طرح موضوعاتي خارج از حوزه اختيارات و وظايف مستقيم از سوي برخي مسئولان آن هم با شدت و غلو بسيار، باعث نگرانيهايي در نزد مردم ميشود.
مسئولان در هر حوزهاي که هستند بايد سعي کنند نوع گفتارشان تأثير منفي بر ذهن و افکار مردم نگذارد. ايجاد نگراني در ميان مردم و آنها را نگران ساختن بدون توجه به حوزه وظايفي که در اختيار مسئول مربوطه قرار دارد، مشکلات زيادي را در جامعه ايجاد خواهد کرد.
اينکه برخي در دولت کنوني از زمان روي کار آمدن تاکنون دولتهاي قبلي به ويژه دولت نهم و دهم را متهم به ايجاد مشکلات موجود در کشور ميکنند، براي هيچکس قابل قبول نيست، چون دولتي که اکنون در سرکار است، با آشنايي کامل از هر آنچه در روند دولت قبل وجود داشته، وارد رقابت شده و مورد انتخاب هم قرار گرفته و اکنون که کار به اداره و مديريت کشور رسيده است، همه مشکلات و گرفتاريها به گردن دولت پيشين انداخته ميشود، هر چند همه دولتها داراي نکات مثبت و منفي و کاستيها هستند اما انصاف و عدالت و تقوا حکم ميکند که رعايت چنين مواردي بشود.اگر اكنون دولت كنوني با مشكلاتي روبرو است، دولت يا دولتهاي پيشين هم با همين مشكلات دست به گريبان بودند.
اگر اين مشكلات حل و بر طرف شد مهم است نه اين كه ناتواني در حل آن را به گردن ديگران بيندازيم.
از آلودگي هوا گرفته تا مسائل محيطزيستي و کمبود برق و گاز و وضعيت بهداشت و درمان تا موضوع آب که در ايران همواره و هميشه مسئله مهمي براي کشور و مردم بوده است.
به نظر شما کوچ۵۰ ميليوني مردم ايران، پيشنهاد درست و منطقي است؟ هر فردي از افراد جامعه چنين راهکاري را بخواند، اين پيشنهاد را دور از منطق و عقلانيت برداشت ميکند. از جمعيت ۷۵ ميليوني ايران ۵۰ ميليون نفر کجا بروند؟ چرا بروند؟ يعني ظرفيت کشوري با وسعت و منابع گسترده براي ۲۵ ميليون نفر جمعيت است؟
آقاي عيسي کلانتري وزير اسبق کشاورزي و مشاور کنوني معاون اول رئيسجمهور چنين پيشنهادي را مطرح کرده است و البته همه مشکلات کمبود آب را به گردن دولت پيش انداخته در حالي که خود ايشان در زمان وزارت دولت کارگزاران، کار چنداني براي بهبود وضعيت کشاورزي و آبياري کشور نکرده است.
در هر صورت، چنين طرح و پيشنهادي اگر از سر مزاح و يا حتي از سر هشدار جدي هم باشد، نامناسب و غيرمنطقي و غيرعملي است. مديريت و مسئوليت در دولتها، وظيفه سنگيني است که بايد براي بهبود شرايط از سوي آن فرد مدير پياده شود. نه اين که با چنين سخناني، علاوه بر اين که دل مردم را خالي ميکنند، طرح افزايش جمعيت را که مورد تاکيد نظام اسلامي و مسئولين ارشد کشور است، زير سوال ميبرند. اگر کمي درايت، مديريت و تدبير به خرج دهند، اين بحران آب به آساني پشت سر گذاشته ميشود نه اين که پيشنهاد مهاجرت ۵۰ ميليون نفر ايراني را مطرح کنند. اين پيشنهادهايشان ضعف مديريتي در اداره امور کشور از سوي چنين افرادي است که از حل مشکلات عاجزند.
