۲۲ بهمن ۱۳۵۷ نسیم تازهای بود که سوی بهشت میوزید تا علاوه بر طراوت بخشیدن به سرزمین ایران بارقه امیدی باشد در دل شیعیان و اهل سنت و حتی جهانیان که در آغاز دو کشور عراق و سوریه را به این ترنم درآورد و فرصت بخشید تا اپوزیسیونهای علوی بار دیگر خود را یافته و به جستجوی همرزمانی بهمنظور اعتلای کشورشان بپردازند. اگرچه یاسر عرفات تا آن لحظه باور نداشت ایران میتواند بهتنهایی ازاینپس پرچمدار مبارزه با صهیونیست جهانی باشد اما حافظ اسد رئیسجمهور وقت سوریه بهسرعت این واقعیت شیرین را پذیرفت و تلاش خود را بهمنظور عادی کردن مبادلات سیاسی بین دو کشور آغاز کرد تا در کمترین زمان ممکن به مراودات اقتصادی و اجتماعی و حذف محدودیتهای ترانزیتی بینجامد و پروازهای زیارتی سیاحتی برقرار شوند بهطوریکه در یک مقطع از زمان دهها هتل در شهرهای دمشق و حلب تأسیس و زوار ایرانی توانستند اقتصاد این کشور محصور و فقیر علوی را شکوفا سازند. اما بغداد همچنان در بند حزب بعث بود چشم به اتحاد جماهیر شوروی داشت که این امر دولتهای در سایه را که از نجف و کربلای سامرا و کاظمین نشأت میگرفتند ترغیب میکرد تا بهصورت کاملاً محرمانه آمادگی خود را برای یک قیام اسلامی اعلام کنند و جرقه ایجاد یک مثلث وحدت میان سه کشور ایران، عراق و سوریه زده شود و لبنان را نیز تشوین کرد تا با ایجاد سازمانی مستقل از دل اتحاد امل بهجامانده از امام موسی صدر و چمران به بدنه این سهضلعی منتقل شود. اگرچه شوروی سابق و همچنین زیادهطلبیهای آمریکا ایجاد این اتحاد را برنمیتابید اما هیچکدام از این دو ابرقدرت مطرح نمیتوانستند سدی در مقابل اراده معمار انقلاب و این سیل عظیم باشند زیرا بهمرورزمان زمزمهها در لبنان و دیگر کشورهای منطقه ازجمله بحرین و یمن که شیعیان نقش تعیینکننده را در آنها داشتند به فریاد تبدیل میشد و از سویی اهل سنت هم خواهان استقلال واقعی بودند که نامه تاریخی امام خمینی «ره» به گورباچف صدر هیئترئیسه اتحاد جماهیر شوروی آخرین میخ را به تابوت کمونیست در منطقه میکوبید و موریانهها را به جان بنیانهای پوسیده و فاقد هویت ایالاتمتحده میانداخت تا در نوبت انحطاط بمانند. پیروزی حقطلبانه ایران پس از هشت سال دفاع مقدس و سقوط صدام و بعثیهای وابسته به او که خود نیز مهرهای برای شرق و غرب بود توانست بهسرعت اپوزیسیون مسلمان و بخصوص شیعیان را بهسوی ایران متمایل کند و از سویی مساعدتهای بیدریغ برای دفع تروریسم از عراق و سوریه فونداسیون این مثلث را محکمتر میکرد. حالا زمان بهسرعت سپری میشد و هرروز دنیا شاهد بود که این اتحاد با ریشهای درهمتنیده و پرقدرت شیعه پایدارتر میشود تا جایی که سپاه قدس آن به فرماندهی سردار قاسم سلیمانی ظرف کمتر از سه ماه بساط تروریسم را از وسعت این دو کشور و حتی منطقه برمیچیند تا فرار را بر قرار ترجیح داده و بهواسطه بالگردهای اروپایی و آمریکایی سرزمینهای مقدس را تخلیه کنند و زمینه را برای هرچه متحدشدن این سه کشور شیعهنشین فراهم نمایند و توطئه آمریکا توسط مجریان حاشیه خلیجفارس کارساز نباشد و حتی جنگ نیابتی با فقیرترین کشور مسلمان جهان یعنی یمن هم نتواند خللی در اتحاد این مثلث ایجاد نماید. طی شدن چهار سال تسلط ترامپ بر آمریکا همچنانکه توانست زیرساختهای آن را منهدم کند اما قادر نبود تغییری در این معماری ۴۲ ساله ایجاد نماید بلکه روزبهروز شاهد افزایش رهاوردهای آن بود تا دیگر امیر نشینان نگران حاشیه خلیجفارس را ناچار سازد به اسرائیل پناه ببرند. امروز که با فرار خفتبار ترامپ ایالاتمتحده به کشوری بحرانزده تبدیل میشود، نتانیاهو را ناچار میسازد تا دست به دامان داعش شود و از او بخواهد که تیمهای انتحاری خود را در بغداد و دمشق فعال سازند تا از بوقهای تبلیغاتی چندملیتی به جنگ سرد با ایران پرداخته و رئیسجمهور جدید و فرتوت آمریکا را بهسوی خود جلب و جذب نمایند غافل از این که اتحاد بزرگتر از آن است که بهواسطه طرحهای تاریخمصرف گذشته غرب شکسته شود زیرا بر تدابیر خامنهایها، سیستانیها و سید حسن نصراللهیها و همچنین ایمان ملتها و قدرت نظامی بیبدیل استوار است.
نویسنده: حسن روانشید