پیروزی مقاومت اسلامی فلسطین در نوار غزه پس از ۵۰ روز، پیروزی بسیار بزرگی است و بالاخره رژیم صهیونیستی وادار به پذیرش همه درخواستهای فلسطینیان از جمله برداشتن حصر غزه به طور کامل، بازگشایی گذرگاهها و فعال شدن فرودگاه و بندر غزه گرديد. همچنین رژیم صهیونیستی با گشایش راهی برای رفت و آمد بین کرانه باختری رود اردن و نوار غزه موافقت نموده است؛ این پیروزی باعث شد مردم نوار غزه همچنین دیگر مناطق فلسطین تحت اشغال به خیابانها آمده و به شادی و پایکوبی بپردازند.
اگر بخواهیم به ابعاد این پیروزی بپردازیم باید گفت این پیروزی نتیجه ۵۰ روز مقاومت، بیش از۲ هزار شهید، بیش از ۱۳ هزار زخمی و ویرانیهای گسترده در نوار غزه بود. این پیروزی تنها پیروزی مقاومت و ملت فلسطین نبود بلکه پیروزی محور مقاومت شامل ایران، سوریه، عراق، فلسطین و لبنان بوده و این مسأله در معادلات منطقهای بسیار حائز اهمیت است و در کارنامه محور مقاومت ثبت خواهد شد. محور مقاومت از این پس در معادلات منطقهای با قدرت بیشتری وارد عمل خواهد شد.
انتقاد از نتانیاهو
پس از پذیرش آتشبس اما اوضاع در سرزمینهای اشغالی برای دولت نتانیاهو سخت و نامساعد بوده است. در این راستا دولت نتانیاهو به دلیل سیاست این رژیم در حمله به غزه از سوی احزاب رقیب به شدت تحت فشار بوده است. «زهوا گلان»، دبیرکل حزب چپ «مرتز» در کنست با انتقاد از نتانیاهو گفت که این آتشبس ۵۰ روز با تاخیر امضا شده است. او در گفتوگو با خبرگزاریها نیز گفت که نتانیاهو در تمامی عملیات خود شکست خورده و اسرائیل هزینههای بیشماری متحمل شده است. به گفته وی نتانیاهو و دولت وی هیچ عایدی از جنگ نداشته است. این در شرایطی است که برخی از راستهای اسرائیلی نیز از دولت نتانیاهو انتقاد کردهاند و «دنی دنون» از حزب لیکود در گفتوگو با رادیو ارتش اسرائیل گفت: «بارها از خودم پرسیدهام این عملیاتها برای چه انجام شده است؟ در حالی که میشد هزینه کمتری متقبل شد؟» در مقابل اما برخی از تحلیلگران فلسطینی با حس بدبینی نسبت به اجرای مفاد آتشبس از سوی اسرائیل میگویند که باید منتظر جزئیات توافق بود. در این ارتباط «نورا عراکات»، وکیل و استاد دانشگاه جورج میسون میگوید که آتشبس قابل اطمینان نیست و اعتماد لازمه را ایجاد نمیکند.
۵۰ روز جنگ و عيان شدن ضعفهاي سياسي، اطلاعاتي و نظامي صهيونيستها
رژيم صهيونيستي در خلال ۵۰ روز جنگ به چندين نكته و ضعفهاي سياسي، اطلاعاتي و نيز نظامي خود پي برد. اين رژيم بار ديگر دريافت كه پس از سالها آموزش، تمرين و آمادگي هنوز هم راهحل كارساز براي ايستادن در مقابل مقاومت، فرهنگ و اراده و عقيده جنگاوري آن نيافته است. ارتش اين رژيم دريافت كه هنوز نتوانسته يك مفهوم عملياتي كه قادر به مقابله با تاكتيكهاي مقاومت باشد تعريف كند و عليرغم قدرت و امكانات كمتر مقاومت در نواز غزه در مقايسه با حزبالله و نيز شرايط فعلي، اما با هم نتوانسته در برابر آن موفق عمل كند. اما ضعف اطلاعاتي رژيم صهيونيستي در زمينه حل معضل موشكهاي مقاومت و نيز محل دقيق تونلها آشكار شد و مقاومت در اين زمينه نيز پيروز بود. از سوي ديگر اين رژيم عليرغم برتري نظامي و تكنولوژيكي خود در برابر جنگ فرسايشي نتوانست مقاومت كند، عامل اصلي در جنگهايي از اين نوع قدرت پايداري و تحمل در برابر خسارتهاي جاني و مالي است اما اين رژيم در جنگ اخير خرافه ايستادگي جبهه داخلي خود را دريافت و اين موضوع به صورت عملي در تخليه شهركهاي صهيونيستي و عدم قبول ساكنان آن براي بازگشت به خانههايشان، و نيز تاييد ۳۸ درصدي نتانياهو توسط آنها آشكار شد در حاليكه نتانياهو تا قبل از جنگ غزه از تاييد ۸۲ درصدي برخوردار بود.
دستاوردهاي صهيونيستها و جنبش مقاومت از جنگ ۵۰ روزه
برخي تحليلگران اظهارداشتهاند؛ نتانیاهو میتواند در باب فهرست دستاوردهای خود بگوید: جنگی را که خود آغاز کرده بودیم متوقف کردیم! بیش از۲۰۰۰ نفراز ساکنان غزه را کشتیم ، ۳ فرمانده مقاومت را از پا درآوردیم، باعث شدیم گردانهای فلسطینی موشکهای خود را به سمت ما شلیک کنند لذا از تعداد آنان کاسته شده است و... نزدیک به ۴۰ هزار خانه ساکنان غزه را تخریب کردیم و باعث آوارگی دوباره حدود ۴۰۰ هزار فلسطینی شدیم. این فهرست دستاوردهای آقای نتانیاهو است.