قرار گرفتن ایران در معرض خشکسالی اتفاقی نیست که همین دیروز رخ داده باشد و متولیان خود را در مواجهه با آن ببینند. بحران كمآبي و هدر رفتن آب در کشور در سالیان اخیر همواره از سوی کارشناسان و منتقدان مطرح شده اما با گذشت این همه سال همچنان این مشکل پابرجاست و کار به جایی رسیده که روزانه اخبار متعددی طبق اعلام نظر وزیر نیرو كه کشور با بحران بيآبي روبروست منتشر ميشود.
طبق اعلام وزیر نیرو حدود ۶۰ درصد آب مورد نیاز کشور از آبهای زیرزمینی تامین میشود و در سالهای گذشته ۱۱۰ میلیارد مترمکعب از ذخایر استاتیک آبهای زیرزمینی را مصرف شده و این درحالی است میزان بارندگی در کشور بیش از ۲۸ درصد نسبت به سالهاي قبل کاهش داشته است و این موضوع به معنای قرار گرفتن در مرز بحران آبی است.
از سوی دیگر رئیس مرکز تحقیقات و ارتباط با صنعت شرکت آب و فاضلاب اعلام کرده است متوسط سرانه مصرف آب در بخش خانگی در ایران به طور متوسط ۱۹۰ لیتر در روز به ازای هر نفر و در دنیا ۱۳۵ تا ۱۴۰ لیتر است و این میزان در برخی از کلانشهرها در فصل گرم سال به حدود ۲۵۰ لیتر میرسد که با این اوصاف ایرانیان دو برابر متوسط جهانی در سال آب مصرف میکنند.
اما عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی دوران سازندگی این موضوع را مطرح میکند که تنها دو کشور در جهان وجود دارد که با بهرهبرداری بیرویه از منابع آبهای سطحی در معرض بحران جدی قرار گرفتهاند و آن دو کشور ایران و مصر است.
وی با اشاره به اینکه میزان بهرهبرداری از آبهای سطحی در مصر به ٤٦ درصد و در ایران با اختلاف فاحش به ٩٧ درصد رسیده است معتقد است ایران با بهرهبرداری از ٩٧ درصد آبهای سطحی خود عملا تمام رودخانههای خود را خشک کرده است و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است.
برآیند تمام اظهارنظرهایی از این دست نشان ميدهد که امروزه معضل بيآبي و کمبود آن برخلاف گذشته به یک امر واضح و آشکار تبدیل شده است و شرایط به جایی رسیده که جایی برای کتمان این موضوع وجود ندارد اما نکته جالبتر اينكه در اين بين كساني لب به انتقاد گشوده و اين موضوع را در بوق و كرنا كرده و درصدد یافتن راهحل هستند که خود سالهای گذشته در سمت متولی ایفای نقش میکردند و حال بروز چنین بحرانی را به دیگران نسبت ميدهند.
راهحلهاي مدیریتی
راهحلهایی که از یک آسیبشناسی شروع شده و با ارائه ریشههاي بروز این معضل مدعی هستند که راهکارهایی که تاکنون اجرایی شده به نتیجه نمیرسد و حمایتهای همهجانبه سایر سازمانها و ارگانها را ميطلبد. وزیر نیرو تا پیش از این بر این ادعا بود که مطالب مرتبط با موضوع آب بسیار عمیق و نگرانکننده است که راهکار دارد، اما کلید حل مشکل آب فقط در دست مسئولان نیست و تمام مردم شامل شهروندان، روستانشینان، صنعتگران و کشاورزان باید کمک کنند تا بتوان موضوع بحران آب را مدیریت کرد.
اما عیسی کلانتری از جمله افرادی که با انتقاد از عملکرد متولیان موضوع بحران آب را مطرح میکند مدعی است که براي رفع خشکسالی نیازمند اقدامات فوری هستیم و اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود ٧٠ درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ٥٠ میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند. بنابراین برای اینکه بتوانیم ظرف ٥ تا ٦ سال آینده به حالت نرمال برسیم باید سطح برداشت آب از منابعمان را به نصف برسانیم ضمن اینکه باید سطح برداشت آب از ٩٦میلیارد مترمکعب به ٥٦ میلیارد مترمکعب برسد.
