روز ملی فناوری هستهای دیروز با حضور رئیس جمهوری اسلامی ایران با رونمایی از بیش از یکصد دستاورد جدید هستهای برگزار شد. این رویداد مهم در حالی رقم خورده است که در باب آن چند نکته قابل توجه است. نخست آنکه دستاوردهای چند لایه و متنوع هستهای مهر تاییدی است بر اصل نیاز کشور به دانش هستهای و این حقیقت که در دنیای امروز بدون برخوردار شدن از دانش هستهای بومی نمیتوان به پیشرفت دست یافت. این امر غلط بودن برخی دیدگاهها که تن دادن به خواستههای غرب و کنار نهادن فعالیت هستهای را راهکار رسیدن به توسعه و پیشرفت عنوان میکنند، را نشان می دهد چرا که راه توسعه از مسیر دانش هستهای می گذرد و دست کشیدن از آن یعنی خروج از چرخه توسعه چنانکه کشورهای غربی و سایر کشورهای توسعه یافته چون ژاپن با بهره گیری از همین دانش توانستهاند به اهدافشان دست یابند. نکته مهم آنکه دستاوردهای مذکور سندی دیگر بر این حقیقت است که هدف غرب از ادعای تهدید بودن دانش هسته ای ایران نه برای امنیت و صلح جهانی بلکه برای مقابله با پیشرفت ایران است که حلقه تکمیلی آن را نیز تحریمها تشکیل میدهد.
نکته مهم دیگر آن است که این دستاوردها در شرایط سخت تحریم و بدون کمکهای خارجی رقم خورده است و حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز برخلاف تعهداتش در قبال اعضا، هیچ کمکی در دستیابی ایران به دانش هستهای نداشته است. حال این سوال مطرح است که این خودکفایی هستهای چگونه رقم خورده است؟ برخی این ادعا را مطرح می سازند که این پیشرفتها برگرفته از مذاکراتی همچون برجام است حال آنکه نگاهی ریشهای به روند تحولات حقیقتی دیگر را نشان میدهد. سیاست غرب در قبال برجام در دو حوزه استوار بوده است بخشی از آن استمرار تحریمها با ادعای راستی آزمایی پایبندی ایران به برجام و سیاست تکراری ایران هراسی بوده است و بخشی از آن نیز در قالب محدودیتهای هستهای صورت گرفته است چنانکه غرب هرگونه فعالیت هسته ای را برای ایران منع کرده بگونهای که اوباما در زمان توافقات برجام رسما اعلام می کند که هدف آمریکا بازکردن تمام پیچ و مهرههای هستهای ایران است. با توجه به این حقایق میتوان گفت که حاصل برجام تعطیلی مراکز هستهای و استمرار تحریمها و فشارها بوده است. بر این اساس مولفهای دیگر را در باب این دستاوردها باید جستجو کرد که نه در خارج بلکه در داخل مرزهای کشور است. یکی از نگرانیهایی که غرب به شدت از آن هراس دارد، بومی شدن دانش هسته ای در ایران است. جوانان ایران زمین از جمله شهدای بزرگ هستهای همچون شهریاریها، احمدی روشنها، رضایی نژادها، فخریزادهها به جای چشم داشت به خارج و نتایج مذاکرات، در مسیر رفع نیازهای هستهای کشور گام برداشتند چنانکه وقتی آژانس از دادن سوخت ۲۰ درصد غنی سازی شده برای نیروگاه تهران برای تولید رادیو داروها که جان هزاران بیمار به آن وابسته است خودداری کرد، مردان هستهای ایران اقدام به سوخت ۲۰ درصد کردند. به عبارتی دیگر میتوان گفت که این دستاوردها نه برگرفته از لبخندهای دیپلماتیک و وعدههای برجامی بلکه برگرفته از اراده و غیرت جوانان ایران زمین است که راه پیشرفت کشور را نه وقت گذرانی پشت میز مذاکرات بلکه در میدان عمل جستجو کرده و با تکیه بر داشتههای داخلی بی اثر کردن تحریمها را رقم زدند. دستاوردهایی که با بهرهگیری از آنها میتوان پشتیبانی و مانع زدایی از تولید را رقم زد بدون آنکه چشم داشتی به برجام و وعدههای برجامی داشت.
