ایده «رای به کابینه به جای رای به شخص و کاندیدا» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ توسط برخی کارشناسان سیاسی اصولگرا مطرح شد. برخی از کارشناسان اصولگرا مطرح میکردند که کابینه بیش از شخص نگرش و کارآمدی دولتی که در معرض رای مردم قرار گرفته است را نشان میدهد و تصمیمگیری را برای افکار عمومی شفافتر میکند.
با شکلگیری جمنا و گردهمایی گروهها و احزاب اصولگرا نیز این ایده بیشتر مورد توجه این جناح سیاسی قرار گرفت. اما اصلاحطلبان که در آن سوی میدان قرار داشتند نسبت به چنین فکری سکوت کرده و بیشتر بر روی فرد و شعارهای انتخاباتی او متمرکز شدند. علت این بیاعتنایی سیاسی نیز نگرشی بود که از کابینه روحانی در ذهن افکار عمومی نقش بسته بود.
کابینه حسن روحانی در برخی از پستهای کلیدی نتوانسته بود رضایت خاطر مردم را جلب کند و از اینرو سعی شد تا تمرکز بر روی شخص کاندیدا باشد تا از این لحاظ مردم را بیشتر به سمت شعارهای انتخاباتی و نه عملکرد کابینه دولت یازدهم که عملکرد دولت را برای مردم بازخوانی میکرد، معطوف کند. به خصوص در حوزههایی مانند وزارتخانههای راه و شهرسازی و صنعت معدن تجارت این ضعف عملکردی به وضوح دیده میشد.
از سوی برخی طرفداران انتخاباتی کاندیداهای اصولگرای از جمله «سیدابراهیم رئیسی» و «محمدباقر قالیباف» نیز بنابر همین ایده لیستهای احتمالی کابینه آینده مشخص شد و در رسانهها اسامی کابینه این نامزدها حتی منتشر کردند.
با این اوصاف برخی از اصلاحطلبان حالا که دولت دوازدهم نزدیک دو سال است که در مسند امور قرار گرفته ایده انتخاب کابینه به جای شخص را برای سال ۱۴۰۰ مطرح میکنند.
در همین رابطه، محسن میردامادی درباره رویکرد اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ گفت: «حمایت از آقای روحانی را در سالهای ۹۲ و ۹۶ درست میدانم. اصل کار اصلاحطلبان پس از سال ۸۸ احیای نهاد انتخابات بود که با حمایت از ایشان این اصل احیا شد، اما به نظر من در سال ۱۴۰۰ باید به یک تیم رأی دهیم نه به یک فرد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب تصریح کرد: «زیرا وقتی به دنبال فرد میگردیم به دنبال یک فرد شناختهشده هستیم، اما برای سال ۱۴۰۰ باید فردی را که میخواهیم انتخاب کنیم، از قبل تیم خود و مثلاً معاون برنامهریزی، رئیس دفترش را معرفی کند و نیز برنامه مشخص و کاملی داشته باشد تا پس از بررسی مشاوران و رأی آنان به تیم و برنامهها، با شکلدادن به یک جبهه منسجم، پیش رویم که در اینصورت به موفقیت خواهیم رسید.»
طرحی که میردامادی امروز خود را مبدع آن نشان میدهد، طرح مثبتی است که به نظر میرسد گروههای سیاسی از آن استقبال کنند و در انتخابات چنین رویهای پیش گرفته شود. اصلاحطلبان در سال ۹۲ با توجه به اینکه کاندیدای مطرحی نداشتند با استفاده از تاکتیک «رحم اجارهای» وارد انتخابات شدند و از حسن روحانی در دو انتخابات ریاست جمهوری به طور تمام قد حمایت کردند. به نظر میرسد که این جریان سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ دچار مشکلات مضاعفی است. از یکسو کاندیدای مطرحی برای سال ۱۴۰۰ ندارد و از سوی دیگر استفاده دوباره از تاکتیک رحم اجارهای با توجه به تجربهای که در دو انتخابات ریاست جمهوری کسب کرد، چندان بهینه نیست. هر چند اصلاحطلبان اگر بتوانند دوباره از این تاکتیک بهره میبرند اما گزینه سومی برای خود تدارک دیدهاند که به جای شخص از کابینه و افرادی استفاده کنند که سبد رای آنها را بتوانند با همافزایی پر کنند.
البته این گزینه نیز با مشکل مضاعفی روبهروست؛ چراکه کابینه روحانی را نیز اغلب اصلاحطلبانی پر کردند که اگر کاملا دولت اصلاحطلبی شکل میگرفت همین افراد در این پستها قرار میگرفتند. به عنوان مثال «سید عباس آخوندی» که حدود ۵ سال وزارت راه و شهرسازی دو دولت روحانی را در اختیار داشت به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی کاندیدای اصلاحطلب انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ فعالیت میکرد. ثمره حضور آخوندی در وزارت راه و شهرسازی طوری بود که وزیر برند روحانی پس از استعفای اجباری از دولت بیان کرد و گفت: «افتخار میکنم یک مسکن مهر افتتاح نکردم.»
اصلاحطلبان پس از مشکلات اقتصادی متعددی که در دولت روحانی بوجود آمد سعی کردند برای اینکه هزینه حمایت از دولت را نپردازند حساب خود را از پاستورنشینان جدا کنند اما با طرحی که میردامادی از آن سخن گفت یعنی «معرفی تیم به جای شخص» بیشتر ارتباط دولت روحانی و اصلاحطلبان در ذهن مردم تقویت میشود و پروژه جداسازی اصلاحطلبان از دولت بیشتر با شکست مواجه میشود. به هر جهت جریان اصلاحات همانطور که نیروهای این جریان اذعان میکنند با چالش جدی در سال ۱۴۰۰ روبهرو هستند که با تاکتیک و طرحهای مختلف نمیتوانند از پس این چالش برآیند. جهاننیوز