اما گروه مقاومت فلسطینی درباره دستاوردهای خود میتواند بگوید: ما در این جنگی که بر ما تحمیل شد بیش از همیشه مقاومت کردیم، بیش از همیشه به دشمن حمله کردیم، بیش از۲۰۰ نفر از نظامیان و وابستگان به آنان را ازپای در آوردیم، نزدیک به۵۰۰ نفر دیگر از آنان را مجروح کردیم، چند میلیون نفر از شهروندان غاصب اسرائیل از عسقلان تا تلآویو و حیفا به پناهگاهها کشانده و دو ماه زندگی آنان را مختل کردیم و در حالی که از سوی جبهه عربی کمک نشدیم توانستیم از فلسطین در برابر تهاجم پرحجم دشمن دفاع نمايیم.
پايان روزهای ترکتازی اسرائیل
روزهای ترکتازی اسرائیل به پایان خود نزدیک میشود، افکار عمومی جهان رفته رفته به تزویر رهبران اسرائیل وقوف مییابند، ملل مغرب زمین کم کم به هزینه شدن مالیاتی که میپردازند در کمک به اسرائیل اعتراض میکنند و رهبران دموکراسیهای غربی در فایده ناچیزی که هزینه گزاف حمایت از این رژیم جنگ طلب بهبار آورده در کنار بحرانهای عریض و طویل پیاپی که تولید میکند تردید میکنند. فلسفه وجودی رژیم اسرائیل رو به کمرنگ شدن است.پدیده صهیونیسم بسیار پیچیده است. انواع منافع و رقابتها تقریباً در همه پایتختهای دول ذی نفوذ بخصوص در ایالات متحده آمریکا به گونهای موثر درگیر این پدیده است. در حالیکه صهیونیسم از هیچ کوششی برای سوار شدن بر حساسیتهای افکار عمومی و استفاده از مطامع سیاسی دولتهای قوی فروگذار نکرده، جهان اسلام که اصلیترین قربانی تجاوزهای اسرائیل است بهکلی میدان را برای لابی اسرائیل خالی گذاشته و حتی گاهی در همان میدانی بازی کرده که صهیونیستها مکارانه برایش مهیا کردهاند. تنها در دهه اخیر نشانههایی دیده میشود حاکی از توجه حامیان آرمان فلسطین به سلاح برنده افکار عمومی دنياست که نتایج فرخنده آن نیز به تدریج درحال آشکار شدن است.
ضرورت اعلام جرم عليه سران رژیم صهیونیستی و حامیان آنها
به لحاظ حقوق بینالملل جنایات رژیم صهیونیستی دارای ابعاد روشنی است. براي رسيدگي به چنين جرايمي در دنيا اساسنامهای به عنوان اساسنامه "رم" وجود دارد که با اکثریت آرای کشورها در ایتالیا به تصویب رسيده است. در واقع این اساسنامه مؤسس دیوان کیفری بینالمللی ميباشد. در این اساسنامه آمده است که دادگاه یا دیوان کیفری بینالمللی میتواند به چهار جنایت رسیدگی کند.اولین جنایت نسلکشی است و دومین آن جنایت علیه بشریت و سومین آن جنایت جنگی و چهارمین جنایت نیز تجاوز است؛ که تا حالا از تجاوز تعریفی نشده است. امروز وقتی که ما به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه نگاه میکنیم، این جنایات و آدمکشیها و درندگیها درحقیقت با سه تا از جرایمی که در اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی آمده است، منطبق میباشد. لازم به ذكر است اين ديوان در سال ۲۰۰۱ تأسيس گشته تا بتواند به جنایاتی که رؤسا و سران کشورها علیه مردم خودشان و یا ملتهای دیگر مرتکب میشوند، رسیدگی کنند . همانگونه كه در سطور مذكور بيان شد؛ این جنایات شامل جنایت جنگی، جنایات نسلکشی، جنایت علیه بشریت و جنایت تجاوز میباشد. در حقیقت به لحاظ حقوق بینالملل، اقدامات ددمنشانه رژیم صهیونیستی در این ۵۰ روز مشمول سه تا از این جنایتها است. هم نسلکشی، هم جنایت علیه بشریت و هم جنایت جنگی میباشد که مهمترین بعدش همین جنایات جنگی است.
مکانیسمی که در حقوق بینالملل وجود دارد و اساسنامه رم نيز آن را بیان داشته اين است كه ميتوان از دو راه اعلام جرم نمود و در دیوان کیفری بینالمللی سران رژیم صهیونیستی و حامیان آنها را محاکمه نمود و مصونیت دیپلماتیک در آنجا اثری ندارد . جرم هم شخصی است نه به لحاظ شخصیت حقوقی بلکه به لحاظ شخصیت حقیقی عاملین یا مسببان و مباشران این جنایت در واقع محاکمه خواهند شد. اين دو راه يكي این است که سران کشوری که این جنایت را انجام میدهند عضو این اساسنامه باشند، و از آنجا که اسرائیل مشروعيت و اصالتش مبتني بر جنایات و غصب ميباشد، طبعا این اساسنامه را امضا نکرده است و عضو هم نميباشد برحسب ظاهر نميتوان آنها را تحت تعقيب و محاكمه قرار داد!
راه دوم این است که شورای امنیت وارد عمل شود و پرونده را به دیوان کیفری بینالمللی ارسال کند و در اين خصوص نيز بايد ترديد نمود چرا كه متأسفانه با نفوذی که انگلیس و آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل دارند، این اتفاق بعید به نظر ميرسد؛ و لذا تنها راه براي محاكمه اين جانيان، همانا، فشار افکار عمومی مردم و ملت ها در جهان است.