موضوع تشکيل امپراتوري ايران را هنري کيسينجر سياستمدار کهنهکار آمريکايي و وزير خارجه اسبق اين کشور سالها پيش يعني سال ۱۳۸۵ و با نوشتن مقالهاي در واشنگتن پست مطرح کرد.
او در آن سال با طرح اين موضوع، سعي داشت تا القا کند جمهوري اسلامي ايران خطري بالقوه براي آينده است و اکنون زمان مقابله با ايران در منطقه و شدت دادن به فشارهاي سياسي - اقتصادي بر سر موضوع هستهاي تهران است.
کيسينجر در سرمقاله واشنگتن پست نوشته بود، «نميتوان به ايران اجازه داد رؤياي حکومت امپراتوري به منطقهاي را تحقق بخشد که براي ساير مردم دنيا بسيار اهميت دارد.
هدف او در چنين تحليلهايي تشديد ايرانهراسي در ميان مردم و سران کشورهاي منطقه بود.
سران مرتجع کشورهاي عربي منطقه که همپيمان و سرسپرده آمريکا در منطقه هستند، به خاطر آن سرسپردگي و وابستگي با اشتياق سياست ايرانهراسي آمريکا در منطقه را دنبال ميکنند و براي چنين هدفي هم در پي دست يافتن به بهانه و دليلي ميگردند که بتوانند از آن براي ابزار فشار سياسي بهره ببرند.
گرچه در دشمنيهاي برخي سران مرتجع کشورهاي عربي و حتي غيرعربي منطقه عليه جمهوري اسلامي ايران شک و ترديدي وجود ندارد، اما بهانه دادن دست آنها که در انتظار همان بهانه هستند، تندرويهاي سران برخي کشورهاي منطقه را عليه ايران افزايش ميدهد.
جمهوري اسلامي ايران سياست تنشزدايي با همه کشورها به جز رژيم صهيونيستي را در دستور کار سياست خارجي خود دارد و کشورهاي همسايه و منطقه در اين سياست در اولويت هستند.
اگر با تيتر يک روزنامه، درباره مرگ پادشاه يکي از کشورهاي منطقه، مناسبات سياسي به هم ميخورد و امنيت ملي و منافع ملي به خطر ميافتد، قطعاً اظهارنظر يک مقام مسئول دولتي درباره موضوعي خاص و حساس، تأثير و بازتاب بيشتر و شديدتري خواهد داشت و منافع ملي را هم بيشتر به خطر خواهد انداخت.
حساسيت جمهوري اسلامي ايران در نزد، هم مردم و هم سران کشورهاي منطقه و همسايه دو چندان است. ايران يک کشور معمولي، عادي و بيتأثير در معادلات منطقهاي و بينالمللي نيست و به همين خاطر مواضع و سخنان مسئولين، زير ذرهبين رسانههاي خارجي به ويژه رسانههاي منطقه و افكار عمومي قرار دارد پس بايد احتياط بيشتري را به خرج داد.
اما «کيسينجر» تئوريسين دولتهاي آمريکا، شهريور ماه ۱۳۹۳ بار ديگر امپراتوري ايران را مطرح کرد، او اين بار در گفتوگو با راديو «انپيآر» ايران را تهديدي بزرگتر از داعش خواند که اکنون خاورميانه شاهد شکلگيري يک کمربند شيعي از تهران تا بيروت است، که اين فرصتي براي احياي امپراتوري پارس را به ايران داده است.
تا هنگامي که اين مواضع و سياست ها از زبان فردي مانند کيسينجر مطرح ميشد و با پاسخهاي مسئولين کشورمان هم روبرو ميشد که جمهوري اسلامي ايران درصدد ايجاد يک امپراتوري يا بازآفريني امپراتوري پارس نيست، واکنشهاي کشورهاي منطقه به آن هدف هنري کيسينجر، سکوت بود، اما هنگامي که يک مقام مسئول دولتي همراستا با هدف راهبردي وزير خارجه اسبق آمريکا، در همايشي با عنوان «هويت ايراني» گفته بود؛ «امپراتوري ايران به پايتختي بغداد، مانند گذشته در طول تاريخ احيا شده است و...» واكنشها به شدت از خارج به اين اظهارنظر آغاز شد. رئيس مجلش كه به چند كشور عربي منطقه سفر كرده بود با پرسشهاي زياد خبرنگاران روبرو شد. آيا طرح چنين موضوعي هنگام سفر مقام ارشد كشور به كشورهاي منطقه به صلاح است؟
پس از سخنان علي يونسي مشاور رئيسجمهور در امور اقوام و اقليتهاي ديني بود که، واکنشهاي خارجي به ويژه منطقهاي نسبت به اين سخن آغاز شد و سپس در داخل هم واکنشها به موضع آقاي يونسي سرگرفت. البته او يک بار ديگر هم درباره احياي پرچم شير و خورشيد سخن گفته بود که اين سخن هم چالشبرانگيز و واکنشافزا بود.
اما چرا يک مسئول دولتي چنين سخنان و مواضعي را اتخاذ ميکند که ضد امنيتي است؟
تأثير جمهوري اسلامي ايران پس از گذشت ۳۵ سال از پيروزي انقلاب اسلامي تاکنون معنوي، اخلاقي، انساني و اسلامي بوده است. اين ويژگيهاي ايران اسلامي بوده است که مردم کشورهاي مسلمان منطقه نسبت به ايران ديد مثبتي دارند. هنگامي که در عراق نيروهاي مستشاري ايران به ياري مردم و ارتش اين کشور در مبارزه با نيروهاي تروريستي و تکفيري داعش شتافتند و عاملي مهم و تأثيرگذار در مقابل پيشروي داعش در عراق شدند، آيا سخن آقاي يونسي درباره امپراتوري ايران به پايتختي بغداد، سخني به جا، منطقي و در جهت حفظ منافع ملي است؟ چنين سخنان و مواضعي قطعاً جايگاه ايران اسلامي را در تحولات منطقه تضعيف ميكند.
مردم عراق و مسئولان اين کشور خود بارها به نقش ايران در حفظ تماميت اين کشور و کمکهاي بيدريغ جمهوري اسلامي به عراق به ويژه نقش سردار سرلشكر قاسم سليماني اذعان کردهاند و حتي گفتهاند که اگر ايران نبود بغداد به دست داعش سقوط ميکرد. اين محبوبيت نه به خاطر لشگرکشي و ايجاد امپراتوري به دست آمده است، بلکه به خاطر همان ويژگي معنوي و اسلامي ايران است که مردم کشورهاي اسلامي را تحت تأثير خود قرار داده و حتي به عنوان الگوي خود انتخاب کردهاند.
اکنون، «کيسينجر» که طراح اين هدف راهبردي با مطرح کردن احياي امپراتوري ايران بود، به بخشي از هدف خود در منطقه دست يافته است. اکنون بايد براي اين که فضاي منفي رسانهاي منطقه عليه ايران خنثي شود، مسئولان دستگاه سياست خارجي به جاي اين که بگويند برداشت نادرستي از اظهارات آقاي يونسي شده است، پاسخ روشن و قانعکنندهاي به اظهارات مشاور رئيسجمهور بدهند. اکنون که گفتوگوهاي هستهاي آخرين شانس خود را امتحان ميکند و شرايط حساسي در پيش است، چنين مواضع و سخناني به زيان روند گفتوگوهاي هستهاي خواهد بود. تير کيسينجر شايد به هدف نخورده باشد، اما نزديک به هدف خورده است، اين بار هدف را براي او کور کنيد تا نتواند به هدف بزند.