به اهداف نظامیگرایانه یک جانبه دست یابد که نمود آن را در افغانستان میتوان مشاهده کرد. در همین حال آمریکا در برابر مدیریت جهانی چین نیز با ناکامی مواجه شده است بگونهای که اگر بحران کرونا نبود فروپاشی آمریکا در برابر مدیریت چینی آشکارتر میشد. در این شرایط میتوان گفت که آمریکا با سناریوی جا به جایی نظامی و نیز سیاست تحریم علیه کشورها به دنبال نمایش قدرت یک جانبه گرایی اش است در حالی که حقیقت ماجرا زوال هژمونی آمریکایی در برابر مدیریت چین در سطح اقتصاد بین الملل است.
نویسنده: علی تتماج
نویسنده: علی تتماج