پتانسیلها را دریابیم
آنچه مسلم است در کنار این راهحلها نکاتی مطرح ميشود که جای تامل بسیار دارد نکاتی که ریشه در سوءمدیریت دارد و بس. برخی کارشناسان و متولیان بحران بيآبي در کشور را به گونهای جلوه ميدهند که تنها ریشه در استفاده نادرست از آب و یا کمبود منابع آبی در کشور دارد در حالی که بسیاری از کشورهایی که امروز در همسایگی ایران و در حاشیه خلیجفارس قرار دارند به مراتب شرایط بدتری از نقطه نظر تامین آب و منابع از این دست دارند.
کشورهایی که تا دیروز بیابان لمیزرع و شنزار بودند امروز با بهرهگیری از تکنولوژيهای روز به جایی رسیدهاند که به بهشت توریستها و سرمایهگذاران جهان تبدیل شدهاند و متولیان آنها هیچگاه دم از کمبود آب و یا نبود منابع آبی نزدند و تلاش نکردند تا سوءمدیریت خود را به گردن ظرفیتها و پتانسیل موجود در کشور بیندازند.
آنچه مسلم است وضعیت ایران از منظر ظرفیت و پتانسیلی که دارد به هیچوجه قابل قیاس با این کشورهای بیابانی حاشیه خلیجفارس نیست و آنچه کشور را به این روز نشانده به موضوع سوءمدیریت، عدم صرفهجویی و استفاده از تکنولوژیهاي نو باز میگردد كه موجب شده نتوانیم این بحران را زودتر از این سپری کنیم.
طبق مستندات بیش از یکسوم منابع آبی کشور اتلاف ميشود و به مصرف نهایی نمیرسد و بخش عمده این هدررفت آب به حوزه کشاورزی باز ميگردد و اگر تلاش نشودکه از تکنولوژیهاي جدید استفاده شده و مدیریت بحران صورت نگیرد بیشک نه تنها از بحران عبور نمیکنیم که شرایط از این نیز بدتر خواهد شد.
مصرف آب در آیینه آمار
براساس اعلام بانک جهانی الگوی مصرف آب آشامیدنی برای یک نفر در سال یک مترمکعب و برای بهداشت در زندگی به ازای هر نفر ۱۰۰ مترمکعب اعلام شده است در حالی که در ایران این رقم به دلیل استفاده نادرست از آب آشامیدنی برای شستوشوی خودرو، استحمام، آبیاری باغچهها، لباسشویی و ظرفشویی حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد بیشتر از الگوی جهانی آن است. طبق آمار بارش سالیانه در ایران ۲۵۰ میلیمتر است که این عدد یکسوم متوسط بارش جهانی محسوب ميشود اما میزان هدر رفت آب در ایران ۲۸ تا ۳۰ درصد است. در حالی که این میزان اتلاف آب در دنیا ۹ تا ۱۲ درصد گزارش شده است.
بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه میزان سرانه مصرف آب هر نفر در کشورهای مختلف نشان میدهد که ایران با وجود محدودیت منابع آبی با ۱۹۰ لیتر مصرف آب شرب خانگی از جمله بیشترین مصرفکنندگان آب بین کشورهای مختلف است.
طبق برآوردها هر شهروند تهرانی در روز ۸۳ لیتر آب برای حمام و ۵۰ لیتر نیز برای دستشویی استفاده میکند، همچنین ۷۷ لیتر برای ظرفشویی و ۲۲ لیتر نیز برای روشویی استفاده میشود. بررسی وضعیت سرانه مصرف آب هر نفر در روز بین ۲۴ کشور نشان میدهد که هر آمریکایی در روز ۳۶۰ لیتر آب مصرف میکند و این میزان بیشترین مصرف در بین سایر کشورهاست و کمترین میزان مصرف نیز در آلمان است که در این کشور هر نفر در روز ۱۰۷ لیتر آب مصرف میکند.