دستاوردهای جدید هستهای نشان داد که الگوی جوانان ایران زمین مردانی همچون شهید آوینی و شهید سپهبد صیاد شیرازی که این روزها سالگرد شهادتشان است، میباشد. مردانی که راه عزت و سربلندی کشور را نه در لبخندهای دیپلماتیک و وعدههای خارجی که در میدان عمل جستجو کرده و با خون خویش راهی را بنیانگذاری کردند که ادامه دهنده راه آنها بزرگانی همچون شهدای هستهای، سپهبد شهید قاسم سلیمانی و... بوده اند و جوانان ایران زمین آن را ادامه داده و میدهند که تولید واکسن کرونا و دستاوردهای اخیر هستهای، بخش کوچکی از این خودباوری و اراده جوانان این مرز و بوم است.
نکته مهم دیگر آن است که این دستاوردها در شرایط سخت تحریم و بدون کمکهای خارجی رقم خورده است و حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز برخلاف تعهداتش در قبال اعضا، هیچ کمکی در دستیابی ایران به دانش هستهای نداشته است. حال این سوال مطرح است که این خودکفایی هستهای چگونه رقم خورده است؟ برخی این ادعا را مطرح می سازند که این پیشرفتها برگرفته از مذاکراتی همچون برجام است حال آنکه نگاهی ریشهای به روند تحولات حقیقتی دیگر را نشان میدهد. سیاست غرب در قبال برجام در دو حوزه استوار بوده است بخشی از آن استمرار تحریمها با ادعای راستی آزمایی پایبندی ایران به برجام و سیاست تکراری ایران هراسی بوده است و بخشی از آن نیز در قالب محدودیتهای هستهای صورت گرفته است چنانکه غرب هرگونه فعالیت هسته ای را برای ایران منع کرده بگونهای که اوباما در زمان توافقات برجام رسما اعلام می کند که هدف آمریکا بازکردن تمام پیچ و مهرههای هستهای ایران است. با توجه به این حقایق میتوان گفت که حاصل برجام تعطیلی مراکز هستهای و استمرار تحریمها و فشارها بوده است. بر این اساس مولفهای دیگر را در باب این دستاوردها باید جستجو کرد که نه در خارج بلکه در داخل مرزهای کشور است. یکی از نگرانیهایی که غرب به شدت از آن هراس دارد، بومی شدن دانش هسته ای در ایران است. جوانان ایران زمین از جمله شهدای بزرگ هستهای همچون شهریاریها، احمدی روشنها، رضایی نژادها، فخریزادهها به جای چشم داشت به خارج و نتایج مذاکرات، در مسیر رفع نیازهای هستهای کشور گام برداشتند چنانکه وقتی آژانس از دادن سوخت ۲۰ درصد غنی سازی شده برای نیروگاه تهران برای تولید رادیو داروها که جان هزاران بیمار به آن وابسته است خودداری کرد، مردان هستهای ایران اقدام به سوخت ۲۰ درصد کردند. به عبارتی دیگر میتوان گفت که این دستاوردها نه برگرفته از لبخندهای دیپلماتیک و وعدههای برجامی بلکه برگرفته از اراده و غیرت جوانان ایران زمین است که راه پیشرفت کشور را نه وقت گذرانی پشت میز مذاکرات بلکه در میدان عمل جستجو کرده و با تکیه بر داشتههای داخلی بی اثر کردن تحریمها را رقم زدند. دستاوردهایی که با بهرهگیری از آنها میتوان پشتیبانی و مانع زدایی از تولید را رقم زد بدون آنکه چشم داشتی به برجام و وعدههای برجامی داشت.
دستاوردهای جدید هستهای نشان داد که الگوی جوانان ایران زمین مردانی همچون شهید آوینی و شهید سپهبد صیاد شیرازی که این روزها سالگرد شهادتشان است، میباشد. مردانی که راه عزت و سربلندی کشور را نه در لبخندهای دیپلماتیک و وعدههای خارجی که در میدان عمل جستجو کرده و با خون خویش راهی را بنیانگذاری کردند که ادامه دهنده راه آنها بزرگانی همچون شهدای هستهای، سپهبد شهید قاسم سلیمانی و... بوده اند و جوانان ایران زمین آن را ادامه داده و میدهند که تولید واکسن کرونا و دستاوردهای اخیر هستهای، بخش کوچکی از این خودباوری و اراده جوانان این مرز و بوم است.
نویسنده: قاسم غفوری